طی نامه سرگشاده؛

پاسخ طلبه بوشهری به گستاخی میرزا دشتی به مقام معظم رهبری

بوشهرـ میرزا ابراهیم دشتی در نامه ای گستاخی خود را نسبت به ولی امر مسلمین جهان نشان داد که با پاسخ طلبه بوشهری مواجه شد.
کد خبر: ۸۸۸۱۴۶۳
|
۱۳ تير ۱۳۹۶ - ۱۳:۳۸

به گزارش خبرگزاری بسیج؛  میرزا ابراهیم دشتی در نامه ای گستاخی خود را نسبت به ولی امر مسلمین جهان نشان داد یک طلبه بوشهری طی نامه ای نسبت به این موضوع واکنش نشان داد.

متن نامه به شرح زیر است:

بسمه تعالی

جناب حجۀ الاسلام والمسلمین آقای میرزا ابراهیم دشتی

سلام علیکم

هیچ گاه به ذهنم خطور نمی کرد که روزی لازم باشد با جنابعالی اینگونه مکاتبه نمایم ، ولی متأسفانه نامه سرگشاده شما به محضر مقام معظم رهبری (مد ظله العالی) به حدی موجب تأثر شد که ناچار به پاسخگویی شدم. حتماً با خبر هستید که نامه ی شما که فاقد هرگونه ارزش و اعتبار مستند می باشد و چگونه باعث خرسندی دشمنان انقلاب گردیده است. گفتنی است جنابعالی ابتدا تصورات ذهنی خود را بعنوان یک حقیقت فرض کرده و سپس در آن فضا قلم فرسایی نموده اید.

به عنوان مثال نوشته اید : " اوضاع اجتماعی ، سیاسی و اخلاقی جامعه ما به حدی تنزل یافته و بر ادبیات ما سایه انداخته که بی ادبی و گستاخی جزئی از اخلاق و فرهنگ ما شده ..." متأسفانه شما با دامن زدن به تصورات و اوضاع موهوم ذهنی خود ، اقدام به نامه نگاری کرده و بر اساس منطق خود که به آن اشاره کرده اید به خودتان اجازۀ بی ادبی و گستاخی به مقام رفیع ولایت فقیه را داده اید.همچنین نوشته اید : " نباید از نظر دورداشت که بزرگترین حق الناس حیثیت و شئونات و آبروی شخصیت حقوقی خود شما است... ." اگر بر این باور هستید ، چگونه به خود اجازه می دهید این بزرگترین حق الناس را تضییع نمایید؟ گفته اید : " ... بنابراین شخصیت حقوقی و حیثیت و آبروی شما یک حق ملی و عمومی و متعلق به همه مردم است ... ." از شما می پرسم شما به چه انگیزه ای این حق ملی و عمومی را با نوشته خود خدشه دار کرده ای؟ چگونه می خواهی پاسخگوی صاحبان این حق باشی؟ شما از حقی دم می زنید که در همان لحظه در حال ضایع کردن آن هستید.

شما ترجیح احمدی نژاد بر مرحوم آقای هاشمی رفسنجانی در برهه ای از زمان را از موارد خلاف شئون رهبری دانسته اید. از شما می پرسم آیا مقایسۀ بین آقای هاشمی و احمدی نژاد توسط مقام معظم رهبری (مد ظله العالی) در آن مقطع حساس و در جریان روشنگری در مقابل فتنه گران که خود را مستظهر به پشتیبانی بعضی از آقایان می دیدند و بیان این جمله که : " افکار آقای احمدی نژاد به من نزدیک تر است" جای انتقاد دارد؟

نکته دیگر اینکه نوشته اید : " خودداری از قرائت دعای معصومین که در نماز میت به حکم یک کلیشه در آمدهو بر جنازه هر بِرّ و فاجری حتی متجاهرین به فسق خوانده می شود بر جنازه آن مرحوم ... خیلی دور از انتظار بود. "

چنانکه می دانی قرائت آن دعا واجب نیست و خدشه ای در صحت نماز وارد نمی کند و عدم قرائت آن توسط معظم له نشانه ی اوج صداقت و تقوای ایشان است که مطلبی بر خلاف اعتقاد و باور خود و برای خوشایند امثال جنابعالی بر زبان جاری نمی کند و طبیعی است که نماز میت امثال جنابعالی که به تعبیر خود بر هر بِرّ و فاجری می خوانید با نماز ولی امر مسلمین تفاوت دارد.

در بخش دیگری از نامه نوشته اید : "زندانی کردن آقای کروبی و آقای موسوی و خانم رهنورد در خانه های ... " همه می دانند که این افراد فقط در حصر هستند ، نه زندانی و حکم حصر نیز توسط کسانی امضاء شده که به دروغ شعار رفع حصار می دهند. این حصر بیشترین فایده را برای خود فتنه گران دارد تا بتوانند زنده باشند زیرا در غیر این صورت توسط بازماندگان شهدای فتنه 88 مجازات خواهند شد. به طور حتم می دانید کمترین حکم فتنه گرانی که امروزه فساد آن ها بر همگان محرز شده است اعدام می باشد. اما به برکت رأفت اسلامی فقط در حصر هستند و در عین حال از بسیاری از مزایا برخوردارند و تنها امکان فتنه گری از آنها گرفته شده است و نکته مهم اینکه چرا شماها از سران فتنه نمی خواهید که توبه کرده و از اقدامات خود در فتنه 88 اظهار پشیمانی نمایند؟ آنها با چه رویی بدون توبه ، خیال بازگشت به دامان نظام را دارند؟ متأسفانه سران فتنه ، حامیانی مثل رئیس جمهور آمریکا و نخست وزیر رژیم صهیونیستی دارند. چه نیازی است جنابعالی و امثال شما از آنها حمایت کنید!؟

نوشته اید : " مانع شدن از حضور خاتمی در تشییع جنازه مرحوم هاشمی ... بسیار بهت آور و جای حیرت است." چه جای بهت و حیرت؟ دست اندر کاران امر امنیت کشور، برای پیشگیری از حضور همراه با فتنه گری نامبرده که از قبل برنامه ریزی شده بود مانع حضور او شدند.این ممانعت چه ربطی به مقام معظم رهبری (مدظله العالی) دارد؟

در بخش دیگری از نامه گفته اید : " مگر حضرتعالی با رئیس جمهور چقدر از هم فاصله گرفته اید که لازم باشد به جای صحبت در مجالس خصوصی درباره مسائل مختلف کشور ، در سخنرانی های عمومی و در انظار دوست و دشمن به آنها پرداخته شود؟" در پاسخ باید گفت که اولاً همین شیوه نامه نگاری جنابعالی ، حاکی از یک نوع ایجاد زاویه و فاصله شما با مقام عظمای ولایت دارد. ثانیاً چون شما مدت طولانی است که در انزوا به سر می برید ، از امور جاری کشور خبر ندارید. باید بدانید که فقط آن بخش از تذکرات مقام معظم رهبری (مدظله العالی) علنی می شود که موضوع رسانه ای شده و همه در جریان هستند وگرنه تذکرات جدی ایشان در محافل خصوصی به مراتب بیشتر است. همچنین باید خبر داشته باشید زمانی آقایان مورد عتاب مقام معظم رهبری (مدظله العلی) قرار می گیرند که تذکرات غیر علنی مورد توجه قرار نمی گیرد و سیرۀ حضرت امام (ره) هم اینگونه بود.سخن منصفانه این بود که به آنها گفته شود چرا در مقابل فرمایشات معظم له تمکین نمی کنید؟ و پیوسته در حال ایجاد زاویه و فاصله با مقام معظم رهبری (مدظله العالی) هستید.

نوشته اید : " عجیب ترین این برخوردها مسئله آتش به اختیار است که خیلی بغرنج و غیر قابل درک و هضم به نظر می رسد..."

بهتر بود جنابعالی ابتدا با مراجعه به افراد خبره معنای "آتش به اختیار" را که برایتان خیلی بغرنج و غیر قابل درک و هضم بود فهم کرده و بعد حکم صادر می کردید. شما که به اذعان خودتان ، این معنی برایتان غیر قابل درک است چگونه چند پیامد غیرمعقول و غیرمنطقی بر آن مترتب کرده اید؟! آیا معنای "آتش به اختیار" به تعبیر شما مقابله با مهره های اصلی انقلاب است؟! آیا به معنای سرپا نگه داشتن طیف اصولگرایان است؟! همه این خیالبافی ها نتیجه عدم درک و فهم درست شما از موضوع "آتش به اختیار" است در حالی که هر عقل سلیمی می داند وقتی فرمانده کل به افسران خط مقدم اجازه "آتش به اختیار" می دهد مربوط به زمانی است که : 1- ارتباط با قرارگاه مرکزی قطع شده. 2- خط دشمن و جبهه او به روشنی معلوم است. 3- دشمن در حال تهاجم و پیشروی است.

طبیعی و بدیهی است که در چنین صحنه ای نباید افراد خودی به بهانه ی قطع ارتباط با قرارگاه ، تماشاگر صحنه باشند و اجازه بدهند دشمن هر اقدامی که می خواهد انجام بدهد. البته غیر قابل درک بودن موضوع برای امثال جنابعالی موجب شد معظم له مجددا در خطبه های نماز عید فطر ، موضوع "آتش به اختیار" را تعریف فرموده و توضیح دهند : که "آتش به اختیار به معنی کار فرهنگی خودجوش و تمیز است" .

در جای دیگر نوشته اید : "مسئله دیگر اینکه اگر در این انتخابات اخیر مقام ریاست جمهور و معاون اول او هم به دست مشهدی ها افتاده بود نظام جمهوری اسلامی چگونه تفسیر می شد و چه اعتباری برای آن و رهبری آن باقی می ماند؟... اتخاذ چنین سیاست هایی مطابق با کدام منطق و با چه اهدافی قابل توجیه است" جناب آقای دشتی آیا به نظر شما اگر فرد لایقی از مشهد ، کاندیدای ریاست جمهوری شود و فرایند قانونی هم طی نماید و مردم به او رأی دهند، این موضوع چه ربطی به مقام معظم رهبری (مدظله العالی) دارد؟!! آیا شما معتقد هستید مشهدی ها حق ندارند کاندیدا شوند؟ بر اساس کدام منطق و طبق چه قانونی به چنین نتیجه ای دست یافته اید؟ چطور اگر مردم به فردی از استان سمنان رأی دادند محترم و حق الناس است، ولی اگر به فردی از مشهد رأی دادند باعث تمسخر نظام خواهد شد!؟ متعجبم از این فهم و درک شما. اگر می خواهید مقام معظم رهبری (مدظله العالی) را متهم کنید که ایشان به مشهدی ها بیشتر توجه دارند ؛ بنده از شما می پرسم در این بیست و هشت سال زعامت پر خیر و برکت مقام معظم رهبری (مدظله العالی) که پیش روی ماست و ده ها عزل و نصب از سوی معظم له انجام شده است ، چند درصد مشهدی هستند و یا کدام انتصاب ایشان به واسطه مشهدی بودن فرد است؟ آیا از انتصاب ریاست قوه قضاییه ، فقهای شورای نگهبان، اعضاء مجمع تشخیص مصلحت نظام ، فرماندهان و مسئولان نیرو های مسلح ، نمایندگان ولی فقیه در برخی از سازمان ها و نهادها و نمایندگان ولی فقیه در سی و دو استان کشور چند نفر اهل مشهد هستند و کدام یک صرفاً به واسطۀ مشهدی بودن منتصب شده اند و اگر تصور شما درست بود باید جمع کثیری از این افراد مشهدی باشند و حقیقتا این اتهام ناجوانمردانه و غیر قابل گذشت است.

پیشنهاد می کنم که به جای دلسوزی برای نظام اسلامی و مقام معظم رهبری (مد ظله العالی) در این سال های پایانی ، بهتر است عمر خود را با توبه و تقوا سپری کنید. فرصت چندانی برای جبران خطاها ندارید بنابراین خطای جدیدی مرتکب نشوید. نمی دانم با چه انگیزه ای این نامه نگاری را انجام داده ای ، حتی اگر نیت شما خیر بوده است ( گرچه هیچ خیری در محتوای نامه به چشم نمی آید) اما بدانید امروز نوشته شما به عنوان مستمسکی در دست بدخواهان علیه مقام معظم رهبری (مد ظله العالی) است.اگر قصد خیر داشته اید هرچه زودتر اعلان کنید که اشتباه کرده اید و از این همه گستاخی به ساحت مقام معظم رهبری (مدظله العالی) به پیشگاه ایشان و امت اسلامی توبه نمایید. شخصیت بی بدیل حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای (مد ظله العالی) که در این مقطع تاریخی که به تعبیر زیبای معمار کبیر انقلاب اسلامی مثل خورشید می درخشند امروز یک تنه در مقابل همه جهان کفر ایستاده و با اقتدار نظام اسلامی را به پیش می برد تا جایی که حتی دشمنان ناچار به اعتراف به عظمت شأن و جایگاه ایشان هستند و سران دنیا و مجامع بین المللی به مجالست با ایشان افتخار می کنند. آیا چنین شخصیتی باید اینگونه بی رحمانه و غیرمنصفانه از سوی شما مورد تهاجم قرار گیرد؟ خوب است فرصتی در خلوت نوشته ات را بخوانی و بیشتر پیرامون آن تأمل کنی که این وجیزه خدمت به دشمن است یا خدمت به اسلام و رهبر جامعه اسلامی؟

شما باید پاسخ دهید که چطور در مقابل آن همه هجمه به مقدسات در فتنه 88 و توهین به امام راحل (ره)، سیّد الشهدا(ع) و عزاداران حسینی و اخیرا زیر سوال بردن ولایت امیر المومنین علی علیه السلام احساس مسئولیت نکرده و نمی کنید اما برای موضوعات موهوم و تصورات ذهنی خود نامه سرگشاده می نویسید.

اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا

عبدالنبی صداقت

از طلاب استان بوشهر

ارسال نظرات