خبرهای داغ:
در مدیریت اسلامی انواع تصمیمات را به مصلحت‌گرایانه، تکلیف‌گرایانه، خردگرایانه و حکیمانه تقسیم‌بندی می‌کنند که تصمیمات مهم و مشهور حضرت امام(ره) در زمره تصمیمات حکیمانه قرار می‌گیرد که مبتنی بر آرمان‌گرایی واقعیت‌نگر بوده و لذا در حالی که به واقعیت‌ها توجه داشته‌اند، از آرمان‌ها کوتاه نیامده و محافظه‌کاری در اتخاذ تصمیم را برنتافته‌اند.
کد خبر: ۸۸۶۶۳۲۴
|
۰۹ خرداد ۱۳۹۶ - ۰۹:۳۷

به گزارش خبرنگار بسيج از گلپايگان، اهمیت و نقش خطیر تصمیم‌گیری در مدیریت بدان پایه است که گاه تصمیم‌گیری و مدیریت را دو واژه هم‌معنا و مترادف می‌گیرند و کیفیت مدیریت را تابع کیفیت تصمیم‌گیری مدیر تلقی می‌کنند. منطق این برداشت و تلقی هم تا حدودی پذیرفتنی است؛ چراکه گرچه مدیریت و رهبری وظایف و جنبه‌های حساس دیگری، چون برنامه‌ریزی، ارتباطات، هماهنگی، تنظیم و هدایت نیز دارد، اما در فرایند مدیریت و رهبری، آنچه به کارآمدی و اثربخشی این وظایف کمک می‌کند، تصمیم‌گیری صحیح و به‌موقع است و از این رو نتایج اقدامات مدیریت و رهبری تابع تصمیمات بجایی است که اتخاذ می‌کند.

این اهمیت و نقش برای رهبری، چون حضرت امام خمینی(ره) که هدایت یک نهضت انقلابی تا پیروزی و تأسیس و تثبیت یک نظام سیاسی نوپا را با دشمنی‌های پیچیده و سرسخت عهده‌دار بوده، به مراتب بیشتر و ارزشمندتر است، چون تصمیمات خطیر ایشان نه در شرایط عادی و معمولی و در موقعیت‌های پیش‌بینی‌پذیر، بلکه معمولاً در موقعیت‌های بحرانی، آشوب و در عین حال سرنوشت‌ساز صورت می‌گرفته است؛ تصمیماتی چون رفتن به پاریس پس از فشار صدام در عراق، بازگشت به کشور ایران از فرانسه در حالی که هنوز رژیم طاغوت فرونپاشیده و مستقر بود، دستور ماندن مردم در کف خیابان‌ها در روز ۲۱ بهمن که به پیروزی انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمن منجر شد، صدور حکم ارتداد سلمان رشدی و عزل آقای منتظری که به اجرا درآمد و نتایج آن روشن شد. همچنین می‌توان به این نمونه اشاره کرد که امام در مقابل ورود آمریکایی‌ها به خلیج‌فارس خطاب به مسئولان و فرماندهان وقت فرمودند: من جای شما بودم، آنها را می‌زدم. این سخن گرچه اجرایی نشد، اما بعدها معلوم شد که چنانچه به آن عمل می‌شد، کشور را از بسیاری از هزینه‌ها، چون همراهی آمریکایی‌ها با متجاوزان عراقی و فرسایش بخشی از توان نظامی ما به نفع متجاوزان تا زدن هواپیمای مسافربری جمهوری اسلامی معاف می‌کرد. یا تأکید معظم‌له به اینکه اگر از صدام بگذریم، از آل‌سعود نخواهیم گذشت، گرچه به حاشیه رفت و در بازی‌های سیاسی برخی دولتمردان و سیاستمداران رنگ باخت، اما واقعیت بعدی صحت چنین نگاه و تصمیمی را نشان داد و غفلت از اجرایی کردن آن سبب شد تا بعدها آل‌سعود نه‌تنها موج بیداری اسلامی را در منطقه به انحراف ببرد؛ بلکه در آتش‌افروزی جنگ نیابتی علیه مقاومت اسلامی و فرسایش ظرفیت‌های تمدن‌ساز جهان اسلام به نفع جهان کفر و استکبار عمل کرده و تروریسم وحشی و خشن تکفیری را به نفع راهبرد اسلام‌هراسی نظام سلطه ایجاد و پشتیبانی کند.

برای فهم چگونگی اتخاذ این تصمیمات از سوی حضرت امام خمینی(ره) باید به عناصر اصلی یا متغیرهای ورودی در تصمیم‌گیری در نزد معظم‌له توجه داشت که عبارتند از: ۱ـ اصول و مبانی اعتقادی، ۲ـ شناخت ایشان از موضوعات، ۳ـ نگاه به موقعیت و شرایط تصمیم‌گیری.

واقعیت این است که حضرت امام(ره) سیاستمداری بود که پایه سیاست او اسلام و شریعت بود و در حالی که فقه و اصول می‌دانست، فیلسوف و عارف نیز بود و در عین حال مؤلفه‌هایی، چون نظم حاکم بر روابط بین‌الملل و نقش بازیگرانی، چون حکومت‌ها، ملت‌ها، نخبگان و گروه‌های اجتماعی را نیز در نظر گرفته و در عین آرمان‌گرایی به واقعیت‌ها نیز توجه داشت.

معظم‌له در حالی که انقلابی و تکلیف‌گرا بودند، اما همزمان به مصالح نیز نظر داشته و لذا به تصمیمات حکیمانه می‌رسیدند.

در مدیریت اسلامی انواع تصمیمات را به مصلحت‌گرایانه، تکلیف‌گرایانه، خردگرایانه و حکیمانه تقسیم‌بندی می‌کنند که تصمیمات مهم و مشهور حضرت امام(ره) در زمره تصمیمات حکیمانه قرار می‌گیرد که مبتنی بر آرمان‌گرایی واقعیت‌نگر بوده و لذا در حالی که به واقعیت‌ها توجه داشته‌اند، از آرمان‌ها کوتاه نیامده و محافظه‌کاری در اتخاذ تصمیم را برنتافته‌اند.

بر اساس این، معظم‌له در فرایند تصمیمات متغیرهای اساسی را در نظر داشته و در چند گام آن را تنظیم می‌فرموده‌اند که عبارتند از: ۱ـ شناخت موضوع، ۲ـ نگاه به اصول و مبانی مرتبط با موضوع، ۳ـ تصمیم‌سازی، ۴ـ تصمیم‌گیری، ۵ـ ایجاد عزم و آمادگی برای اجرا، ۶ـ تحقق تصمیم و اجرا. افزون بر این، ایشان به آثار تصمیمات پس از اجرا نیز عنایت داشته و به عبارتی قائل به بازخوردگیری و اصلاح نیز بوده‌اند.

اما اینکه برخی از تصمیمات معظم‌له به اجرا درنیامده است، به دلیل همراهی نکردن برخی مسئولان و پدید آمدن تغییر در شرایط بوده است. برای نمونه، تصمیم ایشان برای ادامه جنگ و ضربه به فتنه‌گری صدام با دیوار عقلانیت ابزاری مسئولان محافظه‌کار مواجه شد، اما معظم‌له با تصمیم به پذیرش قطعنامه و نوشیدن جام زهر، جولان جریان عافیت‌طلب به بهانه آبرو گذاشتن برای مردم را از آن سلب کردند، یا اینکه گرچه تصمیم حضرت امام(ره) برای پخش نامه ۶/۱/۱۳۶۸ به آقای منتظری با مقاومت و مصلحت‌گرایی برخی از مسئولان چون آقای هاشمی رفسنجانی به سرانجام نرسید، اما وقایع بعدی و رفتار آقای منتظری پس از ارتحال حضرت امام(ره) صحت تصمیم امام و حکیمانه بودن آن را نشان داد.

این مدل تصمیم‌گیری بود که دشمنان انقلاب و نظام را منفعل و تدابیر و تصمیمات امام(ره) را موجه و در نوع حکمت‌آمیز قرار می‌داد که خلف صالح او امام خامنه‌ای(مدظله‌العالی) نیز بر اساس آن عمل می‌نمایند.

در پایان باید گفت همین اهمیت تصمیم‌‌‌‌گیری است که دشمنان را متقاعد کرده است که با نفوذ به مراکز تصمیم‌ساز و تصمیم‌گیر نظام، اهداف پلیدشان را دنبال کنند و باز همان جریان عافیت‌طلب دیروز با پوشش عقلانیت و توجیه ضرورت برجام‌های ۲ و ۳، زمینه‌ساز نفوذ دشمن هستند.

پایگاه بصیرت / رسول سنائي راد


ارسال نظرات
پر بیننده ها