جدایی دین از سیاست؟

در روزهای گذشته یکی از نویسندگان روزنامه محلی صدای زنجان به مواضع نماینده مردم استان زنجان در مجلس خبرگان رهبری به جهت ایراد بیانات سیاسی در محفل قرآنی با قلم خویش تاخت و تازی کرد.
کد خبر: ۸۸۰۹۰۵۴
|
۲۸ دی ۱۳۹۵ - ۱۳:۵۰
این کار باعث شد که حتی دوستان قدیمی آقای نویسنده هم با این عنوان که " چه گویم که ناگفتنم بهتر است و کاش نویسنده این سطور ... جان نبود" از قلم زهرآگین وی به درد آیند.

آقای نویسنده در ابتدای فیوضات خویش با اشاره به بیانات آیت الله دولابی در جلسه تفسیر موضوعی قرآن مبنی بر "قرار بود یک شبه همه تحریم ها برداشته شود، اما چه شد؟ بعد از چند ماه یک هواپیمای استردادی تحویل ایران می شود و جای تاسف دارد که وزیر مملکت به استقبال یک هواپیمای فرانسوی بود. برخی مسئولان ما وابسته و نیازمندند که دستمان به دست آنها دوخته شده است؟...عجیب است که برخی هنوز به عنوان وکیل مدافع آمریکا عمل می کنند و می گویند این نقض برجام نیست... کسانی که به دلسوزان تهمت دلواپسی، زدند پاسخگوی نقض برجام باشند"، با لحن تمسخر آمیزی آن را به بخشی از بیانیه های محافل ضد دولت دلواپسان اصولگرا و شاید بریده سرمقاله کیهان، وطن امروز، جوان و رجانیوز و یا بولتن های های رنگارنگ گروه ها و سازمان های ضد دولتی عنوان می کند.

تأسف اصلی اینجاست که یک فرد مسلمان به نقش قرآن در مدنیت و سیاست آشنایی ندارد؛ اگر به این سوال که چرا بعضی از سوره ها در قرآن به سوره های مدنی ( آیات مدنی پایه گذار و شالوده حکومت دینی هستند) معروف هستند، پاسخ داده شود، می توان به مبنای پرداختن به مسائل سیاسی روز در جلسات قرآن پی برد.

مطمئناً اگر آقای نویسنده قبل از هر چیز تعریف و اهداف جلسات تفسیر موضوعی قرآن را مطالعه می نمودند، چنین اشتباه استراتژیکی را مرتکب نمی شدند؛

نکته اول:" تفسیر موضوعی، روشی است برای تبیین یک موضوع با ملاحظه ی آیات هم موضوع و هم مضمون موجود در قرآن. در این روش، مفسر، آیات مختلف درباره ی یک موضوع را در کنار یکدیگر قرار می دهد و با جمع بندی و تحلیل آنها دیدگاه قرآن را در آن باره تبیین می کند. "

نکته دوم:" در ضرورت تفسیر موضوعی، این حقیقت است که اگر بخواهیم دیدگاه قرآن درباره ی مسائل گوناگون اجتماعی، فرهنگی و سیاسی را بدانیم و نیازهای انسان معاصر را پاسخ دهیم، چاره ای جز پرسش از قرآن و یافتن پاسخ از آن نداریم و این معنا جز با تفسیر موضوعی حاصل نمی گردد."

نکته سوم:" سکولارها سعي مي کنند دين را فاقد جنبه سياسي معرفي کنند!" گویی آقای نویسنده از جانب یک سکولار سخن می گوید و مطمئناً وجود چنین فردی در جامعه اسلامی شایسته نیست.

از جمله دکتر سروش در اين زمينه مي گويد: «به معناي واقعي کلمه ، حکومت ديني نداريم ، حکومت ديني حکومت بر قلوب است ، اما بر قلوب هم نمي توان حکومت کرد.» (در تحليل مفهوم حکومت ديني ، کيان 32)

مهدي بازرگان نيز چنين اظهار نظر مي کند و مي گويد: «حکومت يا مديريت جامعه در چارچوب آيه بعثت يا رسالت پيغمبر (که تلاوت آيات و تزکيه و تعليم کتاب و حکمت است) منظور نشده است و به نظر نمي رسد جزو برنامه رسالت و ماموريت فرستادگان خدا بوده باشد.» (آخرت و خدا هدف بعثت انبيا ص 1)

گویا سخنان این افراد رنگ و بوی قلم آقای نویسنده را می دهد!

همه اين نظريات کمترين همخواني با جهان بيني و تعاليم قرآني ندارند و قرآن کريم ديوار نفوذ ناپذيري ميان حوزه زندگي فردي و حوزه امور دنيوي و سياست نکشيده است. در جهان بيني قرآني اولا، اصالت به حوزه اعمال عبادي و ارزش هاي اخلاقي داده شده ، زيرا هدف از آفرينش جهان و انسان و فراهم ساختن اين همه امکانات ، عبوديت و تقرب به مقام قرب الهي است. ثانيا هيچ امر مهم دنيوي نيست که با اهداف ، احکام ، قوانين ، اخلاق و معيارهاي ديني ارتباطي نداشته باشد و با اينها سنجيده و ارزشگذاري نشود. ثالثا آيات قرآني از ارتباط و تاثير ايمان و تقوا که به حوزه فردي تعلق دارد، به اقتصاد و ازدياد ثروت و نزول برکات آسماني که به حوزه امور دنيوي و عمومي مربوط مي شود، خبر مي دهد. (اعراف 96)

با توجه به اين دلايل جدا شمردن حوزه عمومي و امور دنيوي از حوزه امور عبادي و اخلاقي پايه محکمي در تعاليم قرآني ندارد. براساس آيه 39سوره نور کل اعمال فردي و اجتماعي انساني که به خداوند ايمان ندارد سرابي بيش نيست. در نتيجه نمي توان اعمال اجتماعي انسان را از ايمان به خداوند که به زعم سکولارها به حوزه خصوصي تعلق دارد تفکيک کرد. در قرآن آيات بسياري از اين قبيل داريم.

سوالی که اذهان عمومی را به جهت نشر چنین مطالبی مشغول می کند این است که در حالیکه ارتزاق آقای نویسنده و نشریه ای که این مطلب پوچ را درج می کند، از آب، خاک و هوای انقلاب اسلامی ایران و بیت المال است، چه اهدافی دنبال می شود و طرح مسائل سیاسی چه منافاتی با جلسات موضوعی و تفسیر قرآن دارد؟

آقای نویسنده، بنا به فرموده شما یک روحانی در جایگاه رفیع دینی و سیاسی کشور به عنوان نماینده منتخب مردم استان زنجان در مجلس خبرگان رهبری آن هم در جلسه تفسیر قرآن نمی تواند مواضع تندی بیان نماید و جای بسی تعجب و تاسف برای شما دارد؟

پس فردی در چنین جایگاه و منصبی، همانند عده ای در فتنه 88 دهان مهر موم کرده و بی بصیرت بوده و هر آنچه که دولت در زمینه های مختلف کم کاری و تخلف کند، روزه سکوت بگیرد؟

تناقض گویی آقای نویسنده در این قسمتی نیز به چشم می خورد که من بعد هر کسی را که منتخب مردم شد، نباید مورد نقد و سوال قرار گیرد؛! پس مگر آیت الله دولابی منتخب مردم نیستند؟

ضمناً در پایان اینگونه معروض می دارم که مردم مؤمن و ولایتمداری که در جلسات تفسیر موضوعی قرآن کریم شرکت می کنند، بینش سیاسی و بصیرتی دارند که از قرآن کریم و جلسات این چنینی فرا گرفته اند.

به قلم: بهروز حسینی

ارسال نظرات
آخرین اخبار