یادداشت اختصاصی «بسیج»/ حیدر رحیم پور ازغدی
گفتم بسیار خوب من بذرها را مجانی می دهم شما با امکاناتی که دارید آنها را در کشور توزیع کنید !
کد خبر: ۸۸۳۲۰۸۳
|
۲۰ اسفند ۱۳۹۵ - ۰۵:۵۶
خبرگزاری بسیج/ حیدر رحیم پور ازغدی/ پیرامون شرکت پشتیبانی امور دام ، نوشتم که مافی های نفوذی در درون این شرکت آن چنان رفتاری با دامداران گوسفندی کرد که امروزه هر کشوری که دیروز به جزایر عرب نشین صادر کننده گوشت بود امروزه واردات گوشت اش بر تولیدات آن می چربد و نمونه هایی از شاهکارهای تخریبی آن را با اسناد دادگستری شرح کردم.

 پیرامون چگونگی مدیریت وزارت کشاورزی هم با 2-3حکایت قضاوت را بر عهده گرفته شما می گذارم تا که ببینید بردگی دشمن  و تقلید خام از دشمن چه بر سر تمدن های کهن می آورد.

1-تولیدات خربزه و طالبی منطقه از سیس آباد و امرغان سفلی مشهد نه تنها در ایران که در جهان حرف اول را می زند و من در مزرعه هلالی ، جنب امرغان سفلی بزرگترین تولید کننده این دو میوه بوده ام که هم خوب خدمت می کردم و هم سود می بردم که ناگهان خبر رسید در تهران به سبب آلودگی آب هایی که خربزه و طالبی ها آبیاری می شد افرادی به مرض وبا مبتلا گردیده اند و شخص بی خردی یا شیطانی پشت تلویزیون آمد و با تاکید به جای این که بگوید مردم تهران فقط از خوردن خربزه ها و طالبی های فلان منطقه پرهیز کنند برای کل کشور چنین حکمی را صادر کرد.

و این هنگامی بود که تازه میوه های باغ تره های ما رسیده بود و میدان باری ها برای خرید آنها هجوم آورده بودند ولی از فردای سخنرانی این دانشمند ناگهان خرید این دو میوه در مشهد هم به صفر رسید و آن چه می گفتم آقایان آن گزارش مربوط به تهران بود ربطی به میوه های خراسان نداشت و به خصوص مزرعه ما که مستقیما از چاه به وسیله لوله ها آب می خورد کسی به سخنانم گوش نداد و تا این که مجبور شدم بهترین خربزه ها و طالبی ها را به گوسفندان مان تقدیم کنم ولی من که ارزش این میوه ها را می دانستم تخم های آن ها را جمع و شسته و خواستم در کشور گزارش دهم و 300کیلو گرم بذر خشک را با چند خربزه و طالبی به وزارت کشور بردم تا شاید بخرند و بخشی از زیان هایم جبران شود و چند خربزه و طالبی ها را در سالنی که اتاق وزیر و معاونان در آنجا قرار داشت گذاشتم و ساعتی بعد آقای مهندس پور امر اللهی که پیشتر رییس کشاورزی مشهد بود و با من آشنا چون وارد سالن شده بود و بوی میوه ها را استشمام کرد به من گفت  فلانی به مجرد این که وارد سالن شدم  عطر میوه های خراسان مشام ام را معطر کرد و اکنون  که تو  خراسانی را می بینم می پرسم چرا این چنین !!

گفتم می خواهم در دوران شما وزارت با پخش این ده کیسه بذر به ایران خدمتی بکند که روحانی ای زمان خلافت مامون به نیشابور کرد  او چند نهال و بذر آلویی را که هنوز در ایران مشهور به آلو بخارا می باشد از بخارا به نیشابور آورد که هنوز هم که هنوز است با همه بی توجهی دولت ها آلوی بخارای نیشابور بهترین و لطیف ترین و خوش طعم ترین آلوی جهان می باشد.

 و مهندس که مرد مسلمان و دلسوزی بود  این گزارش را در انجمن وزیران که به دعوت نخست وزیر گرد آورده بودند طرح کرده بود و آنان گفته بودند دولت چنین بودجه ای ندارد ؟!

با این که بهای همه آنها به اندازه مخارج سفر تحقیقاتی یک نفرشان جهت بهبود وضع کشاورزی نداشت عرض کردم نصف بهای ارزها که حدود 200 هزار تومانی می شود شما بابت مخارج جمع آوری کرایه حمل را هم بپردازید من بذر ها را مجانی تقدیم می کنم و سرهای شان به پایین افکند و موافقی نبود گفتم بسیار خوب من بذرها را مجانی می دهم شما با امکاناتی که دارید آنها را در کشور توزیع کنید .

ولا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم
حیدر رحیم پورازغدی
ارسال نظرات