کد خبر: ۸۸۸۷۰۷۵
|
۲۴ تير ۱۳۹۶ - ۱۵:۲۴
به گزارش خبرگزاری بسیج از اردبیل در اولین روز دومین ماه سال طبیعت روستا خود را برای شروع حیاتی دوباره آماده می کرد . کم کم رستاخیز جدید طبیعت سال ۱۳۴۳هجری شمسی آغاز شده و گل ها و نباتات خزان با وزش نسیم بهاری دوباره جان می گرفتند . 
دست و صحرا بوی بهاری گرفته و کوچه های تنگ و باریک روستای گورانسراب ، رویش دوباره زندگی را فریاد می زد .
و اما در همین لحظه های زمان و در همین زمین بی قرار و پراز گل ،شیرعلی شیرعلیزاده  در خانواده ای که با سختی امرار معاش می کردند و همگی زیر ضربات تازیانه فقر ، به تلاش خستگی ناپذیر و طاقت فرسا برای تهیه مایحتاج اولیه یک زندگی ساده روستایی پرداخته بودند ، فرزند پسری چشم به جهان گشود که با تولدش بارقه های امید در دل پدری مومن و بردبار و زحمتکش و بی توقع که در سراسر وجودش آکنده از عشق به خدا و پیامبر خاتم (ع) و عترت برگزیده آن بزرگوار بود ، دمید . 
مردی که قلبش کانون عطوفت و مهربانی بود و به حق به نام صبر علی نامیده شده بود . 
شهید شیرعلی شیر علیزاده ، روز به روز  بزرگ شد و به مدرسه رفت او در سال ۱۳۶۱موفق به اخذ مدرک دیپلم در رشته علوم انسانی شد .
همزمان با شروع تجاوز صدامیان به خاک پاک میهن اسلامی ، شیرعلی که از اعضای فعال انجمن اسلامی روستا و نیز مدرسه بود ، فعالیتش را در جهت آموزش و فراگیری فنون دفاعی شدت بخشید و در ۲۱بهمن ماه ۱۳۵۹به عنوان بسیجی ثبت نام کرد و پس از طی مراحل مقدماتی آموزش های نظامی به جبهه اعزام گردید.
مادر وی در بخشی از سخنانش می گوید : "که براساس توصیه های موکد مرحوم الشریفی ، به یاد ندارم که بدون وضو  وی را شیر داده باشم "
در عملیات غرور افرین بدر ، در گردان امام حسین (ع) ساماندهی شد و طی دو نبرد جانانه به همراه گردان و دو همرزم شهید هم محلی دیگرش ، موفق به درهم شکستن مقاومت دشمن  و تصرف اهداف ازپیش تعیین شده می شود . دراین عملیات شیرعلی از ناحیه یک دست و یک پا براثر اصابت ترکش خمپاره مجروح می گردد به گفته خودش زمانی چشم باز میکند که خود را روی تخت بیمارستان می بیند . 
حال زمزمه های عملیات حماسی والفجر ۸به گوش می آمد . شیر علی نیز دامنه فعالیت هایش را با آموزش نیروهای رزمنده و نیز پرورش و تربیت نیروهای مخصوص موسوم به امدادگر در سطح خاص شدت بخشید و در کنار آن ، خود فنون لازم جنگ های آبی خاکی و گذر از اروند و شنا در آن رود خانه متلاطم را فرا گرفت . 
در آستانه عملیات برای اخرین بار به مرخصی آمد تا با خانواده و آشنایان دیداری داشته باشد . در حالی که هنوز مدت مرخصی اش تمام نشده بود ، متفاوت تر از دفعات قبل خداحافظی کرده و به دلیل نزدیکی عملیات ، دوباره عازم اهواز می شود ودر تاریخ ۱۳۶۴/۱۲/۱ روح ملکوتی شیر علی نفس تن نیمه رمق را دریده و اوج می گیرد تا در جواد قبر یار آرام یابد .
" وصیت نامه شهید شیرعلی شیرعلیزاده " 
شیر علی  علیزاده در فراز با شکوهی از وصیت نامه خود که در گرما گرم عملیات خیبر در مقر لشکر موسوم به پاسگاه شهید برزگر می نویسد : " خدایا نمی خواهم دیگر پیکر آغشته به خون دوستانم را ببینم و باز هم خود را با دنیا سرگرم کنم "
وی در وصیت نامه خود به خواب شهادت خود اشاره کرده و می نویسد : "کاش رویای دیشبم به حقیقت می پیوست ..."
...."خدایا من شرم دارم از اینکه مولا و رهبرم امام حسین (ع) با آن همه مظلومیت وآن همه مصیبت به شهادت برسد و من که غلام آن بزرگوار در بستر ، راحت ببارامم. خدایا سری را قرار نباشد که در راه دوست فدا شود ، همان به که به سنگ ندامت کوبیده شود ..." 
وی پدر و مادر خود را به صبر دعوت می نمود و می نویسد "من به آرزوی دیرینه ام خواهم رسید و از شما می خواهم در سختی ها چون کوه محکم بایستید و از دعای خیر برای رزمندگان غافل نباشید ، ایشان خواهرانش را به رعابت حجاب و پوشش اسلامی و تأسی به شیر زن کربلا  حضرت زینب (ع)و برادرانش را به ادامه راهش ک تبعیت ار امامش سفارش می کند و از دوستانش نیر حلالیت طلبیده و باآرزوی موفقیت اسلام و اهتزار پرچم توحیدی حضرت صاحب العصر ( عج) در سر تاسر جهان وصیت نامه اش را به پایان می رساند .
 
خبرنگار خبرگزاری بسیج از اردبیل :کبری عزیزی
ارسال نظرات