این جانباز شیمیایی گفت: کشورهای فروشنده سلاح های شیمیایی به صدام، هم اکنون ما را تحریم دارویی کرده اند.
کد خبر: ۸۸۳۰۹۲۶
|
۰۸ اسفند ۱۳۹۵ - ۰۸:۳۲
به گزارش سرویس راهیان نور خبرگزاری بسیج، جانبازان شیمیایی مظلوم ترین قشر جامعه هستند،جانبازانی که از درون می سوزند، بی آنکه دردشان دیده شود و در نظر خیلی از افراد، این جانبازان سالم هستند اما هیچ فردی از دورن آنها خبر ندارد. خس خس گلو و مشکل تنفسی، یکی از بارزترین مشکل جانبازان شیمیایی است، مشکلی که روزها را برای این اقشار جامعه سخت کرده است.اینجاست که متن های ادبی زیبایی را در خصوص جانبازان شیمیایی خوانده ایم: مرد آمده بود چیزی بگوید، سرفه امانش نداده بود، چه می‌توانست بگوید، وقتی تمامِ فهمِ یک شهر از جانباز سهمیه دانشگاه است وبعد از مرگ،شاید اسم یک کوچه... »
محمود خباز جانباز 50 درصد شیمیایی یکی از همان هایی است که امام خمینی(ره) فرموده اند که نباید گذاشت که در پیچ و خم زندگی به فراموشی سپرده شوند. متولد سال 1347 در 16 سالگی به جبهه اعزام شد و در چهار عملیات حضور داشت و بهمن 64 در عملیات والفجر 8 شیمیایی شده است.متاهل و دارای سه فرزند دختر است.کارمند مخابرات بوده واین روزها بازنشسته این اداره است و جانباز حالت اشتغال است.آنچه می خوانید حاصل گفتگو ما با این جانباز شیمیایی است.
 
برای شروع بفرمایید که در کدام عملیات مورد مصدومیت شیمیایی قرار گرفتید؟
در عملیات والفجر8 من در واحد مخابرات بودم.واحدهای مخابرات معمولا در عملیات های به عنوان مامور به خدمت در گردان ها می رفتند.در مقر تاکتیکی بودم و آماده می شدیم تا برویم فاو را تصرف کنیم، بعد از رودخانه اروند، وقتی پیاده شدیم، بمباران شیمیایی شد. هواپیماها آمدند و همه جا را بمباران کردند و من به اتفاق چند نفر از رزمندگان و دوستانم شیمیایی شدیم و ما را به پست امداد فاطمه زهرا (س)بردند؛ آنجا به ما رسیدگی کردند وبعد پست امدادی هم مورد هدف بمب شیمیایی قرار گرفت و دیگر من بیهوش شدم و وقتی به هوش آمدم ، خود را در بیمارستان فیروز آبادی تهران دیدم.
 
بعد از شنیدن نام والفجر 8 اولین چیزی که در ذهنتان تداعی می شود چیست؟
رشادت و از خود گذشتگی دوستانم. یادم می آید آنطور که فرمانده ها می گفتند قرار بود ظرف 4 ساعت بچه ها به ام الرصاص برسند اما یک ساعت نشد که بچه ها این منطقه را گرفته بودند. تلاش ایثار و از خودگذشتگی بچه ها در ذهنم زنده می شود. یادم می آید یکی از دوستانم دستش در عملیات قطع شده بود و با این وجود باز می خواست برود جلو. اینقدر از دستش خون رفته بود که او را به عقب انتقال دادند.شرمنده همسنگران آن روزهایم هستم،شرمنده آنهایی که رفتند و ما ماندیم.
 
از جنایت های شیمیایی صدام می گویید؟
سال 64 که در فاو شیمیایی زدند خیلی از رزمندگان مجروح شدند، مثلا گاز خردلی که آن زمان زد هنوز عوارضش،جانبازان را رنج می دهد. اینها آمدند از سلاح های غیرمتعارف استفاده کردند.جانبازان شیمیایی ایرانی در دادگاه بین المللی لاهه، کرسی دارند و تلاش می کنند مراتب اعتراض خود را به دنیا اعلام کنند و بگویند عراق از سلاح های غیرمتعارف استفاده کرد.کشورهایی که خود به عراق سلاح شیمیایی دادند این روزها نماد مقابله با تروریست خود را معرفی می کنند، در حالی که اینها خود تروریست پرورش می دهند.
 
حالا چندین سال از پایان دوران دفاع مقدس گذشته است. از اوضاع رسیدگی به جانبازان شیمیایی رضایت دارید ؟
وضعیت درمان و دارو به دلیل وجود یک سری تحریم ها و ناملایمتی ها خوب نیست. بعضی از داروهایمان گیر نمی آید اما بنیاد سعی خودش را می کند و تا آنجا که  بتواند اگر جانبازان دارویی را بخواهند  در دسترس قرار می دهد. خودشان ما را هدف بمب های شیمیایی قرار دادند و خودشان هم ما را تحریم کردند و الان برای مثال خیلی از داروهای خاص را نمی توانیم گیربیاوریم. باید منتظر باشیم و مشخص نیست بیاید و وقتی هم آمد مشخص نیست چه تعداد باشد و آیا به ما می رسد یا خیر، این است که وضعیت درمانی مان خوب نیست اما در کل بنیادشهید تلاش خود را می کند.
 
مشکل بیمه ندارید ؟
بیمه بنیاد جانبازان و بیمه ایران هستیم و بیمه ایران واقعا در بخش هایی مثل پرداخت هزینه ها ما را اذیت می کند، باید خودمان دارو را تهیه کنیم و هزینه را بپردازیم، مثلا من باید بروم تهران بستری شوم و به من می گویند خودت با هزینه خودت برو و بستری شو و ما بعدا هزینه اش را پرداخت می کنیم  و بعد هم اصلا مشخص نیست کی پرداخت می شود. داروهای ما و هزینه های درمانمان خیلی بالا است و پرداختش برای ما سخت است و بعد از آن هم مشخص نیست فاکتور قبول کنند یا خیر؟ واقعا بیمه آنطور که باید رسیدگی نمی کند.
حضور در این دادگاه نتیجه ای در پی داشته است؟
7 سالی می شود که در روز جهانی منع استفاده از سلاح های کشتار جمعی در دادگاه بین المللی  لاله هلند 90 کشور جمع می شوند وما به نمایندگی از ایران می رویم. آنجا بیانیه هایی هم خوانده شده و می شود و نمایشگاه هایی برگزار می کنیم و در این سال ها تاثیر خود را نشان داده است.ما با فیلم هایی که نشان دادیم به جهانیان گفتیم اوضاع به وجود آمده اوضاع خوبی نیست. دولتی که خود سلاح های کشتار جمعی دارد وبه بقیه کشورها هم می دهد، اسرائیل است وبایستی خلع سلاح شود.
 
  نظرتان درباره حقوق های میلیونی بعضی مدیران چیست؟
واقعا این کار از نظر من غارت بیت المال محسوب می شود و باید در آن دنیا جواب خانواده شهدا و شهدا را بدهند. باید با این افراد برخورد قاطع صورت بگیرد و پول های رفته به بیت المال برگردد و درس عبرتی بشود برای دیگران تا التیامی هم بشود برای خانواده شهدا و جانبازان که رفتند و ایثارگری کردند و از جان و سلامتی خود گذشتند تا به آرامش امروز برسیم.اینها باید جوابگو باشند که به چه عنوانی حقوق های میلیونی می گیرند و بعد خانواده هایی بی بضاعت در ایران  داریم که محتاج هزار تومان پول هستند.باید اینها محاکمه شوند. وام های کلانی هم که داده می شود باید جلویشان گرفته بشود.عده ای در این کشور منتظریک وام یک میلیونی  برای ازدواج هستند و عده ای مثل بعضی مدیران  ویا آقا زاده ها وام های نجومی و سرسام آور می گیرند. ما مراتب اعتراض خود را اعلام می کنیم و می خواهیم روند مناسب وسالمی در ایران برقرار شود. ما برای همین چیزها انقلاب کردیم و وقتی چنین مواردی می بینیم حسرت می خوریم . به قول شهید همت عده ای رفتند و عده ای ماندند و خوشا به حال آنها که رفتند و این مسائل را ندیدند و بدا به حال ماکه ماندیم.
 
حرف آخر؟
پشتیبان ولایت فقیه باشیم تا به گفته امام (ره)آسیبی به مملکتمان نرسد.در جامعه اسلامی هیچ چیز بیشتر از بی عفتی و بی بندوباری ریشه جامعه را نمی خشکاند. اگر واقعا می خواهند پیرو راه شهدا و ایثارگران باشند بی حجابی وبی بندوباری و بی اخلاقی در بین مدیران را ریشه کن کنند.تا زمانی که رهبری مدیر و مدبر و بادرایت چون مقام معظم رهبری(مدضله العالی) داریم باید حول این محور بچرخیم و ولایت فقیه را ترک نکنیم.
ارسال نظرات