بهگزارش خبرگزاری بسیج استان مرکزی؛ 19 فروردینماه زادروز شهیدان مدافع حرم «سعید مسلمی» و «محمد زهرهوند» بود.
امسال دومین سالی بود که جشن تولد شهید مدافع حرم «سعید مسلمی» با حضور اعضای پایگاه مقاومت بسیج و سایر شاگردانش در کنار مزار این شهید برگزار شد.
شهید «سعید مسلمی» متولد 19 فروردینماه سال 1370 بود که در 9 آذرماه 1394 در حومه حلب به دست گروهکهای تکفیری به شهادت رسید.
ته تغاری خانواده بود و مادر نیز آرزوهای بزرگ و کوچکش را در وجود شیرمردش میدید. شیرمردی که در یک خانواده متدین و سادهزیست متولد شد و به دلیل پرورش در مکتب اسلام و قرآن آموخت که باید برای کمک به همنوع از هیچ تلاشی فروگذار نکند.
آموخت که شاد کردن یک همنوع خشنودی خدا و ثوابی بیحد را به همراه دارد. شهید «سعید مسلمی» که در مکتب عاشورا تربیت یافته بود آموخت که باید برای دفاع از اسلام از جان شیرین هم بگذرد. بنابراین برای دفاع از حرم اهل بیت(ع) در دورانی که گروهکهای تکفیری درصدد هستند تا بار دیگر حادثه کربلا را تکرار کنند عازم سوریه شد تا اجازه ندهد در تکرار دوباره تاریخ، کاروان اسرای کربلا این بار طعم مظلومیت را بچشند.
آری امسال دومین سالی بود که از پرواز «سعید» به کهکشان شهادت میگذرد. مادر پیر و صبور «سعید» روزها را در کنار مزار فرزند میگذاراند و خدای را شاکر است که روزهایی که خبری از پیکر فرزندش نبود سپری شد. پیکری که پس از 4 ماه از شهادتش به میهن بازگشت و در آغوش خاک وطن آرام گرفت.
مادر شهید مدافع حرم «سعید مسلمی» با اشاره به خاطرات و لحظاتی را که در کنار فرزندش بوده است، گفت: سعید از نظر اخلاقی با اینکه فرزند کوچکم بود خیلی بزرگوار بود، خیلی قانع بود و شبها تا رختخواب پدرش را برایش حاضر نمیکرد خودش نمیخوابید. هرگز هم نشد که از غذا ایراد بگیرد.
وی با اشاره به خاطرات آخرین روزهای حضور فرزندش در جمع خانواده گفت: روزی که میخواست برود برای سپری کردن دوره آموزشی او را تا مکان آموزش بدرقه کردیم و همه اعضای خانواده گریه میکردیم ولی او بسیار خندان و شاد بود. به ما هم نگفت که میخواهد به عنوان مدافع حرم اعزام شود.
مادر شهید مدافع حرم «سعید مسلمی» تصریح کرد: بعد از اینکه دوره آموزشی را تمام کرد و برگشت یک روز رو به من کرد و گفت؛ «مادر جان میخواهم بروم» من از او پرسیدم کجا؟ آن وقت بود که در جوابم گفت می خواهم بروم سوریه و برایم توضیح داد که قصد دارد برای دفاع از حرم اهل بیت(ع) برود.
این مادر شهید ادامه داد: به او گفتم مادران همه مثل حضرت زینب(س) برای فرزندانشان زحمت میکشند؛ پاسخی داد که بسیار متاثر شدم؛ سعید گفت؛ مادر جان تا عمل نکنید نه شما حضرت زینب(س) میشوی و نه میتوانم من در آن دنیا شفاعت شما را کنم. پس نه خودت و نه من را شرمنده عمه سادات نکن.
وی افزود: سعید به من گفت؛ در سوریه مردم مظلوم مسلمان به دست گروههای تکفیری به شهادت میرسند فردای قیامت چگونه جوابگوی آنان باشم!
پدر شهید مسلمی نیز در ادامه با تاکید بر اینکه فرزندم خود راهش را انتخاب کرد، گفت: او خود با اعتقاد راهش را انتخاب کرد.
وی یادآور شد: سعید همانگونه که در وصیت نامه اش نیز نوشته است گفت میروم برای دفاع از اسلام و امیدوارم توفیق شهادت را پیدا کنم؛ و در بخشی از وصیت نامه خود نوشته است برای هر لبخند حضرت آقا صد جان می دهم.
خواهر این شهید والامقام گفت: سعید خیلی صبور بود و در كارهاي خانه به مادرم كمك میکرد.
وی ادامه داد: خاطرم هست که يك بار مادرمان به او گفت؛«سعيد چند سال است كه كاراته كار ميكني و مربي هستي، پس چرا پول جمع نمیکني؟» سعید در پاسخ گفت؛«مامان همين كه بچهها را از كوچه خيابان جمع كنم و به سمت ورزش بياورم خيلي ثواب دارد...»
خواهر شهید مدافع حرم«سعید مسلمی» با اشاره به اینکه بعد از شهادتش فهمیدیم که به دیگران کمک میکرده است، گفت: بعد از شهادتش شاگردانش به منزل پدرم ميآمدند و مي گفتند آقا سعيد شهريه ما را جمع ميکرد و براي بچههاي بيبضاعت لباس ميخريد.
وی افزود: وقتی می خواست بره سوریه ما مي گفتيم نرو! بابا مادر نارخت است ولی در جوابمان گفت؛«من براي دفاع از اسلام ميروم ...اگر اين بلا را سر كودكان شما بياورند چه؟؟»
خواهر شهید مدافع حرم«سعید مسلمی» ادامه داد: سعید شخصیتی داشت که در محله همیشه در سلام دادن به مردم سبقت می گرفت و با تمام اهالی با گرمی و نشاط احوال پرسی می کرد و به شاگردانش در باشگاه همیشه می گفت؛«اگر در اوج مسابقه در رینگ بازی هم بودید اگر صدای اذان را شنیدید برای نماز اول وقت، ورزش و مسابقه را در آن لحظه رها کنید.»
فرازهایی از وصیتنامه شهید سعید مسلمی
پدر و مادرم ...
در نبود من صبور باشید و خدایی نکرده حرف یا عملی انجام ندهید که باعث رنجش دل امام زمان (عج) و رهبر عزیزتر از جانم و خوشحالی دشمنان اسلام شود..
و بدانید که فرزند شما در مقابل عزیزان امام حسین(ع) هیچ ارزشی ندارد و اگر خواستید برای نبود فرزندتان اشک بریزید برای مظلومیت امام حسین(ع) و فرزندانش گریه کنید. بدانید که من با اراده خودم این راه را انتخاب کردم و همیشه شکرگذار خداوند هستم که مرا لایق این راه دانست.
توصیهای که به خواهران و برادرانم دارم داشتن غیرت علوی و رعایت حجاب زهرایی و نگه داشتن احترام پدر و مادر در همه شرایط است..
صحبتی که با عزیزان دارم؛ ادامه راه شهیدان و گوش به فرمان دستورات مقام معظم رهبری حضرت امام خامنهای بودن، است و همیشه به یاد داشته باشید که در محضر خداوند و امام زمان(عج) هستید.
انتهای پیام/