به گزارش خبرگزاری بسیج، عبدالمجید فرائی شاعر پیشکسوت ، انقلابی و آیینی کشورمان که در موضوعات گوناگون اشعار ارزشمندی را سروده، قطعه شعری به مناسبت مبعث پیامبر گرامی اسلام (ص) سروده است که در ادامه با هم می خوانیم:
" لبخند خدا"
کاش، ای تصویرگر، غارحرا را می کشیدی
گاه بعثت جلوه ی نور هدا را می کشیدی
احمد محمود را درلحظه های ناب عرفان
کاشکی،زیبائی ذکر و دعا را می کشیدی
شعله ای افتاده می سوزاند،جان جان عالم
در همان حالت،حبیب کبریا را می کشیدی
لحظه ی لرزیدن اندام گل چون بید آن جا
گوشه ای از حال تسلیم و رضا را می کشیدی
گفت: جبریل امین حالا بخوان، امی چه خواند
کاش ، لبخند دلا رای خدا را می کشیدی
آن زمان که گفت:با شرم وحیا خواندن ندانم
با همه توش و توان، شرم و حیارا می کشیدی
در بغل بفشرد، گفت، (اقرا) زبان وحی وا شد
در همان دم،جلوه ی سر علارامی کشیدی
واژه واژه "اقرا باسم ربک" فرمود: مولا
باهمان لحن وظرافت،واژه هارامی کشیدی
در زمانی که،بشارت داده شد، هستی پیمبر
ا ز ز با ن پا ک ا و حمد و ثنا را می کشیدی
کاش ای تصویرگر ،درلحظه های ناب بعثت
شا د ی ا فلا کیا ن و ا نبیا را می کشیدی
از ضمیر م می زند فریاد ، آوائی غزلخوان
نقش ر و ی جا نفز ای آشنارا می کشیدی
ذره ای نا چیزم اما ، دل شد ه دیوانه ی او
د ر دل تنگم تو نقش مصطفارا می کشیدی
رشته ای بر گردنم افکنده ، مولا از محبت
خوش بحالم،هرطرف رفتی،گدارامی کشیدی
کا شکی ، در سایه ی چتر رسول الله خاتم
ا ین حقیر د ر د مند بینو ا ر ا می کشیدی
شکر نعمت ای"فرائی"گر ز دست تو برآید
با زبان شعر ، ازآن سو عطارا می کشیدی