شهید علیاکبر احمدی، در نهم اسفند 1342، در روستای چاله از توابع شهر قزوین به دنیا آمد. پدرش رضوانالله و مادرش سکینه نام داشت و تا پایان سطح اول در حوزه علمیه درس خواند. طلبه بود و از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. یکم مرداد 1361، با سمت آرپیچی زن در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به سر و سینه، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
در متن این وصیتنامه میخوانیم:
خانواده عزیزم و امت شهیدپرور ایران! حال که روح خدا طلوع کرده است و دیوپهلوی را به زبالهدان تاریخ ریخته است و در پی آن است که این دین را – که زندهکنندهی نسل بشر است- به سراسر جهان صادر کند، دیو پلید استعمار به سرکردگی آمریکا و به نوکری عوامل مزدور داخلیش، منافقین و کلیهی کمونیستهای کافر و مزدئران خارجیاش، صدام و ... در پی آنند که نور این رهبر و انقلاب اسلامی را خاموش کنند، در حالیکه نمیدانند ما برای رفع بلا از اسلام و انقلاب اسلامی، شهیدان زیادی دادهایم که از آن جمله شهید مظلوم بهشتی(ره)، شهید سنگر ایدئولوژی، آیتالله مطهری(ره) و بزرگواران دیگر. و اینکه بار دیگر خدا خواسته است که از امت اسلام، امتحان به عمل آورده و اماممان – این رهبر عزیز – ندای "هل من ناصر ینصرنی" امام حسین(ع) را به ندا درآورد و بر ماست که به این ندا پاسخ دهیم.
امت شهیدپرور ایران! بدانید که رزم ما در جبهه به خاطر دفاع از اسلام است. ما میرویم تا دنیا بداند ما معتقد بهذ توحید و معاد و امامت هستیم و چنان بر عقیده خود استواریم که مرگ را مانند شربتی گوارا مینوشیم و آن را برای خود سعادت میدانیم. به خواست خدا، اسلام – این مکتب الهی – را به سراسر جهان صادر خواهیم کرد، باشد که در زیر لوای آن، مستضعفین در آزادی و مستکبرین در عذاب به سر ببرند.
از خداوند میخواهم که مرگم را، شهادت در راه خودش قرار دهد.
1005/ت30/ب