خبرهای داغ:
ابعاد تهاجم فرهنگی در حوزه زن و خانواده

عدم کنترل و نظارت اجتماعی، فرش قرمزی برای نفوذ بیشتر فرهنگی!

یکی دیگر از عوامل تأثیرگذار در رفتار و فرهنگ جامعه، مسأله کنترل و نظارت اجتماعی است. اصل کنترل اجتماعی مفهومی مهم در جامعه شناسی است.
کد خبر: ۸۸۳۸۷۴۰
|
۲۴ اسفند ۱۳۹۵ - ۰۸:۵۱

به گزارش سرویس بسیج جامعه زنان خبرگزاری بسیج،  رضوان عرب - حيات بشري همواره با فرهنگ توأم بوده است و ملتي كه فرهنگ مخصوص به خود نداشته باشد، مرده محسوب مي‏شود؛ علاوه بر اين، يك فرهنگ بالنده براي تكامل خود بايد توانايي تبادل با ساير فرهنگ‏ها و جذب عناصر مثبت آن را داشته باشد؛ بنابراين، تمام فرهنگ‏ها بايد در تعامل با يكديگر باشند، تا بتوانند در مجموع، بشر را به پيشرفت مطلوب برسانند.

در عصر حاضر كه نظام سرمايه‏ داري به سرپرستي آمريكا، با تك‏قطبي شدن جهان و فروپاشي رژيم شوروي سابق، يكه‏تاز عرصه‏ي جهاني شده‏است، به شكل‏هاي مختلف مي‏كوشد تا نظرات سياسي، اجتماعي و اقتصادي خود را به تمام كشورهاي جهان تحميل كند و فرهنگ واحدي متناسب با منافع درازمدت خود بر جهان حاكم سازد. از طرف ديگر ساير ملت‏ها نيز در برابر اين زياده‏خواهي آمريكا براي حفظ و پاسداري از فرهنگ ملي و بومي خود مقاومت مي‏كنند. در اين ميان فرهنگ اسلامي توانسته است در صد سال اخير در برابر اين هجوم مقاومت و اصالت خود را حفظ كند. بديهي است طرّاحان «نظم نوين جهاني» كه با هزاران ترفند توانسته‏اند يك ابرقدرت نظامي، نظير شوروي سابق را از سر راه خود بردارند و سبب فروپاشي كمونيسم در سطح جهاني شوند، مايل نيستند با قدرت جديدي در برابر منافع خود مواجه گردند. پيروزي انقلاب اسلامي در ايران سبب شده است كه سلطه‏گران بيش‏تر از آن جهت خوفناك باشند كه قدرت جديدِ مقابل منافع نامشروعِ آنان، يك گروه سياسي ـ مذهبي به نام جهان اسلام باشد؛ قدرتي كه از نظر فرهنگي با داشتن ارزش‏هاي قوي، نظير خداپرستي، ظلم‏ستيزي، نوع‏دوستي، برادري، مساوات و عدل، مي‏تواند در برابر فرهنگ غربي قد علم كند؛ لذا چون مي‏دانند كه از مقابله‏ي مستقيم با ايدئولوژي اسلامي طرفي نخواهند بست، مي‏كوشند با ترفندي قديمي، به طور غيرمستقيم، در اركان جوامع اسلامي، از جمله جامعه‏ي ما رخنه كنند و آن ترفند چيزي نيست جز «تهاجم فرهنگي».

عدم کنترل و نظارت اجتماعی

یکی دیگر از عوامل تأثیرگذار در رفتار و فرهنگ جامعه، مسأله کنترل و نظارت اجتماعی است. اصل کنترل اجتماعی مفهومی مهم در جامعه شناسی است. امروزه دانشمندان غربی به ویژه اندیشمندان اجتماعی، به طور جدی آن را مطرح و پیگیری می کنند و در سه دهه اخیر مسأله کنترل اجتماعی بسیار جدی در حوزه فکر و اندیشه صاحب نظران تعقیب می شود.

چنانکه «دورکیم» می‌نویسد: «انسان هر چه بیشتر داشته باشد، بیشتر هم می خواهد و برآورده شدن هر نیازی به جای کاستن از آرزوهای انسان، نیازهای تازه‌ای را برمی انگیزد. از این سیری ناپذیری طبیعی نوع بشر، چنین برمی آید که آرزوهای انسان را تنها با نظارت های خارجی، یعنی با نظارت اجتماعی می توان مهار کرد». (کوزر لوئیس، ص 191)

دورکیم در ضرورت کنترل تا آنجا پیش می رود که یکی از عوامل ناهنجاری را عدم نظارت و کنترل اجتماعی می داند. لوئیس کوزر به نقل از دورکیم می نویسد: «هر گاه نفوذ نظارت کننده جامعه به گرایش های فردی، کارآیی خود را از دست بدهد و افراد جامعه به حال خود واگذار شوند جامعه به بی هنجاری دچار خواهد شد». (همان، ص 192)

در آموزه های دین اسلام هم مسأله نظارت و کنترل اجتماعی به صورت خیلی جدی مطرح شده است. از رسول اکرم(ص) و امیرالمؤمنین(ع) و امام صادق(ع) در این خصوص روایات متعددی وارد شده است. از جمله این روایت را امام صادق(ع) از رسول اکرم(ص) نقل کرد که رسول خدا(ص) فرمود: «هرگاه هنجارشکنی، حریم شکنی و معصیت خدا به صورت علنی و آشکار صورت پذیرد، هر چند هنجارشکنان اندک و اکثریت مردم، افرادی قانونمند و هنجارمند باشند، ولی این اکثریت نظارت و کنترل را رها کنند، عذاب خواهند شد».

آن گاه امام صادق(ع) خود دلیل عذاب اکثریت بی توجه به نظارت اجتماعی را این چنین بیان فرمود: «و ذلک انه یذل بعلمه دین الله و یقتدی به اهل عدوة الله». (وسائل‌الشیعه، ج 11، ص 413) یعنی خدا اکثریت هنجارمند، ولی بی توجه به نظارت اجتماعی را به این دلیل عذاب می کند که آنان با ترک نظارت و کنترل بر افراد هنجارشکن، به کجروان جامعه فرصتی می دهند تا به صورت علنی و آشکار، دین خدا و عقاید و باورهای عمومی مسلمانان را به تدریج ضعیف و هنجارشکنان احساس پیروزی کنند و فرهنگ دینی به حاشیه برود و فرهنگ کجرو غالب گردد.

حضرت علی بن ابی طالب(ع) نیز در وصیت خویش به فرزندانش در خصوص بی توجهی به نظارت و کنترل انحرافات یادآور می شود که هرگاه نظارت بر رفتارها را رها کنید، نتیجه آن تسلط انسانهای هنجارشکن و کجرو و منحرف بر جامعه صالحان است. در آن صورت طلب خیر و استمداد از خدای سبحان سودی ندارد و خدا پاسخ مثبت نخواهد داد. زیرا تسلط افراد کجرو و منحرف بر فرهنگ جامعه، نتیجه سستی و بی توجهی شما به وظیفه اجتماعی خود، یعنی نظارت و کنترل اجتماعی می باشد. (میزان الحکمة، ج 6، ص 262؛ حسن غفاری فرد ـ 81.)

در نامه 31 نهج البلاغه حضرت بخصوص ضرورت کنترل و نظارت همسران به عنوان مدیر خانه بر خانم ها را به فرزندشان امام حسن(ع) سفارش می کند: «زنان را در پرده حجاب نگاهشان دار تا نامحرمان را ننگرند [از اختلاط های فسادآور مانع شوید]، زیرا که دقت در پوشش، عامل سلامت و استواری آنان است. بیرون رفتن [و تبرّج و خودنمایی آنان در اجتماع] زنان بدتر از آن نیست که افراد غیرصالح را در میانشان آوری.»

همان طور که ملاحظه می کنید این رهنمود امام ضرورت کنترل و نظارت بر خانواده را گوشزد می کند. به هر حال بر صاحبان فکر و اندیشه این مسأله پوشیده نیست که هر جامعه ای برای آن که از سلامت لازم برخوردار باشد و بتواند فرهنگ اصیل خود را حفظ نماید، باید از نظارت و کنترل اجتماعی برخوردار باشد. و اگر مرزهای کشور به سوی تمامی ابزارهای حرمت شکن، باز باشد و مسئولان کشور هیچ گونه محدودیت و کنترل بر ورود فرهنگ بیگانه در کشور نداشته باشند، طبیعی است که نتیجه این سهل انگاری غلط چیزی جز به نابودی کشاندن حیات فرهنگی آن جامعه از طریق دشمنان نخواهد بود.

عدم آشنایی با حقوق و جایگاه زنان در اسلام

به نظر نگارنده یکی از عواملی که توفیق مهاجمان را در عرصه تهاجمات فرهنگی افزایش داد، عوامزدگی زنان و دختران جوان در حوزه بینش و معرفت دینی بود. دشمن با سوء استفاده از این نقطه ضعف بارز در بین زنان و دختران جوان، شروع به سمپاشی و ایجاد شبهات و تردیدهای مکرر نسبت به جایگاه و حقوق زنان در اسلام کرد. آنان با تمسک به برخی از روایات و آیات و با بهره گیری از بعضی از متون دینی، هجومی گسترده بر نظام عقیدتی زنان بالاخص دختران دانشجو وارد کردند و متأسفانه دختران جوان جامعه دینی هم با توجه به اینکه از کمترین اطلاعات در زمینه مسائل زنان برخوردار بودند، شدیدا تحت تأثیر این القائات سوء و به ظاهر مدافعانه و حق طلبانه قرار می گرفتند و نگرش منفی نسبت به دین و اعتقادات در آنان ایجاد می شد و این مسأله زمینه گرایش به مظاهر غرب و غرب زدگی و رویکرد آنان به سوی دگراندیشان را فراهم می نمود. متأسفانه اقدام لازم جهت آشنایی زنان با حقوق و جایگاه خود در اسلام صورت نگرفته است. مسأله ای که مکرر مقام معظم رهبری روی آن تأکید ورزید ولی اقدام جدی و مؤثری در این راستا صورت نپذیرفت و کمتر زمینه برای ارتقاء سطح علمی و معرفتی زنان ایجاد شد. شاید گفته شود ایجاد این همه فرصت های تحصیلی برای دختران و زنان، ایجاد دانشگاه ها، حوزه های علمیه ویژه زنان، زمینه سازی جهت ارتقاء سطح علمی زنان بوده است؛ در حالی که باید به این مهم اذعان داشت که آن چه در این راستا صورت گرفت، هیچ کدام منجر به روشنگری و ارتقاء سطح علم و معرفت و بینش زنان نشد بلکه منجر به ارتقاء سطح مدرک آنان شد، ولی کمتر به تقویت بنیان های دینی و اعتقادی آنان پرداخته شد، از این رو وقتی در معرض تهاجمات گسترده و سهمگین دشمن در حوزه مسائل زنان قرار می گیرند، کمتر توان دفاع و ایستادگی از خود نشان می دهند و غالبا دچار انفعال می گردند. از این رو باید یک نهضت فراگیر و مؤثر در راستای ارتقای بینش زنان نسبت به رسالت های آنان و جایگاه بلند و رفیعی که در آموزه های دینی برای این قشر قائل شده و حقوق زنان، صورت گیرد و به نظر می رسد که هر چه سطح معرفت و شناخت زنان ارتقاء یابد، از میزان آسیب پذیری آنان از فرهنگ بیگانه کاسته خواهد شد.

عدم اشتغال مفید و عدم استفاده درست از فرصت ها

یکی از عوامل آسیب زا و زمینه ساز انحرافات اجتماعی ـ اخلاقی، وجود بی کاری و فرصت هایی است که افراد برنامه ریزی منسجم و صحیح و اصولی برای آنها ندارند. چرا که فرصت های زیاد بدون برنامه، عامل جذب شیطان و نقشه های شیطانی است از این رو پیامبر اکرم(ص) وقتی جوانی را دید که بی کار نشسته و از روی بیهودگی با چوب روی زمین خط می کشد، طبق نقل فرمود: «این حالتی است که خداوند از روی غضب و خشم به تو نگاه می کند و بهترین فرصت است برای اینکه شیطان به سراغ تو بیاید.»

تحقیقات و تجربیات نشان می‌دهد، بیشترین افرادی که در معرض انحراف اخلاقی قرار می گیرند، کسانی هستند که از اوقات بی کاری بیشتری برخوردارند. متأسفانه یکی از عمده ترین مشکلات زنان در جامعه ما، وجود اوقات بی کاری و بدون برنامه در زندگی آنان است؛ زیرا با ماشینی شدن زندگی، مسؤلیت های خانه داری کاهش یافته است. یکی از عمده ترین رسالت های متولیان تعلیم و تربیت، این است که تدابیری جهت ایجاد اشتغالات و سرگرمی های مفید و مؤثر برای زنان را فراهم نمایند. لازم به ذکر است که منظور از اشتغال، الزاما ایجاد یک شغل رسمی و بیرون از منزل نیست، بلکه منظور ایجاد زمینه هایی است برای اینکه زنان با استفاده از آنها، بتوانند فرصت‌های بی کاری و اوقات فراغت خود را به صورت مفید پر کنند. همچنین ایجاد مراکز امن فرهنگی، با اهداف تربیتی صحیح می تواند ضمن این که موجب ارتقاء سطح علمی ـ فرهنگی زنان گردد، وسیله ای برای پر کردن وقت خانم ها و دختران جوان باشد و با ایجاد فرصت های شغلی که خانم ها ضمن این که در منزل هستند و به امور خانه و خانه داری می پردازند، بتوانند بخشی از اوقات خود را به این امور اختصاص دهند تا ضمن کمک اقتصادی به خانواده، بتوانند از اوقات بی کاری خود به خوبی بهره گیرند.

وجود اوقات بیکاری علاوه بر آن که می تواند زمینه ساز انحرافات باشد، از نظر روحی و روانی هم تأثیر بسیار منفی روی زنان دارد و یکی از علل عمده وجود ناراحتی های اعصاب و افسردگی که به صورت فزاینده در خانم های خانه دار رو به افزایش است، همین مسأله می باشد. البته توجه به این نکته در این بخش اهمیت دارد که ضرورت ایجاد اشتغال نسبی، مفید و مؤثر برای زنان، نباید ما را دچار افراط و تفریط نماید و با ایجاد اشتغالات زیاد، موجب خستگی جسمی و روحی زنان گردیم و نشاط و سلامت آنان را برای سرپرستی معنوی خانواده کاهش دهیم و زمینه ایجاد مشکلات و مسائل عدیده دیگری را فراهم نماییم. به هر حال، باید توجه داشت که اشتغال زنان با گستره و رویه ای خلاف عرف و فرهنگ ملی و بی انطباق با مبانی دینی و سیره پیشوایان دینی(ع)، معضلاتی را گریبانگیر خانواده و جامعه می کند. باید به این مهم توجه داشت که اسلام، بار تأمین هزینه های زندگی را از دوش خانم ها برداشته و مردان عهده دار این مسئولیت مهم می باشند. لذا ضرورت ندارد که خانم ها به صورت اجباری به دنبال کار بگردند و آن چه که به عنوان یک ضرورت مطرح می شود ایجاد برنامه ها و اشتغالاتی مفید جهت استفاده بهینه از اوقات فراغت خانم‌ها است که باید به جد به آن پرداخت و برای آن برنامه ریزی نمود.

جمع بندی و راهکارهای پیشنهادی

دشمن با استفاده از نقطه ضعف هایی چون عدم شناخت زنان نسبت به حقوق و تکالیف و مسئولیت های خویش، نادیده انگاشتن نهاد خانواده و سست کردن پایه و بنیان آن، پست انگاشتن نقش های زنانه، و ایجاد روحیه بی اعتنایی به ارزش های اخلاقی از یک سو، و با ارائه وعده های فریبنده از سوی دیگر، بهترین بهره را برای همسان سازی فرهنگی زنان ما با فرهنگ غرب برداشت؛ همان طور که حضرت علی(ع) در نهج البلاغه به زیبایی به آن اشاره می فرماید: فاسدان، تخم گناه افشاندند و با آب غرور و فریب آبیاری کردند و محصول آن را که جز عذاب و بدبختی نبود برداشتند! همان طور که ملاحظه می شود در جامعه ما، افراد فاسد و مهاجم، تخم گناه را در جامعه افشاندند و با وعده و وعیدهای دروغین و دهان پرکن به ایجاد زمینه برای رشد گناه و شیوع آن پرداختند و نهایتا هم، ماحصلی جز تزلزل خانواده، افزایش آمار طلاق، بالا رفتن آمار جرم و جنایت و زیاد شدن افراد لاابالی و هرزه و معتاد ... ارمغان دیگری برای جامعه ما نداشت. برای تضعیف نقش مهاجمان در فرهنگ سازی، ضرورت دارد که به مسائل ذیل توجه داشته باشیم:

ـ توجه به رهنمودهای امام خمینی و مقام معظم رهبری در مورد زنان به عنوان بهترین مفسران و تبیین کنندگان جایگاه زن در اسلام.

ـ اهتمام جدی مسئولان و متولیان امر به برنامه ریزی اصولی برای جلب مشارکت زنان در عرصه های سیاسی ـ فرهنگی و دینی به گونه ای که موجبات تزلزل خانواده و فرهنگ را سبب نشود.

ـ زمینه سازی برای اصلاح نگرش فرهنگ عمومی نسبت به زنان و فضاسازی جهت پذیرش تحلیل صحیح مباحث زنان.

ـ به طراحی برنامه ای که منجر به رشد و تعمیق همه جانبه بینش زنان گردد، توجه شود بالاخص آشنایی زنان با حقوق و جایگاه زن در اسلام از ضروریات است.

ـ فراهم کردن زمینه برای خداباوری و ارتقاء روحیه آخرت گرایی هر چه بیشتر در زنان و دختران جهت حل معضلاتی چون افزایش سطح طلاق، تزلزل خانواده، زنان و فرزندان بدون سرپرست، اعتیاد و فحشاء و ... که تأثیرپذیری در فرهنگ و همسانی با فرهنگ غرب برای جامعه دینی ما به ارمغان آورده است و در نهایت دوری از هرگونه اعمال سلیقه شخصی و دوری از افراط و تفریط در حوزه مسائل زنان، می تواند در پیش گیری از تأثیر پذیری زنان از فرهنگ غرب، مؤثر باشد.


ارسال نظرات
آخرین اخبار