دلنوشته راهیان نور/
به گزارش خبرگزاری بسیج از قم، ریحانه سادات یزدی نژاد از بسیجیان اهل قلم در اولین سفر به مناطق عملیاتی دفاع مقدس در جنوب کشور تحت عنوان راهیان نور دانش آموزی، دلنوشته ای را به رشته تحریر در آورده است که در زیر می خوانید:
بهار می رفت تا ریشه های خود را در انجماد خاکی خزان زده و زمستان دیده، محکم کند. خزان، بازگشتی دوباره می خواست و رجعتی محال طلب می کرد.
پاییز ممکن است در وزش نابهنگام خود، چند شاخه بشکند، جامه چند گل بدرد و چند غنچه پرپر کند، اما او را با گل های همیشه بهار چه کار؟
باد نابهنگام خزان ممکن است سروها را به تلاطم وا دارد و به شاخه ها ی نخل های تنومند تحرکی دیگر بخشد، اما شکستنشان را بی تردید نمی تواند. خزان همیشه این آرزوی محال را به گور می برد.
سروها به کوری چشم پاییز، سبز و زنده می مانند و نخل ها که ریشه در خاکی خدایی دارند، شاخه هایشان را به چشم خزان فرو می کنند.
از منطقه عملیاتی فتح المبین و والفجر 8 شروع می کنم که در شیار های آن هزاران لاله گلگون به خاک افتاده اند، تا اروند رود، و سد کرخه، کربلای هویزه، شلمچه، رود و پل کارون، پل خرمشهر، معراج الشهداءِ اهواز و نهر خین.
شلمچه ای که در آن ده ها لاله خفته اند، اما. . . اما فقط 8 مزار دارند.
هویزه ای که در آن کربلا، هزاران هزار لاله در زیر شنی های تانک های رژیم بعثی در خون خود غلطیدند. شهید محمد حسین علم الهدی نام آشنایی است که یکی از هزاران لاله هویزه است.
سد کرخه ای که به دست دلاوران بسیجی و سپاهی ساخته شد. رود کرخه ای که شاهد دلیری جهادگران بوده و هست.
اروندی که هزاران لاله در آن خفته اند و مادران و فرزندانشان را تنها به آرزوی سنگ قبری از عزیز خود، زنده نگه داشته است و نخل های سر بریده ای که یادگاری های جنگ را . . .
از حال و هوای رود و پل کارون و خرمشهر که بگذرم، نهر خین(اروند صغیر). . . . . . . . نهری که نام آشنای 175 شهید غواص را برای همیشه تاریخ به یادگار گذاشت، نهری که قتلگاه لاله های دست و پا بسته شد. . . .
معراج الشهداءِ اهواز. . . . چهار شهید تازه تفحص شده. . . . . . چهار شهید گمنام. . . . . . . چهار خانواده چشم انتطار. . . . . .
کاش. . . . .کاش ماهم چونان شهیدان عهد سربازی با رهبر خود ببندیم و در برابر فرمایشات او جان دهیم. آنها به فرمان امام خمینی(ره) به سوی جبهه ها روانه شدند، از دنیا دل کندند تا بهشتی شوند.
بد نیست ما نیز به وصیت امام خمینی(ره) گوش جان بسپاریم، ما که جوانان آینده ساز انقلاب و جمهوری اسلامی ایران هستیم.
اگر در این انقلاب هیچ چیز نصیب ما نمی گشت جز همین نعمت دفاع مقدس، ما را بسنده بود.
فراز و نشیب این انقلاب نعمت بود، جای جای این انقلاب رحمت بود و لحظه لحظه این انقلاب معجزه بود و هست.
در جبهه های ما رموزی نهفته است و اسراری ناگفته، که در آرام ترین و روشن ترین و بی جنجال ترین فضا ها، بیان آن و به تبع درک آن، اگر نه محال، مشکل به نظر می رسد.
بنگاه های خبری وابسته به ابر قدرت ها و دلالانشان در جهان جنجال زیاد می کنند، جو را به سموم شیطانی خود می آلایند، آشوب می نمایند و گوش مردم جهان را با پنبه های تبلیغات خود آنچنان پر می کنند که جایی برای نوای حق باقی نگذارند.
لیکن جهاد جهادگران ما به معجزه موسی(ع) می ماند. پوستی دارد و مغزی، ظاهر آشکاری و درون پر رمز و رازی.
آنچه در مقابل دشمن باید عرضه شود، آنچه باید رعب در دل دشمن افکند، آنچه باید ساحران و شعبده بازان و دروغ پردازان را به حسرت وا دارد، اژدهای موسی(ع) است. و مناجات موسی(ع)، معنویت او، ارتباط او با خداوند، اسرار میان او و خداوند و آنچه در پشت این آیت و اعجاز نهفته است، چیزی است که خاص اصحاب است، مختص یاران است، مطلوب همراهان و محبوب عاشقان.
ریحانه سادات یزدی نژاد
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
پر بیننده ها
آخرین اخبار
