خبرهای داغ:
یادداشت/

همه اهوازي‌ها لشكرآبادي هستند

اگر اهواز و هر شهر ديگري در "عصر نو" مبتني بر نمادهاي درهم تنيده با زيست انساني و همبستگي اجتماعي قوام يابد به طور قطع يكي از اين نمادها و تصاوير روشن و قابل دفاع پسا ذهني در سپهر جامعه اهوازي «لشكرآباد» است.
کد خبر: ۸۸۶۰۳۶۸
|
۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۲۰:۰۴
لشکرآباد ترجمان عملی «ما می‌توانیم» در جامعه خوزستانی است، یک اتفاق بدیع که حاصل جمع توانمندی‌های فردی و انعکاس یک تجربه جمعی در بافت شهری است.
یک مهندسی اجتماعی خود بنیاد، یک مولفه امنیت ساز همبسته، یک نو روایت شنیدنی از بازی اقتصاد در زمین فرهنگ و اجتماع.
یک حرف همیشه ناتمام؛ لشکرآباد.
لشکرآباد اما امروز سیمای مطابق با واقع لایه‌های زیرین اهواز مدرن است، پاتوقی برای فردا که یک گام در گذشته و سنت‌های پیشین دارد و گامی دیگر در متن آینده و از همین روست که پیش می‌راند و سنت ستیز نیست. و این رمز مانایی پدیده‌هاست گامی در گذشته داشتن و خانه‌ای بر مدار آینده ساختن، لشکرآباد هوشمندانه چنین است.
سیمایی که بدون کمترین دستکاری دولتی برآمده، صدایی مستقل و افراشته، بومی از نقاشی‌های هویتی زیبا که ورای افاضات الیت رنگ گرفته، بر فرکانس مردم و سیگنال اجتماع... نبض این روزها و شب‌ها، هم نوا و هم صدا.
لشکرآباد دیگ هم جوش زیبایی‌هایی بومی بنهاده بر سفره جامعه ایرانی است. موتوری برای ماشین بی رمق اهواز، ماشینی که راه خود را از کوچه‌های تفتیده، شرجی زده و آفتاب خورده جنوب به سوی قلمروهای جهانی پیدا کرده و نام خود را در کنار شادترین، زنده ترین و بیدارترین خیابان‌های دنیا و در غوغای پروپاگاندای رسانه‌ای بالا کشیده است.
لشکرآباد آری، راه خود را می‌رود استوار، بدون توقف و انحراف. امروز همه ما لشکرآبادی هستیم و همه اهواز لشکرآباد.
تو خود باید تصمیم بگیری همراه شوی یا بیمارگونه از شادی صمیمانه اهوازی‌ها و خوزستانی‌ها و ایرانی‌ها و انسان‌هایی که بر سفره لشکرآبادی ها با کمترین هزینه مادی ممکن تناول می‌کنند، پریشان حال شوی و به چهره خودت راستی! خراش آوری.
شرافت لشکرآباد با قلم‌های مسموم موذی و زبان‌های تفرقه انداز لکه دار نخواهد شد. لشکرآباد حالا دیگر یک رسم و مکتب است، هر چه جنوبی‌ها در نشانه گذاری نمادین "کارون" به عنوان یک نمایه هویت بخش غفلت ورزیدند چند جوان آفتاب خورده و بی ادعا، اما مصمم و اراده مند با دست هایی پر از خالی و دل هایی لبریز از فعل خواستن تاریخ را ورق زدند و چه خوب از پس این کار برآمدند و حالا دیگر نمی‌توان تاریخ اهواز را بدون لشکرآباد از نو نوشت، نمی‌توان چهره اهواز را ورای لشگرآباد تصور کرد، این خیابان ریشه دوانده، قد کشیده و راه خود را جسته، دیگر نمی‌توان لشکرآباد را نادیده گرفت، نابود کرد و نخواست و یا به ذایقه ناقص و بخل آلود خود درآورد.

حالا دیگر لشکرآباد در زمره سرمایه‌های اجتماعی این بوم زاد است. و نیک باید دانست که سرمایه اجتماعی باز تولید می‌شود و نمی‌سوزد، سرمایه‌ای که حاصل اثرگذاری فرآیند نوسازی در جنبش فرودستان اهوازی است.
آنها که با معجزه فلافل و حمیسه و سمبوسه و کوپه با طعم زیبای «اهلاً و سهلاً» به جنگ فقر و تبعیض و فساد رفته‌اند و روا نیست اگر شانه‌های گرم شان را به حرمت آب و آینه نمی‌فشاریم در برابر تخریب ناجوانمردانه آنها سکوت روا بداریم.
شهر اما قصه گوست، تحریف ناپذیر و حق طلب است و لشکرآباد امروز یکی از قصه‌هاست، یکی از حقایق اهواز و شاید حقیقت اهواز. این خاصیت تاریخ است، مثل کارون، راه خود را به سوی حقیقت خواهد پیمود و هر مانعی و هر حسادتی و هر لکنتی و هر خباثتی تنها بر روشنای حقیقت می‌افزاید و امروز لشکرآبادی‌ها مظلومانه در معرض این لکنت ناروا و این خباثت زشت قرار گرفته‌اند، رو در رو نه اما از ورای اسم‌های مجازی و گفت‌های کذایی، حقیقت بدون شک ماندگار است، مردم می‌مانند و لشکرآباد یک حقیقت ناگزیر از جنس مردم است، لشکرآباد پس لاجرم خواهد ماند.

-----------------------

یادداشت از محمد مالی

-------------------------
ارسال نظرات
پر بیننده ها