خبرهای داغ:
بسیج تحلیل می کند:

ولایت منتسب خداست نه رای مردم

اظهار نظر های اخیر رییس جمهور بر مبنای ولایت و حکومت باز تابهایی را به همراه داشته که خبرگزاری بسیج در این خصوص تحلیلی کوتاه ارایه کرده و از نظر می گذرد.
کد خبر: ۸۸۷۴۴۲۲
|
۲۷ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۲:۴۷

 به گزارش خبرگزاری بسیج از قزوین، سخنان دکتر روحانی رییس جمهور در جمع اساتید و پزشکان  مطرح شد  مبنی بر اینکه مبنای ولایت و حکومت از دیدگاه علی (ع) نیز انتخاب و نظر مردم بود و برداشت سطحی و منفعت طلبانه از عاشورا، رفتارعلوی و سایر مقدسات  نوعی تغییر باور را در جامعه دنبال می کند که بار ها با واکنش رهبر انقلاب  مواجهه شده است.

" در قران سفارش شده است که اطاعت کنید از خدا و رسولش ولی امرتان" این نشان دهنده مشروعیت پیامبر و امامت از جانب خدای متعال است و هیچ امام و پیامبری را مردم انتخاب نکردند بلکه از جانب خدا به آنان مشروعیت داده شده است.

اگر مبنای ولایت رای مردم بوده چرا در روز غدیر خم رسول مکرم اسلام  در اخرین لحظات عمر با برکت خود دست امیر مومنان را بالا گرفت و اعلام کردند:» من کنتم مولافهذا علی مولا" از کسی اجاز و یا مشورتی نگرفت و به وی وحی نازل  شد که امروز دین شما کامل شد و حجت را بر مردم تمام کردید.

رییس جمهور محترم  که خود یک روحانی هستند نمی دانند که خلافت با امامت دو مقوله  هستند و هیچ پیغمبر و امامی با رای مردم از ولایت ساقط نمی شود بلکه امام بدون امت  نمی تواند  اهداف قرآنی را درجامعه پیاده کند و امت بدون امام هم توانایی پیمودن مسیر حق را ندارند.

 از طرفی در ایران دمکراسی  حاکم بوده و حتی رهبری جامعه  با واسطه از طریق رای مردم انتخاب شده، چرا ابا عبدالله  با اینکه می دانست رای مردم با وی نیست  قیام کردند؟ چرا امامان معصوم  در برابر دستگاه های جبار زمان خویش ایستادند؟

نوح نبی  (ع) بیش از 950 سال قوم خویش را به سوی خدا دعوت کردند و نتوانستند به تعداد انگشتان دست از قوم الظالمین را به راه راست دعوت کند آیا پیامبر بزرگ الهی شیخ الانبیا مبنای ولایت خویش را از دست داد؟


 
خطبه ۹۲در چنین متن سیاسی و اجتماعی ایراد شده است:" دَعُونِی وَ الْتَمِسُوا غَیْرِی، فَإِنَّا مُسْتَقْبِلُونَ أَمْراً لَهُ وُجُوهٌ وَ أَلْوَانٌ لَا تَقُومُ لَهُ الْقُلُوبُ وَ لَا تَثْبُتُ عَلَیْهِ الْعُقُولُ وَ إِنَّ الْآفَاقَ قَدْ أَغَامَتْ وَ الْمَحَجَّةَ قَدْ تَنَکَّرَتْ. وَ اعْلَمُوا أَنِّی إِنْ أَجَبْتُکُمْ رَکِبْتُ بِکُمْ مَا أَعْلَمُ وَ لَمْ أُصْغِ إِلَی قَوْلِ الْقَائِلِ وَ عَتْبِ الْعَاتِبِ وَ إِنْ تَرَکْتُمُونِی فَأَنَا کَأَحَدِکُمْ وَ لَعَلِّی أَسْمَعُکُمْ وَ أَطْوَعُکُمْ لِمَنْ وَلَّیْتُمُوهُ أَمْرَکُمْ وَ أَنَا لَکُمْ وَزِیراً خَیْرٌ لَکُمْ مِنِّی أَمِیراً.

مرا رها کنید و دیگری را بطلبید! چرا که ما به استقبال چیزی می رویم که چهره ها و رنگ های گوناگون دارد و دلها نسبت به آن استوار و عقل ها بر آن ثابت نمی ماند. ابرهای تیره و تار، افق ها را پوشانیده و راه مستقیم حق (در این فضای ظلمانی) ناشناخته است. ب

دانید اگر من دعوت شما را بپذیرم مطابق آنچه خود، می دانم با شما رفتار خواهم کرد و هرگز به سخن این و آن و سرزنشِ سرزنش کنندگان، گوش نخواهم داد! و اگر مرا رها کنید همچون یکی از شما خواهم بود (و با عدم وجود یارو یاور، مسئولیّتی نخواهم داشت) بلکه شاید از شما شنواتر و مطیع تر، نسب به رئیس حکومت و والیان امر بوده باشم و من برای شما وزیر و مشاور باشم بهتر از آن است که امیر و رهبر باشم ".

امیر مومنان  برای  قبول حکومت شرط گذاشت که در صورت مقبولیت مطابق آن چه خود میدانم با شما رفتار خواهم کرد و پس از اینکه جنگ جمل را بر امام مظلوم  تحمیل کردند هیچ کس فکر نمی کرد که طلحه و زبیر پس از مدارای حضرت امیر با تیغ شمشیر مواجهه شوند.

امام در جامعه اسلامی و فقه شیعی همانند کعبه می ماند که مردم باید به طرف او روی آورند نه اینکه امام برای مسایل و مشکلات  و انتخاب مسیر نظر مردم را مبنا قرار دهد. امام  امت نمی تواند به خاطر رضایت مردم حلال خدا را حرام کند و یا حرام خدا را برای رضایت مردم حلا ل کند بلکه از منظر امام  مبنا رضایت خدای متعال طبق آموزه های دینی و قرانی است.

1002/ت30/ب

ارسال نظرات
پر بیننده ها