بالاخره دوران رقابت سلیقهها در انتخابات سپری شد و دوران برادری و همدلی فرارسید و همه با هم تصمیم داریم، برای آبادانی ایران تلاش کنیم، گرچه در دوران طوفان سیاسی و دوران بحران انتخاباتی خیلیها که دشمن نظام و ایران بودند، در داخل و خارج از کشور خوب موج سواری کردند، ولی آنچه ملت بزرگ ایران در روز 29 اردیبهشت 96 نشان داد، وحدت، همدلی و نشاط جمعی برای ایرانی آبادتر و مقتدرتر از قبل بود.
پیروز واقعی انتخابات تمام مردم ایران هستند، نه جناح خاصی؛ هیچ کس حق ندارد و نباید از این فرصتی که برای ایران پیش آمده و از حضور پر رنگ مردم در انتخابات برای جناح سیاسی خود سوء استفاده کند.
هیچ یک از آحاد مردم ایران و هیچ جناح فکری و سیاسی، نه خواستار بازگشت به عقب بوده و نه خواستار رکود و توقف در شرایط کنونی، بلکه همه خواستار ایرانی سرافراز و مقتدرتر از قبل هستند.
بنابراین بعد از انتخابات با بکار بردن الفاظی غیراخلاقی مردم را گول نزنیم و حضور با ارزش مردم در پای صندوقهای رأی را بیارزش نکنیم.
تداوم بداخلاقیها از هیچ تفکر و جناحی چیزی نخواهد کاست و هیچ ایرانی را کوچک نخواهد کرد، بلکه تنها باعث نمایان شدن نقطه ضعف ما و میزان عصبانیت ما از شنیدن حرفهای حق آنهایی که به ما رأی ندادند و نیز آزرده خاطر شدن دل مردم، خواهد بود.
مردم خواستار ایرانی هستند که برخی مدیران ارشد آن دنبال رانتهای خود نباشند، ایرانی که جوانان آن بیکار نباشند، ایرانی که گرانی توسط دولت مهار شود، ایرانی که صنایع آن از رکود در آید، ایرانی که اقتصاد مقاومتی نه در حرف و شعار، بلکه در عمل به اقتصادی مقاومتی، تولید و اشتغال، توسط قوای سه گانه و مشارکت مردم تبدیل شود، نابسامانیهای اقتصادی آن مهار شود.
برای رفع مشکل گرد و غبار جنوب و غرب کشور فقط گریه نکنیم، برای خسارتدیدگان مرکبات شمال فقط صحبت نکنیم. ایرانی که مدیران آن بهجای آموزش تجارت نکنند، ایرانی میخواهند که مدیران آن ماهیانه 100 میلیون حقوق نگیرند.
گرچه اینها برخی از دغدغههای جامعه است، ولی حرف دل 41 میلیون نفر حاضر و حتی غایبان انتخابات نیز این حرفها و امثال آنها است، شاید بتوان گفت: اینها حرف دل همه مردم ایران است.
این بار همه و همه آمدند پای صندوقهای رأی هر کسی با یک نگاه و نقطه نظری، ولی همه آمدند، برای ایران، برای تمام مردم ایران و احترام گذاشتند هم به نظام، انقلاب و رهبری و هم به دولتمردان احترام گذاشتند.
اگر هنگام مناظرات و در جریان انتخابات و در رقابت سلیقهها تنها به بیان برخی مشکلات و دغدغههای جامعه و آن هم بخاطر ملاحظه نظام و انقلاب پرداخته شد، تنها و تنها برای اصلاح امور دولت یازدهم بود، تا دولت و دولتمردان برای مطالبات به حق مردم، در عمل و نه در حرف، در دولت دوازدهم جدیتر وارد عرصه کار و تلاش شوند، تا انشالله اثرات اقدامات آنها برای رفع مشکلات اساسی جامعه را مردم حس کنند.
4 سال آینده وقت آزمون دولت و دولتمردان نزد مردم و رهبر انقلاب و زمان پاسخگویی به خون شهدا است.
پس نباید تنها جناح خاصی خود را برنده انتخابات بداند و با بکار بردن الفاظی همچون خشونتطلبان، حامیان یارانه و ... به جدال با هموطنانی که با ارزش اند و با حضور گسترده خود در انتخابات نشان دادند که یار انقلاب، نظام و تمام مردم ایران هستند، بپردازند.
چرا نمیگوییم جناح رقیب ما شعارش این بود که بازگشت به گذشته نه، توقف در حال هم نه، بلکه همه با هم با شتاب بیشتر حرکت برای ایرانی آباد و مقتدر، چرا نمیگوئیم رأی 16 میلیون ایرانی، در کنار رأی ارزشمند 23 میلیون طرفدار رئیسجمهور منتخب، جمعاً رأی مردم ایران است و رأی منفی به حقوقهای نجومی، رانت و فساد، گرانی، بیکاری، اختلاف طبقاتی، تعطیلی واحدهای تولیدی، مشکلات معیشتی مردم و .....
یادم میآید در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال 84 پیروز میدان دیداری با حضرت آیت الله جوادی آملی داشتهاند. ایشان چه زیبا سخت گفتند در این دیدار: آنهایی که به شما رأی دادند و شما پیروز شدهاید از آنها تشکر کنید و آنهایی که به شما رأی ندادند، نیز به آنها احترام بگذارید و برنامه ریزی دولتتان طوری باشد، ببینید چرا به شما رأی ندادند، مسائلی که آنها بهعنوان اعتراض در عدم رأی به رئیس جمهور منتخب بیان داشتند را بررسی و برای حل مشکلات مردم و ایران کوشا باشید.
متأسفانه دولت وقت سخنان این حکیم فرزانه را جدی نگرفت و آن شد که بعداً دیدیم، حال نیز این سخنان برای رئیس جمهور منتخب و جناح فکری آن نیز صادق است.
آمار انتخابات گرچه در عدد و شمارش صندوقها شامل 23و 16 و ... است، ولی حداکثر رأی یک جناح فکری سیاسی در ایران 10 میلیون نفر بیشتر نیست، بقیه رأیها خواستهها و مطالبات و دغدغههای عمومی مردم است؛ رأی آنهایی است که از دولتمردان جمهوری اسلامی، اخلاق، برادری، دوستی و استفاده از تمامی ظرفیتها و منابع کشور، برای کاهش دغدغههای عمومی جامعه و سرفرازی بیشتر ایران اسلامی را خواستار هستند.
اینبار کار دولت دوازدهم نسبت به دولت یازدهم سختتر خواهد بود؛ چون مردم با حضور گسترده خود در انتخابات مطالباتشان را خارج از جناحهای سیاسی بیان کردند.
بهنظر میرسد، رئیس جمهور منتخب باید درباره اطرافیانش و کابینهاش تجدید نظر کند، به بیکاری، اشتغال، گرانی، و رفع مشکلات معیشتی مردم، نابسامانی اقتصاد، استفاده درست از منابع داخلی کشور برای اقتدار بیشتر ایران و از این قبیل موارد توجه بیشتری کند این بار مردم عمل؛ نه حرف میخواهند.
حال ببینیم دولت دوازدهم از فرصتی که تمام مردم ایران و یا به عبارتی 41 میلیون نفر ایرانی به آنها دادهاند، این فرصت را در عمل به امید و نشاط برای تمام مردم ایران تبدیل خواهند کرد، یا یأس و نوامیدی را به مردم نجیب و فهمیم ایران اسلامی، هدیه خواهند داد.
ما که معتقدیم انتخابات رقابت سلیقهها است و نباید باعث کدورتها و فراموشی خواستههای قلبی مردم باشد و پس از انتخابات کمکم آن را فراموش کنیم و فکر کنیم مردم فراموش کاراند.
ما یک شعار داریم آن هم این است که اسلام دین اخلاق، برادری، برابری و همدلی و وحدت جمعی است. شاید در موضوعات مختلف اختلاف نظر داشته باشیم، ولی نباید اصل نظام و انقلاب و اصل اقتدار ایران را با بچه بازیهای خودمان زیر سؤوال ببریم.
انشالله در چهار سال آینده دولت دوازدهم با برنامهریزی مناسب و بهکارگیری انسانهای شایسته در حکومتداری، باعث اقتدار بیشتر نظام جمهوری اسلامی و رفع مشکلات اساسی جامعه در عمل شود، بهگونهای که مردم آن را حس کنند.
بهزاد پورمحمد/