برای کشف نمونه های اینچنینی کار چندان سخت و پیچیده ای پیش رو نخواهید داشت؛ تلاش گرت ویلدرز برای منع حجاب در هلند، دختر محجبه در مادرید از مدرسه اخراج شد، ۵۰۰ يورو ، جريمه حجاب در ایتالیا ،مهاجرت به دلیل ممنوعيت حجاب درسوييسي، ممنوعیت حجاب در کشوری با جمعیت مسلمان (تاجیکستان)، اخراج معلم با حجاب در بلژیک، ممنوعيت حجاب اسلامي در بازار ازبكستان، ممنوعیت حجاب اسلامي در دستگاه‌هاي دولتي هلند ، اعتراضات مردمی به اقدامات ضدحجاب در جمهوری آذربایجان، ممنوعیت حجاب در مدارس دولتی آلبانی، اجرایی شدن قانون منع پوشش روبنده در فرانسه و ... تنها بخشی از سر تیتر اخبار روز دنیا برای مقابله با حجاب در غرب و اروپاست.
اگر چه اسلام ستيزي و اسلام هراسي پديده تازه اي در غرب نيست و تقريباً ريشه در تاريخ اروپا و به ويژه جنگ هاي صليبي دارد اما جریانهای جديد اسلام ستيزي و اسلام هراسي، پروژه اي كاملا هدفمند و طراحي شده از سوي صهيونيسم بين الملل مي باشد كه با بهره گيري از ابزارهاي متنوع و تاكتيك هاي پيچيده به صورت پر دامنه اي در حال اجرا است.
سابقه اسلام هراسی
اولین برخوردهای جدی جهان غرب با پدیده‌ی اسلام، در جنگ‌های صلیبی اتفاق افتاد. پس از جنگ‌های صلیبی، دومین عرصه‌ای که غرب با اسلام برخورد جدی داشت، در آندلس بود. حضور مسلمانان از قرن دوم تا قرن هفتم هجری در آندلس اسپانیا و برخورد اروپاییان با آنها در این منطقه با هدف خارج کردن آنها از اسپانیا، پس زمینه ای دیگر در ارتباط با پدیده‌ی اسلام هراسی است. سومین پس‌زمینه ی اسلام‌هراسی، در پی مباحث و مطالعات مستشرقین فراهم شد. مستشرقین، شرق را به عنوان یک کلیت، موضوع مطالعه‌ی خود قرار دادند و در واقع تصویری از جوامع اسلامی ترسیم کردند که باید در بحث از اسلام‌هراسی مورد توجه قرار گیرد. در واقع رواج اصطلاحاتی مانند بنیادگرایی اسلامی، عملیات انتحاری، عملیات شهادت‌طلبانه، تروریسم و نسبت آنها به مسلمانان به وسیله‌ی رسانه‌های معارض غربی و . . . به دهه های معاصر باز می‌گردد.
مهمترین هدف از رشد اسلام‌هراسی در غرب
مقابله‌ی با اسلام برای حفظ منافع اسراییل، مهمترین هدف غرب است. بی‌شک یکی از آرمان‌های دین مبین اسلام، مبارزه با ظلم و استبداد و دفاع از انسان‌هایی است که مظلوم واقع شده‌اند. در دینی که نهاد غصب در آن به عنوان یک فعل حرام نهی شده است، دشمنی و مقابله با یهودیانی که در قرآن به عنوان اصلی‌ترین دشمن اسلام و غاصب سرزمینی اسلامی که قبله‌ی اول مسلمانان است، شناخته می‌شوند، کاری واجب است. شناخته می‌شوند، ماری واجب است. از این رو کمک به اهداف صهیونیست‌ها برای مقابله با اسلام انقلابی و ستاننده‌ی حق مظلومان طبیعی است. یهودیان و نوکران ایشان (غربیها) تلاش می‌کنند از بیداری و آگاهی نسبت به اسلام در جوامع غربی جلوگیری کنند. تکاپوی صهیونیست‌های مسیحی برای گسترش موج اسلام‌هراسی که به اسلام‌ستیزی ختم می‌شود، در آمریکای بعد از حوادث ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۰۸، گامی است در جهت مبارزه با اسلام. اظهارات جری فالول، کشیش اوانجلیست آمریکایی، درباره‌ی پیامبر اسلام در یک برنامه‌ی زنده‌ی تلویزیونی بعد از حوادث یازده سپتامبر و ماجرای قرآن‌سوزی تری جونز که به بزرگترین مسئله در سیاست خارجی امروز امریکا تبدیل شده است و صدها مورد دیگر، گویای این واقعیات‌اند.
اما براستی چرا غرب از رشد اسلام و ترویج حجاب هراس دارد؟
ادبیات رایج در دین مبین اسلام حمایت از مظلوم و مقابله با ظلم است. طبیعتا غرب که اساس و بنیانش را بر پایه ظلم و استبداد چیده است با اسلام و حکومت اسلامی مخالف باشد و برای ریشه کنی و مقابله با آن و اسلام هراسی از هیچ تلاشی دریغ نکند.
حجاب نیز به عنوان سمبل و نماد دختر و زن مسلمان شناخته می شود؛ از این رو موج اسلام هراسی و مقابله با حجاب در کشورهای غربی که در تعارض با خواسته های هوسرانی و شهوترانی سران و حکّام غربی است به راه افتاده و جمعیت مسلمان پرورش یافته در مهد غرب را مورد آزار و اذیت قرار می دهد.
علل مقابله غرب با پوشش و حجاب اسلامی؟
قطعا یکی از اصلی ترین اهداف این اتفاق در غرب، تضعیف نهاد خانواده است.خانواده ای که در نتیجه تضعیف آن، نتایج زیر حاصل خواهد شد:
افزایش کودکان سرراهی و بی سرپرست، مشاجرات و دعواهای خانوادگی، افزایش آمار طلاق، افزایش فرزندان طلاق، رکود فعالیتهای اجتماعی، افزایش سن ازدواج ، کم شدن رشد فرهنگی و علمی جوانان ، کم شدن فعالیت جوانان در عرصه‌های اجتماعی، بروز اعتیاد و دزدی در بین جوانان سر خورده از نظر غریزه جنسی، پایین آمدن سطح ازدواجهای مشروع و ....
علل سیاسی تضعیف جوامع اسلامی
غربیها متوجه شده اند که جنگ با اسلحه و توپ و تانک در برابر جوامع اسلامی کارساز نیست چون آنها با نیروی ایمان به مقابله می‌پردازند، در نتیجه غربیها به جنگ نرم که همان تخریب و تضعیف روحیه ایمان واعتقادات مردم می‌باشد، می‌پردازند که نماد بارز آن ترویج بی حجابی وبی بندوباری در بین جوانان است. البته اعترافات غربیها خود اثبات کننده این ادعاست که در زیر 2 نمونه از این اعترافات را از نظر می‌گذرانیم:
- میشل هولباک نویسنده فرانسوی : جنگ بر ضد اسلام گرایی با کشتن مسلمانان فایده ای ندارد، فقط با فاسد کردن آنها می‌توان به این پیروزی دست یافت، پس باید به جای بمب بر سر مسلمانان دامن‌های کوتاه فرو بریزیم.
- مستر همفر جاسوس انگلیسی می‌گوید: پس از آن که زنان را از چادر وعبا بیرون آوردیم، باید جوانان را تحریک کنیم که دنبال آنان بیفتند تا در میان مسلمانان فساد رواج یابد وبرای پیش برد این نقشه لازم است اول زنان غیر مسلمان را از حجاب بیرون آوریم تا زنان مسلمان از آنان یاد بگیرند.
جامعه ای که زنان آن دنبال خودآرایی وبی حجابی وبی بندوباری باشند ودر پی آن مردانش نیز در رهگذر کوچه وخیابان به دنبال چشم چرانی باشند مسلما نیروی کار وفعالیت آنها ضعیف می‌شود چون ذهن وفکرآنها درگیر حواشی ومسائل غیر می‌شود ونیروی مثبتی که می‌تواند در جهت پیشبرد وپیشرفت جامعه گام بردارد با ذهنی مشوش تنها در پی گذران ایام خواهد بود. که سخن جاسوس انگلیسی مبین واضح این هدف است.
غربیها خیلی بهتر از ما متوجه شده اند که چگونه گام بردارند آنها فهمیده اند که چادر محکم ترین دژ وسپر برای زنان است و می‌دانند که اگر موفق شوند چادرها را از سر زنان بردارند برداشتن گامهای بعدی راحت تر است که البته این کار را هم با حیله‌های مختلف و ایجادشبهه‌های گوناگون انجام می‌دهند و از این طریق گام به گام در راه رسیدن به مقاصد شوم خود تلاش می‌کنند.
مقابله با حجاب تا چه اندازه موفق بوده؟
اخبار واصله از کشورهای غربی حکایت از افزایش چشمگیر جمعیت مسلمان و بالتبع آن زنان و دختران محجبه دارد.
دلیل اصلی برای این افزایش چشمگیر را می توان در تاریخچه رفتار غرب با زن جستجو کرد. نگاهی که زن را فقط با چشم خریدار و کالا می نگریست و این برای زن آزاردهنده بود.
در پی وخیم شدن اوضاع زنان در جوامع غربی و بالا رفتن شدید آمار خشنوت و تجاوز علیه زنان، آن ها خود را شکست خورده یافتند. زنان با حضور در عرصه کار و فعالیت، نه تنها جایگاهی پیدا نکردند بلکه از مکانِ همسری و مادری تنزل یافته و خودشان را به عنوان کالا به مردان عرضه نمودند. شرایط به گونه ایی شد که آن ها به دنبال دست آویزی برای رهایی از باتلاقی بودند که خواسته یا ناخواسته در آن گرفتار شدند. آن ها باید کاری می کردند که توجه مردان را از اندام و ظاهرشان به توانمندی هایشان معطوف کنند. بنابراین به لباس های پوشیده رو آوردند و کم کم پوشش ظاهر را جایگزین برهنگی نمودند. به دنبال این تغییر در سبک پوشش، خود مردان غربی نیز اعتراف کردند که پوشش برای حفظ جایگاه زن لازم و ضروری است و نه تنها آزادی زن را صلب نمی کند بلکه می تواند توجه همه را به جای ظاهر به شخصیت او جلب کند. به عنوان مثال:
– ادوارد یاکوب، جهانگرد و طبیب آلمانی، درباره حجاب می گوید:
در ایران به زنانی با حجاب بر می خوریم که به هنگام صحبت کردن از طرز تکلم آن ها می توان به مقام بلندشان پی برد. زنان ایرانی در خروج از منزل آزادی بسیاری دارند و علی رغم جدار مستور خود به همه امور، اعمال نفوذ دارند. حتی در کارهای سیاسی، در سقوط برخی حکام و وزرا سرنخ را باید از آن ها جست.
– لوی، وکیل یهودی، معتقد است: حجاب یکی از دستورات قرآن است که ارزش اخلاقی زن در جامعه را تعیین می نماید. حجاب نشانگر پاکیزه بودن، رستگاری و آلوده نبودن زن است.
– میشل لالان، کشیش فرانسوی، می گوید: «من به عنوان یک مسیحی مطمئن هستم که حجاب مسلمانان همچون یک ارزش معنوی باید آزاد باشد و جایگاه مناسب خود را در میان جامعه داشته باشد.»
با این حال امروزه با همه این نابسامانی ها، زنان غربی با گرایش به پوشیدگی، رهایی از حس ناامنی را تجربه می کنند و ترویج پوشیدگی زنان در غرب روز به روز در حال افزایش است. بسیاری از ستارگان غربی میل به حجاب پیدا کرده اند و گاهاً برخی از سیاستمداران و چهره های شناخته شده از زنان غربی نیز در انظار و رسانه ها با حجاب حضور می یابند. این بدان معناست که حجاب یک مقوله فطری است و فطرت بیدار انسان ها فارغ از هر مذهب، نژاد و آیینی به منظور تکامل و تعالی انسانی نیازمند پوشیدگی و دوری از نگاه های جنسی و مادی است.
موج حجاب در غرب
تعداد بانوان محجبه در غرب آنقدر زیاد و چشمگیر است که این موضوع علی رغم همه تلاش های غربی ها قابل سانسور نیست و روز به روز اخبار جدیدی از این افراد در رسانه پخش می شود.
◄نیکول کویین یک عکاس اهل دالاس آمریکاست. او پیش از محجبه شدنش در مکان های نامناسب مختلفی عکاسی می کرد. نیکول کویین درباره حجابش می گوید: «وقتی حجاب گذاشتم می دونستم که دیگه نباید به هرجایی برم و عکس بگیرم وقتی بعد از مسلمان شدنم حجاب گذاشتم ذوق زده و هیجان زده بودم. من هرگز حاضر نیستم حجابم رو کنار بذارم. اگرچه خیلی ها با من بحث می کنند. اونا در فرهنگ آمریکایی به من میگن که تو بدون حجاب زیباتری اما من حجاب دارم و هرگز هم حجابم را کنار نخواهم گذاشت.»
◄ ماشا الیلیکینا خواننده مشهور روسی که محجبه شد. شهرت او با اوج گرفتن گروه فابریک در روسیه به بالاترین حد رسید. اما پس از مدتی موسیقی را رها کرد و اکنون حجاب اسلامی دارد. او که به پنج زبان روپایی تسلط دارد هم اکنون به جای خوانندگی به تدریس زبان در دانشگاه ها مشغول است. وی درباره حجابش می گوید: «من از بی حجابی قبل از مسلمان شدنم متنفرم و حالا احساس خوشبختی می کنم. من دوست ندارم به عکس های بی حجاب گذشته ام نگاه کنم اما با مواجه شدن مردم با اون عکس ها مشکلی ندارم. چون اون ها باید بدونند که یک فرد می تونه دوباره متولد بشه و زندگی پاکی رو شروع کنه.»
◄ آلیس حسن آوا آوازه خوان مشهور موسیقی رپ است که پس از گرایش به اسلام و انتخاب حجاب در سن جوانی و در اوج شهرت، از محبوبیت و شهره بودن چشم پوشی کرد. او می گوید: «من دیگر نمی خواهم برای جلب رضایت افراد معتاد آواز بخوانم، نمی خواهم سعی کنم آن ها خوششان بیایند.» او درباره مهاجرتش از مسکو به پایتخت تاتارستان می گوید: «در مسکو به خاطر حجابم واهمه خشونت داشتم اما در اینجا خود را آرام حس می کنم.»
◄ سارا جوزف متولد لندن است و بعد از برگزیدن اسلام وحجاب اسلامی مدیریت مجله ایی را برعهده دارد که در آن به ارائه شیوه صحیح زندگی مسلمانان بر اساس تعالیم اسلامی می پردازد. او درباره حجاب می گوید: «حجاب یک موضوع واضح برای عفت و سلامت جامعه است. زن اهمیت زیادی در اسلام دارد و زن ها فقط برای لذت جویی مردها نیستند.»
◄ سوزان کارلان اهل استرالیاست. مادر او به او گفته بود که حاضرم با یک قاچاقچی مواد مخدر ازدواج کنی اما هیچ وقت مسلمان و محجبه نشوی. اما پس از مطالعه و تحقیق فراوان او مسلمانی محجبه شد. سوزان می گوید: «حجاب ما بر اساس دستور خدا و مطابق خلقت انسان هاست. ما با حجاب راحت هستیم. نه فقط به خاطر دستور دین بلکه بیشترین تأکید من به حجاب به خاطر حفظ عفاف است. به نظر من کسانی که حجاب ندارند هیچ دلیل ندارند که ثابت کنند با آن پوشش ها امنیت دارند. متأسفانه وقتی من حجاب گذاشتم در خیابان ها با تنگ نظری مواجه شدم. به نظر من درباره حجاب سیاه نمایی دروغین شده، در حالی که حجاب سنبل زن مسلمان به شما می آید و من با حجاب به خدا نزدیک می شوم.»
این زنان مسلمان و محجبه علی رغم جو سنگین موجود در کشورهایشان و تبلیغات گسترده و محرومیت های اجتماعی فراوانی که پس از محجبه شدن در انتظارشان است؛ اسلام و حجاب را برگزیده اند و این می تواند حامل پیام های بسیاری برای زنان مسلمان و حتی غیر مسلمان باشد.
استقبال نوجوانان غربی از مدهای عفیفانه
گرایش به حجاب و پوشش در غرب تنها به زنان و دختران مسلمان خلاصه نشد بلکه بسیاری از دختران نوجوان غربی به لباس های باز و زننده ایی که برای نوجوانان تولید می شد اعتراض کردند. آن ها خواستار مدهای عفیفانه تری بودند. ونی شلیت در کتاب دختران به عفاف روی می آورند نامه ایی از «الا گاندرسون» یک دختر ۱۱ ساله آمریکایی را آورده است که به یک فروشگاه لباس فروشی به نام «نردستروم» نوشته و از فروشندگان آن خواسته است لباس های عفیفانه تری بفروشند. در بخشی از نامه الا آمده است: «نردستروم عزیز، من دختر ۱۱ ساله ای هستم که برای خرید لباس (به ویژه شلوار لی) به این فروشگاه آمدم، اما همه آن ها تنگ بودند. سایز بعدی هم بسیار بزرگ تر بود. فروشندگان شما می گویند فقط یک مد مناسب وجود دارد. اگر این حرف درست باشد پس دختران باید نیمه عریان در خیابان ها راه بروند. به نظرم لازم است این رویه را تغییر دهید.» نامه او پوشش رسانه ای ملی گسترده ایی پیدا کرد و باعث شد در کشورهای مختلف درمورد مدهای معاصر بحث شود.
حمایت زنان غربی از حجاب
با به راه افتادن موج گرایش به پوشش و حجاب بسیاری از زنان و دختران غیر مسلمان حمایت خود را از پوشش و حجاب اعلام کردند. آن ها از طریق کمپین ها، راهپیمایی ها و برگزاری همایش ها خشونتی که علیه زنان محجبه در کشورهای مختلف صورت می گیرد را محکوم نمودند. بیشتر آن ها به درخواست زنان مسلمان مبنی بر یک بار تجربه حجاب، پاسخ مثبت دادند و اعتراف کردند که در حجاب احساس آرامش دارند.
با توجه به همه این مطالب می توان گفت که یک موج جهانیِ پوشیدگی در حال رخ دادن است. موجی که توسط یک نظریه پرداز سیاسی، «انقلاب ژاکت های دگمه دار» نام گذاری شده است. او در سال ۲۰۰۱ گفته بود که زندگی مدرن اجازه استفاده از لباس های عفیف و پوشیده را به مردم نخواهد داد و حالا با رویکردی که دختران غربی نسبت به حجاب در پیش گرفته اند اعتراف می کند گویا ژاکت های دگمه دار، که نمادی از لباس هایی پوشیده اند، در حال بازگشت به جامعه هستند/طنین یاس.
