راوی قرارگاه مرکزی کربلا بیان داشت: روایت‌گری هنر است و نیاز به تزئن دارد، روایت‌گر باید خود فکر کند و کارش را با سلیقه تنظیم کند.
به گزارش ستاد خبری و اطلاع رسانی راهیان نور مستقر در خرمشهر، گزارش لحظه‌به‌لحظه راوی قرارگاه مرکزی کربلا که با دقت فراوان به ثبت و ضبط اولین مباحث مربوط به انجام عملیات در هور پرداخت نظر هر مخاطبی را بخود جذب میکرد.
وی گفت : روایت‌گری هنر است و نیاز به تزئین دارد، روایت‌گر باید خود فکر کند و کارش را با سلیقه تنظیم کند.
به گفته این مسئول، امروز همگان در سراسر دنیا از فرهنگ شهید و شهادت الگو می گیرند.
روای دفاع مقدس عنوان کرد: در شلمچه رمز عملیات "یا حضرت زهرا " بود و عجیب نیست بگویم که شهدای ما در این منطقه از ناحیه پهلو و سینه تیر خوردند و به شهادت رسیدند.
وی افزود:اینجا نقطه ای است که ملائکه الهی شاهد فداکاری های مخلصانه شهدا بود.
وی تصریح کرد:فرق این بیابان با سایر بیابانها در این است که هنوز از این نقطه صدای هل من ناصر ینصرنی شنیده میشود
این راوی دفاع مقدس تاکید کرد: این سرزمین متعلق به همه کسانی است که دلشان برای اسلام و مسلمین می تپد.
راوی در ادامه همچنین به ذکر خاطره‌ای در خصوص شهید خرازی پرداخت و بیان داشت: یک روز شهیدان خرازی و کاظمی و سردار زاهدی پیش به ما در خط آمدند و خواستند که از خط بازدید کنند. پس از بازگشت از خط یک بسیجی اصفهانی بادگیر سرمه‌ای رنگ به تن داشت، به خرازی سلام کرد و یکی دو دقیقه نگذشت که تیر قناسه‌ای به پیشانی آن بسیجی خورد و خرازی بر بالین آن شهید زانو زد و هی بر صورتش دست کشید و می‌گفت من حسینم، فرمانده‌ات هستم. سلام من را به اباعبدالله برسان اما دلش آرام نگرفت و صورت بر صورتش گذاشت و بسیار اشک ریخت
وی خاطرنشان کرد: رمز پر کشیدن و عروج‌ها، درک صحیح از موقعیت، فهم دقیق و بصیرت عمیق بود. رزمنده‌ها فهمیدند که برای چه به این سرزمین‌ها آمدند و ما در سفرهای راهیان نور نیز باید این آمدن‌ها را درک کنیم و مانند شهدا مردانه بایستیم.
4001/پ30/ب/202
وی گفت : روایت‌گری هنر است و نیاز به تزئین دارد، روایت‌گر باید خود فکر کند و کارش را با سلیقه تنظیم کند.
به گفته این مسئول، امروز همگان در سراسر دنیا از فرهنگ شهید و شهادت الگو می گیرند.
روای دفاع مقدس عنوان کرد: در شلمچه رمز عملیات "یا حضرت زهرا " بود و عجیب نیست بگویم که شهدای ما در این منطقه از ناحیه پهلو و سینه تیر خوردند و به شهادت رسیدند.
وی افزود:اینجا نقطه ای است که ملائکه الهی شاهد فداکاری های مخلصانه شهدا بود.
وی تصریح کرد:فرق این بیابان با سایر بیابانها در این است که هنوز از این نقطه صدای هل من ناصر ینصرنی شنیده میشود
این راوی دفاع مقدس تاکید کرد: این سرزمین متعلق به همه کسانی است که دلشان برای اسلام و مسلمین می تپد.
راوی در ادامه همچنین به ذکر خاطره‌ای در خصوص شهید خرازی پرداخت و بیان داشت: یک روز شهیدان خرازی و کاظمی و سردار زاهدی پیش به ما در خط آمدند و خواستند که از خط بازدید کنند. پس از بازگشت از خط یک بسیجی اصفهانی بادگیر سرمه‌ای رنگ به تن داشت، به خرازی سلام کرد و یکی دو دقیقه نگذشت که تیر قناسه‌ای به پیشانی آن بسیجی خورد و خرازی بر بالین آن شهید زانو زد و هی بر صورتش دست کشید و می‌گفت من حسینم، فرمانده‌ات هستم. سلام من را به اباعبدالله برسان اما دلش آرام نگرفت و صورت بر صورتش گذاشت و بسیار اشک ریخت
وی خاطرنشان کرد: رمز پر کشیدن و عروج‌ها، درک صحیح از موقعیت، فهم دقیق و بصیرت عمیق بود. رزمنده‌ها فهمیدند که برای چه به این سرزمین‌ها آمدند و ما در سفرهای راهیان نور نیز باید این آمدن‌ها را درک کنیم و مانند شهدا مردانه بایستیم.
4001/پ30/ب/202
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
پر بیننده ها
آخرین اخبار
