خبرهای داغ:
در طلاییه اتفاق افتاد:

راوی خون و گریه برای عاشورا

احمد حیدری از فرماندهان دفاع مقدس و راوی مراسم به قدری زیبا بیان احساسات دوران دفاع مقدس را به مخاطبان القا کردند که همگان با اشک شوق از آن استقبال کردند.
کد خبر: ۸۸۴۰۵۲۴
|
۰۱ فروردين ۱۳۹۶ - ۰۹:۴۷
روایتگری دست های بریده برای وطن که دست عباس های این مرز و بوم بودند،جایی که همه دنیای کفر برای فرزند رسول الله و حاکمیت خندق ها تدارک دیدند.جایی که فرزندان رسول الله برای جرعه ای آب که مهریه مادرشان است باید زیر سم هزاران اسب و کل جهان کفر ایستاده تا فریاد فروخفته هابیل را از ازل تا ابد به گوش جهانیان برساند.

اینجا سرزمین نور است گردان امام رضا در دام سپاه کفر افتاده و سرهایشان بریده شده، اینان سربداران حسین بودند که نیزه های عمر سعد و شمر با کمک یهود نصاری و جهان کفر برای بریدن سر پسر پیامبر از هم سبقت می گیرند.

گردان امام رضا در حلقه نعل اسبی دشمن با فرماندهی ماهر عبدالرشید گیر افتاده آرپی جی زن ها به شهادت می رسند از سر و سینه جدا شده اند.فرمانده بوی غربت حسین را با تمام وجود حس می کند.

فرمانده امام هشتم را صدا می زند. بدن علی اکبر های این مرز و بوم با شلیک های پیاپی قطعه قطعه شده اند.کانال و خندق ها بوی خون گرفته اند. اینجا دیگر رنگ عاشورا شده است.علی را می طلبد که عمر عبدود را بر زمین بزند و ذالفقارش او را به دو نیم کند.

در داخل گردان قاسم های تازه داماد فراوان هستند. گریه های مرد روز های حماسه و راوی خون سیلاب اشک به راه می اندازد.شیر مرد روزهای خطر و شکارچی دجاله های کفر امروز پیر و سالخورده شده است اما صدایش پر از صلابت و استقامت است.جایی که می خواهد نام امام و شهدا را ببرد چهره اش دگرگون و حالت ملتمسانه به خود می گیرد.


به راستی انقلاب چه زخم هایی برتن دارد از غریبه و آشنا، و چه مردانی برای خطر دارد؟ امروز حسین مظلوم و امام مجتبی بر رشادت و وفادرای این سرزمین و مردانش آفرین می گویند.

گاهی از شکم های پاره، دست های بریده شده،سر های بریده و بر روی نیزه رفته،هرچه که گفتند بیشتر داغ عاشورای کربلای زینب را آشکار کرد.

از سایر استان ها هم به جماعت مردان قروین افزوده شدند و رزم یاران ابوترابی ها و بابایی ها را از زبان راوی احمد حیدری به نظاره نشستند.مردم خود را در صحنه جنگ و عاشورای واقعی می دیدند.

روایت آشنا از خون و حماسه. روایتی عجیب از غریبی و مظلومیت مردانی که دشمن آب خوردن را هم از آنان دریغ کرد.روایت تانک ها و ارابه های مرگ با استخوان های شکسته.چه حادثه ای اتفاق افتاده است.راوی از زمین خفته و ارام آن چنان می گوید که کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا را زنده می کنند.
 
1002/پ30/ب/40
ارسال نظرات
پر بیننده ها