تهدیدها علیه ایران با برجام تعدیل شد یا تشدید؟

برجام پاشنه‌آشیل یا برگ انتخاباتی

جامعه ايراني هنوز عبارات و كلمات غلوآميز دولت يازدهم را در 23 تير94 (روز امضاي برجام) و 26 دي (روز اجراي برجام) درباره توافق هسته‌اي ميان ايران و 1+5 فراموش نكرده است؛ آنجا كه رئيس‌جمهور محترم كشورمان همراه با وزراي دولت و حاميان تشكيلاتي و رسانه‌اي دولت برجام را فتح‌الفتوح عنوان و تأكيد مي‌كردند كه از اين تاريخ به بعد كشور روي تحريم و تهديد را به خود نخواهد ديد.
کد خبر: ۸۸۰۸۰۴۷
|
۲۷ دی ۱۳۹۵ - ۲۰:۱۴
به گزارش خبرگزاری بسیج استان مرکزی؛ جامعه ايراني هنوز عبارات و كلمات غلوآميز دولت يازدهم را در 23 تير94 (روز امضاي برجام) و 26 دي (روز اجراي برجام) درباره توافق هسته‌اي ميان ايران و 1+5 فراموش نكرده است؛ آنجا كه رئيس‌جمهور محترم كشورمان همراه با وزراي دولت و حاميان تشكيلاتي و رسانه‌اي دولت برجام را فتح‌الفتوح عنوان و تأكيد مي‌كردند كه از اين تاريخ به بعد كشور روي تحريم و تهديد را به خود نخواهد ديد. 

در همان مقاطع زماني عنوان مي‌شد كه توافق هسته‌اي پاياني بر ايران‌هراسي كشورهاي غربي بوده و من بعد آنها نمي‌توانند اينگونه القا كنند كه سياست‌هاي جمهوري اسلامي در عرصه منطقه و بين‌الملل حقوق ساير جوامع را به خطر انداخته است چرا كه قطعنامه‌هاي تحريمي عليه ايران لغو شده و جوسازي‌ها عليه جامعه ايراني پايان پذيرفته است. 

«پايان تحريم‌هاي ظالمانه» نيز عبارتي است كه بارها توسط دولتمردان يازدهم به عنوان يكي از دستاوردهاي برجام عنوان و طي آن القا مي‌شد كه ايالات‌متحده و ساير همپيمانان آن ديگر نمي‌توانند عليه جمهوري اسلامي ايران تحريم‌هاي يك‌جانبه را اعمال كنند چراكه با ماهيت و روح برجام در منافات است. 

تمام اين ادعاها و دستاوردسازي مشابه در حالي كه طي 5/3 سال گذشته از سوي شخصيت‌ها و رسانه‌هاي متراكم اين جريان صورت مي‌گرفت امروز پس از گذشت يك سال از روز اجراي برجام مي‌توان قضاوتي منصفانه و دقيق از رفتار امريكايي‌ها و وضعيت برجام داشت و به اين سؤال پاسخ داد كه آيا برجام توانسته انتظارات حداقلي را رعايت كند و كاركرد آن براي اقتصاد و معيشت آنگونه كه القا مي‌شد، بوده يا خبر؟ اگر چه موج تحقير، تهديد و تحريم جمهوري اسلامي و ايرانيان طي يك سال اخير در صدر برنامه‌هاي ايالات‌متحده بوده و هيچ‌گاه اين روند متوقف و كند نشده است اما از جمله آخرين اقدامات و موضع‌گيري‌هاي ضدايراني مقامات امريكايي را مي‌توان تمديد دوباره قوانين ضدايراني توسط باراك اوباما در پنج روز مانده به اتمام زمان هشت ساله رياست جمهوري وي دانست يا با رجوع به متن نامه خداحافظي جان كري وزير امور خارجه امريكا مي‌توان به ميزان ايران‌ستيزي امريكايي‌ها پي برد. 

   ضدیت با ایران اولویت اوباما و ترامپ

در يكي ديگر از آخرين نمونه‌ها مي‌توان به اظهارات پامپئو گزينه پيشنهادي ترامپ براي سازمان سيا در جلسه تأييدصلاحيتش اشاره كرد كه ضمن توهين به جامعه ايراني بيان مي‌كند: «ايراني‌ها در تقلب حرفه‌اي هستند.» وي گفت كه در صورت تصدي رياست سيا، توان واشنگتن براي راستي‌‌آزمايي از پايبندي ايران به برجام را افزايش خواهد داد. 

 پامپئو همچنين ايران را به استفاده از هواپيماهاي مسافربري براي انتقال سلاح به كشورهاي منطقه متهم كرد و گفت: «فعاليت‌هاي ماهان‌اير و ايران‌اير من را نگران مي‌كند.» 

اين اظهارات پامپئو يادآور اظهارات بي‌ادبانه و خصمانه وندي شرمن معاون سابق جان كري است آن هم در روزهايي كه تيم مذاكره‌كننده كشورمان با غربي‌ها سرگرم رسيدن به توافقي جامع درباره پرونده هسته‌اي كشورمان بود. وندي شرمن با توهين به ايرانيان بيان كرده بود: « DNA ايراني از نيرنگ و فريب است.» 

تيلرسون گزينه پيشنهادي ترامپ در وزارت امور خارجه امريكا نيز در جلسه بررسي صلاحيت خود عنوان مي‌كند: « برجام ايران را از خريد بمب اتم منع نمي‌كند! توافق بايد به طور كامل مانع دستيابي ايران به سلاح هسته‌اي شود. اين بدان معني است كه اين كشور غني‌سازي نداشته و مواد غني‌شده در اين كشور وجود نداشته باشد. در مقابل، بايد دسترسي ايران به كاربردهاي صلح‌آميز هسته‌اي، مانند پزشكي هسته‌اي را تحت نظارت كامل، فراهم كرد.»  زماني اظهارات مقامات سابق و آينده ايالات‌متحده را درباره ايران مرور مي‌كنيم پي مي‌بريم كه برجام نه تنها نتوانسته ضديت امريكايي‌ها با جامعه ايراني را كاهش دهد بلكه به ميزان قابل توجهي دشمني‌ها را افزايش داده است؛ دشمني‌هايي كه بخشي از آن در سطح سخنراني و موضع‌گيري قابل رديابي است و بخش ديگري از آن در تصميماتي است كه كنگره و دولت اين كشور در طول يك سال پس از روز اجراي برجام گرفته و به واسطه آن بارها برجام را نقض و دامنه دشمني خود را به واسطه تحريم‌ها افزايش داده‌اند. 


   نقض مکرر برجام
از روز اجراي برجام تاكنون دم‌دستي‌ترين اهداف برجام مانند لغو تحريم‌ها و گشايش آني اقتصادي در زندگي مردم رخ نداده و در مقابل دامنه تحريم‌هاي يك‌جانبه عليه جامعه ايراني به شكل قابل توجهي افزايش يافته است كه بسياري از اين تحريم‌ها با روح و متن برجام در تناقض آشكار بوده‌اند. 

از جمله مهم‌ترين اين تحريم‌ها، قانون «محدوديت ويزا» بود كه طي آن مجلس نمايندگان امريكا در اواخر سال 94طرحي را در قانون بودجه‌ ۲۰۱۶ قرار داد كه نهايتاً با موافقت دولت و امضاي اوباما همراه شد. هدف عمده اين قانون مانع‌سازي از گسترش روابط ايران با كشورها و تجار و سرمايه‌گذاراني است كه به ايران سفر مي‌كنند، به عبارت بهتر مسير سرمايه‌گذاري در ايران به واسطه چنين قانوني به‌شدت محدود و حتي غيرممكن مي‌شود چراكه براساس آن شهروندان كشورهاي داراي وضعيت لغو ويزا به امريكا (اعم از ۳۸ كشور اروپايي و ساير كشورهايي كه با امريكا مراودات زيادي دارند) كه بعد از اول مارس ۲۰۱۱ به ايران سفر كرده باشند، نمي‌توانند بدون ويزا به امريكا سفر كنند. 

از جمله مصاديق ديگر آن بود كه با آغاز سال جديد ميلادي كميته ‌روابط خارجي مجلس نمايندگان امريكا طرحي را تصويب كرد كه در پي آن«لغو تحريم‌هاي اعمال شده عليه برخي اشخاص و نهادهاي ايراني» در صورتي اجرا مي‌شود كه اثبات شود در برنامه ‌موشكي ايران نقشي نداشته‌اند. 

حكم يكي از دادگاه‌هاي امريكا در همان مقطع زماني را مي‌توان نمونه ديگري از نقض‌عهد امريكايي‌ها دانست كه طي آن دادگاه امريكايي ايران را به پرداخت بيش از10/5 ميليارد دلار غرامت به اعضاي خانواده ‌كشته‌شدگان در نتيجه‌عمليات تروريستي ۱۱سپتامبر سال ۲۰۰۱ محكوم مي‌كند. 

همچنين پس از آن ديوان عالي امريكا رأيي را صادر كرد كه بر اساس آن حدود ۲ ميليارد دلار از دارايي‌ها و اموال بلوكه‌شده ‌ايران به خانواده‌هاي امريكايي‌كشته‌‌شده در بمبگذاري ۱۹۸۳ پايگاه تفنگداران امريكايي در بيروت و ديگر حملاتي كه گفته مي‌شود ايران در آنها دست داشته، پرداخت مي‌شود. 

يكي ديگر از قوانين در دست بررسي امريكايي‌ها را تد كروز و جيم اينهاف هفته اخير به سنا ارائه كردند كه وزارت خارجه امريكا(اين تروريست بالذات دولتي و ايجاد‌كننده تروريست‌هاي جهان)، سپاه پاسداران(پشتوانه مظلومان)را به عنوان يك سازمان تروريستي خارجي بشناسد، البته پيش از اين نيز مايكل مك كاول و 13 نماينده ديگر طي طرحي وزارت امور خارجه اين كشور را مكلف كرده بودند « سپاه پاسداران انقلاب اسلامي» را در ليست گروه‌هاي تروريستي خود قرار دهد. 

طي هفته اخير نيز صداي امريكا در گزارشي بيان كرد: طبق مدارك موجود «قطعنامه مشترك درباره مجوز استفاده از نيروهاي مسلح امريكا براي جلوگيري از دستيابي ايران به سلاح هسته‌اي» از سوي «السي هستينگ» نماينده دموكرات كنگره و عضو كميسيون امنيت و همكاري اروپا - كميسيون هليسينكي- به كميته روابط خارجي مجلس نمايندگان ارائه شده است. اين رسانه همچنين درباره پيش‌نويس اين قطعنامه مي‌گويد: «صداقت ايران در صرف‌نظر از ساخت سلاح اتمي دليل موجهي براي نگراني را ايجاد كرده است.» 

«رئيس‌جمهور اين اختيار را دارد تا هر زماني كه در مسير هدف جلوگيري از دستيابي ايران به سلاح اتمي لازم و مناسب تشخيص دهد، از نيروهاي مسلح ايالات متحده استفاده كند.» 

   برجام پاشنه آشیل یا برگ انتخاباتی

آنچه با برآورد دقيق و كارشناسانه يك سال پس از برجام به‌دست مي‌آيد اين است كه برجام نه تنها نتوانسته مشكلات كشور را تقليل دهد بلكه حجم قابل توجهي از هزينه‌هاي بين‌المللي از جمله تحريم‌هاي بين‌المللي را به كشور سرازير كرده است تا آنجا كه نه تنها برجام نمي‌تواند نقش يك برگ انتخاباتي را براي دولت يازدهم بازي كند بلكه به پاشنه آشيل آن هم تبديل شده و مي‌تواند به شدت نامزد اختصاصي اين طيف سياسي را در بهار 96 در جايگاه ضعف قرار دهد چراكه افكار عمومي امروز دريافته‌اند برجام حاوي ضعف‌هايي از جمله مهمي است كه نمي‌توان به آينده آن اميد داشت.»

«تعهدات كلي‌، ‌مبهم ‌و قابل تفسير امريكايي‌ها در متن در مقابل تعهدات منجز، ‌عيني‌ و ‌متقن ‌ايران»، «تفسيرپذير بودن متن برجام»، «نبود تضمين كافي از سوي امريكايي‌ها براي اجراي تعهدات خود»، «نبود ضمانت اجراي طرف مقابل جهت اجراي تعهدات» و «فقدان مجازات كافي و بازدارنده براي طرف مقابل در صورت نقض يا تخلف از متن برجام» از جمله مهم‌ترين ضعف‌هايي است كه زمينه نقض برجام توسط امريكايي‌ها را به دنبال داشته است.

انتهای پیام/
ارسال نظرات
آخرین اخبار