به گزارش خبرگزاری بسیج از شهرستان دیر، آشتی ملی"،عنوانی است که در دوران پسا هاشمی و در سالگرد حصر سران فتنه توسط عقبه تئوریک نظام لیبرال فتنه،مطرح شد.
البته این عنوان سابقا هم در مورد کشورهای بحران زده دچار جنگ
داخلی،مانند لیبی،سوریه،میانمار و عراق بکار رفته بود،که ظاهرا بخشی از هدف
این طرح بحرانی نشان دادن ایران یا حد اقل درآستانه بحر ان داخلی جلوه
دادن جمهوری اسلامی میباشد،هرچند طرح آشتی ملی از طرف نظام لیبرالی که برای
شخص سوال کننده در جلسه مسئولین،طرح دوفوریتی شش ماه تا دو سال حبس تنظیم
میکند ، دهن منتقد خود را گل میگیرد و منتقد خود رامخالف و مخالف خود را
دشمن میپندارد،بیشترشبیه جک است.
اما ماجرای آشتی ملی از کجا آب میخورد؟
بهتر است برای روشن شدن موضوع به بخش کوتاهی از نامه کمدین مشهور،چارلی
چاپین به دخترش اشاره کنم که گفت: دخترم هیچ مردی در رختخواب نامهربان
نیست،ومن معتقدم هیچ سیاستمداری دراستانه انتخابات نامهربانی نمیکند و نوعا
بر سر مهر با رعیت خود سخن میگوید و هکذا درباره آشتی ملی.
طرح آشتی ملی تاکتیکی از سوی جبهه واداده غربگرا بود بر ای آنکه بدون توبه
نامه و جبران مافات بر مسند آقایی به گزاف تکیه دهد واین را میتوان از زبان
محکوم امنیتی پسا آشوب 88،تاج زاده از حلقات خلوات دوران تاریک وادادگی
فهمید که گفت:آشتی ملی به معنی توبه نامه نوشتن و عذرخواهی کردن نیست،
به عبارتی؛جریان خائن به ملت و انقلاب سعی در رجعت به آغوش قدرت دارد آن هم
در طلیعه رقابت های انتخاباتی که خود روزی این قانون را برنمیتافت،بدون
توجه به خساراتی که بر شانه خسته این ملت به ودیعه نهاده است،
در توضیح خسارات وارده میتوان به ،رونمایی از تحریم های فلج کننده توسط
هیلاری کلینتون بعد ازفتنه،کشتن شدن حدود 40نفر ازهموطنان درجریان
فتنه،درگذشت بخشی ازبیماران مبتلا به سرطان دراثر تحریم داروی خاص،خسارات
چند میلیاردی به اموال عمومی از قبیل بانک ها و موسسات دولتی و مساجد و
پایگاه های بسیج،تنزل اقتصاد ایران از رشد شش و هفت دهم درصد به زیر
صفر،نابودی صنعت هسته ای برای بازگشتن به ماقبل تحریم،که آن هم مقلول طبع
کدخدا نیفتاد،تنزل ایران در سرعت علمی و فناوری،ایجاد دودستگی در بخشی از
حاکمیت،و هزاران خسارتی که مجال ذکرش دراین وجیزه نیست،اشاره کرد.
سران فتنه،که عوامل پیاده نظام بیگانه و عمله گوش به فرمان کار فرمای غربی
خود بودند هیچ وقت درقبال اراجیف نتانیاهو و شیمون پرز،مبنی براینکه این
جریان امید ما درایران است،و یا ازطرف ما با نظام ایران میجنگند،واکنش نشان
ندادند و حتی در مقابل هتاکان به حریم حسینی درعاشورای88واکنش پیش کش بلکه
آنهارا مردان خداجوی خواندند،
این جریان،بلاهت وفضاحت را تا جایی پیش برد که در 25 بهمن89 در اوج بیداری
اسلامی مصر،تونس،یمن،بحربن و لیبی،اقدام به تجمع غیرقانونی تحت عنو
ان"همبستگی باقیام آزادی خواهانه مردم تونس و مصر"کردند،که در جریان این
تجمع دونفر کشته و یک میلیارد ریال به اموال عمومی خسارت وارد شد و با
دستگیری عناصر منافقین و بهاییت و سلطنت طلب ها کاشف به عمل آمد که اتاق
آشو ب در بیرون از مرزها تحت حمایت تئوری بنیاد سوروس،مدیریت میشود که
بعدها اذعان کردند دوستان ما در ایران نافرمانی مدنی را در پروژه انقلابی
مخملی باعجله کلید زدند و هنوز برای ورود به فازخشونت زود بود،
درپی این سفاهت فتنه گران بود که آقایان؛ناطق نوری،حسن روحانی،وهاشمی
رفسنجانی پس از ماه ها سکوت لب به اعتراض گشوده و این حرکت ناشیانه را
محکوم کردند که آقای ناطق نوری،این عمل را شرم آور و غیر قانونی خواندند و
آقای حسن روحانی نیز که عضو شورای امنیت ملی بود این فعل فتنه گران را
غیراسلامی و غیرانقلابی تلقی کردند و از قوه قضاییه خواستند که در این
زمینه به وظیفه ذاتی خو د عمل کنند که نهایتا با تصویب شورای امنیت ملی
برای پایان دادن به فتنه گری ، موضوع حصر فتنه گران به عنوان آخرین راه حل
مطرح شد.
درهرحال جریان مزبور که خساراتی از این قبیل بر دوش ملت مظلوم خود نهاد،هم
اکنون با القا اینکه "ترامپ"خطرناک است،همان انانی که همیشه بحث توطئه و
دشمنی امریکا را توهم میخواندند،درصدد ایحاد فتنه ای جدید اما با سبک و
سیاق دیگر است.
البته لازم به ذکر است در دین اسلام،آشتی مشروط به ندامت و جبران گذشته
موضوعیت دارد هرچند خیانت درامانت و جاسوسی در سیره نبوی قطعا محکوم به
اعدام بود.اما امیر مومنان در نامه 53 به کارگزار خود اکیدا توصیه میفرماید
که از آنانی که سابقه ای در خیانت دارند هرگز در منصبی ازمناصب حکومتی
نگمارد(نقل به مضمون).
درپایان متعرض جمله ای از "نیچه"میشوم که قائل بود:سمی که موجودات ضعیف را
هلاک میکند،برای موجودات قوی،تقویت کننده است. ودر تصدیق کلام،شاهدی از
مثنوی میآورم که گفت:
در حقیقت هر عدو داروی توست کیمیا و نافع و دلجوی توست،
یا به تعبیر اقبال لاهوری؛
راست میگویم عدو هم یار توست هستی او رونق بازار توست.
خلاصه آنکه انقلاب با این ریزشها هم چون فلزی تیز تر شد و باهرسفری بین آب و آتش آبدیده تر و باهر پتک محکمی بر سرش با صلابت تر شد،
و ملخص کلام آنکه ما هر چه میکشیم بقول "جلال" از غرب زدگی است،شکاف عمیق
حاشیه نشینی و لواسان نشینی را ما از چشم لیبرالیزم وحاکمیت غیر انقلابی
میبینیم،دقیقا جایی که اولویت شرمساری ها از کرسنت به کنسرت، تغییر زاویه
میدهد،یعنی همان جایی که برای دیدن ریز گرد های نجومی ،باید عینک زد،حق
باشماست دستاورد های ذره بینی شما، با چشم غیر مسلح قابل رویت نیستند این
شمع سوخته جز باعینک طبی قابل، رویت نیست،واین پرونده پر از خالی،و فتح
الفتوح و معجزه تقریبا هیچ،قدری بر اعصاب آقایان اثرگذاشته است،هرچند اخیرا
قدری مهربانی میکنیدو سلامتان بی طمع نیست،اما چه فایده که سرها درگریبان
است.حاشیه امن آقا زادگی و گور خو ابی را آتشی میبینیم که از گور اشرافی
گری بلند میشود،ما هیچ وقت به چشم نیامدیم هیچ وقت،ای کاش برای سیل جنوب و
هوای اهوازو درشت گرد های نجومی هم چیزی تکرار میکردید ولی ما میدانیم شما
جز درراستای منافع حزبتان،اصولا اهل اصلاح نیستید و فاقد تکرار،ما از
"خمینی"فقط یک روح الله را میشناسیم نه بیشتر، که او هم میگفت:آنانی که
طعم فقر و محرومیت راچشیده اند تا آخر خط میمانند، و از مطهری هم فقط یک
مرتضی که در آثارش جلوه گری کرده است، و او نیز مدام فریادش بر سر
لیبرالیزم میزد.اگر چه نام بزرگان،نان به همراه دارد ولی ما از آنها فقط
خودشان را میشناسیم.
اسفند 95
حسن درخشان
