سلطانی گفت: در یکی از عملیات ها با شهید دستواره و چند نفر دیگر، در محاصره ضدانقلابی ها بودیم و در این شرایط سخت هم شهید دستواره دست از مزاح برنمی داشت و به ما روحیه می داد.
کد خبر: ۸۸۶۲۱۷۹
|
۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۰۷:۰۹
به گزارش سرویس راهیان نور خبرگزاری بسیج، محمد تقی سلطانی همرزم شهید محمد رضا دستواره، با اشاره به اعزام نیروهای سپاه به کردستان گفت: سال 58 به عنوان پاسدار سپاه، به کردستان رفتم. یک سال بعد در پاوه، با شهید دستواره آشنا شدم. در آنجا هیچ شخصی سمت نداشت و فقط احمد متوسلیان فرمانده مان بود.بعد از انجام هر عملیاتی، به مقرمان بر می گشتیم. به مروز زمان  تعداد و پایگاه هایمان در شهرهای کردستان بیشتر شد.
 
وی درباره اخلاق و رفتار شهید اذعان داشت: محمد رضا شوخ طب و خنده رو بود. بیشتر اوقات روز که عملیات نداشتیم، در مقرمان بودیم، چون در شهر امنیت زیادی نبود. در آنجا بچه ها با همدیگر شوخی می کردند تا روحیه هایشان بهتر شود.همین رفتارها باعث می شد که در عملیات ها با روحیه بالایی بجنگیم.
 
همرزم شهید ادامه داد: در یکی از عملیات ها با شهید دستواره و چند نفر دیگر، در محاصره  ضدانقلابی ها بودیم. دشمن به ما تیر اندازی می کرد و ما فشنگ هایمان تمام شده بود. در این شرایط سخت هم شهید دستواره دست از شوخی  و مزاح برنمی داشت و با این کار، به ما روحیه می داد. ما هشت نفر بودیم که با کمک همرزمانمان، از محاصره در آمدیم.
 
وی درباره تشکیل تیپ محمد رسول الله و سمت شهید دستواره افزود: سال 59 به مریوان رفتیم تا برای نابود کردن ضدانقلابی ها، در این شهر، پایگاه بزنیم. مهمترین عملیات ما، آزاد سازی دزلی بود که شهید دستواره هم در آن حضور داشت. تا اواخر سال60 در مریوان بودیم که به احمد متوسلیان حکم دادند که تیپ 27محمد رسول الله را در پادگان دوکوهه تشکیل دهد. اوایل من مسئول اطلاعات عملیات این تیپ بودم و شهید دستواره در واحد پرسنلی (نیروی انسانی) فعالیت می کرد.
 
سلطانی در ادامه به صمیمیت شهید دستواره با شهید زمانی اشاره کرد: محمد رضا به مسائل مذهبی و دینی پایبند بود. وی با "شهید حسن زمانی" رابطه گرمی داشت و دائما با هم  درباره مسائل شرعی بحث و تبادل نظر می کردند. صمیمیت آنها بی حد و اندازه بود.
 
همرزم شهید دستواره تاکید کرد:در عملیات والفجر4او فرمانده تیپ 3 بود که من هم در یکی از گردان هایش بودم که به مریوان رفتیم. در این عملیات کارهای زیادی را انجام داد. فرماندهی اش رضایت بخش بود و در این مدت کمتر خطایی از او دیده شد.
 
وی در پایان خاطر نشان کرد: خبر شهادتش را از دوستانم شنیدم. در آن زمان باور کردنش برایم سخت بود اما واقعیت داشت. وی لیاقت شهادت را داشت و بعد از ارائه خدماتش در جنگ، شهید شد. شهدا درجه های مختلفی دارند و شهید دستواره با رفتارهایی که در طول آشنایی مان از او دیدم، قطعا نزد خدا درجه بالایی دارد.
ارسال نظرات