ظهرهوند در گفتوگو با «بسیج»:
ظهرهوند گفت: میبایست در چارچوب پارادایم تفکر قرآنی و تفکر انقلابی مسائلمان را از جمله برجام که خسارت محض بوده مدیریت کنیم، اگر این تفکر وجود نداشته باشد نتیجه این میشود که توتالها خواهند آمد.
ابوالفضل ظهرهوند سفیر اسبق ایران در ایتالیا در گفتوگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری بسیج در واکنش به اظهارات اخیر وزیر امور خارجه مبنی براینکه امریکاییها اجاز ندادند ایران بهره لازم را از توافق هستهای برجام ببرد بیان کرد: توافقنامه برجام از جنبه شکلی و حقوقی یک توافقنامه بینالمللی است یعنی از جنبه تحمیل هزینهها بر ایران از ظرفیت بالایی برخوردار است اما از جنبه اجرایی و استفاده بردن از این توافق؛ به هر دلیلی یا غفلت یا هر دلیل دیگر طرف ما در برجام طرف امریکایی است؛ یعنی اگر بخواهیم اجرا کنیم این 1+5 نیست که باید ما را از فواید توافقنامه متمتع کند بلکه طرف اصلی امریکاست، در واقع ما این تواقع را با امریکا به امید همکاری کدخدا این توافق را امضا کردیم اما از جنبه سلبی ما با 1+5 طرف هستیم لذا هزینههای آن بسیار زیاد است.
ظهرهوند در ادامه این مطلب افزود: ما به هر حال به تعهدات خود در برجام عمل کردیم پس در عمل هزینههای آن را پرداخت کردیم و هزینههای اضافی آن را نباید متقبل شویم، امریکاییها نیز علت اینکه بازی میکنند و به نوعی تحریمهای غیرهستهای را موکول به توافق هستهای میکنند و به نوعی زمان میکشند که ما را درحال بررسیهایی پیرامون برجام هستیم ناظر بر این است که اگر بتوانند ما را منفعل کنند و مسئله لغو برجام و عدم اجرای برجام را مسئولیت آن را متوجه ما بکنند که این منطقی نیست و بایستی با درایت و مدیریت صحیح هزینههای لغو برجام متوجه امریکاییها شود.
برجام گام اول است / امریکاییها به دنبال اجرای برجامهای 2 و 3 و 4 است
این دیپلمات باسابقه کشورمان در ادامه درخصوص لغو برجام اظهار داشت: همانطوری که میبایستی ما گام به گام اجرایی شدن برجام را در یک رویکرد متوازن با عمل امریکاییها تنظیم میکردیم که این کار را انجام ندادیم، در اینجا نیز میبایستی همکاریها را به صورت متوازن و در توازن با گامهای طرف مقابل از جمله 1+5 که مدعی آن است جلو ببریم و این توجیه و بهانه پذیرفته نیست که طرف اروپایی عنوان کند که بخشهای خصوصی یا بانکهای خود را توصیه و تشویق میکنیم به اینکه با ایران کار کند، اما در عمل میخواهد بگوید که تصمیم با آنهاست چراکه یک طرف تعامل بانکها و بخش خصوصی اروپاییها و غربیها و حتی چینیها، امریکاست لذا آنها بین منابع خودشان و کار با ایران یکی را انتخاب میکنند که این صحیح نیست؛ چرا که آنها نیز تعهد دادند و امضا کردند، لذا ما باید به نوعی فشار بیاوریم که 1+5 نیز فقط مانند موگرینی ژست نگیرد که فقط عنوان کند برجام سبب شد که امنیت منطقه و جهان افزایش پیدا کند؛ یعنی به نوعی او هم اذعان میکند که ایران تهدید بوده است.
ظهرهوند با تاکید بر اینکه در نگاه طرف مقابل در توافق هستهای، برجام میبایستی تسهیلکننده دسترسیهای اطلاعاتی غرب به صحنه داخلی ایران باشد عنوان کرد: بایستی این دسترسی را متوقف کنیم؛ یعنی طرف مقابل بحث نظارتها، کنترلها و بازرسیهای مختلف را میخواهد، اجرای پروتکل الحاقی را کماکان از ما میخواهد و کمیته نظارت بر زنجیره تامین کماکان مترتب بر این است، درچنین شرایطی در قدم اول بایستی به صورت مستمر اعتراض خودمان را علنی کنیم و نسبت به موضوع معترض باشیم؛ یعنی صرف اینکه ما امید ببندیم به اینکه در کمیته نظارت بر برجام به نتیجه برسیم افاقه نمیکند و اینکه آمانو مرتب از سطح همکاریها، برای ما اظهار رضایت میکند جای سوال دارد، لذا آژانس نیز در برابر این مسئول است چراکه یک طرف ماجرا آژانس است.
تحلیلگر مسائل سیاسی با بیان اینکه برجام ادامه مسیری بود که در سال 82 و قبلتر از آن کلید خورده بود و در سال 84 متوقف شده بود و ادامه آن پروژه با سرعت در سال 94 توسط دولت یازدهم پیگیری و اجرایی شد تصریح کرد: امریکاییها کماکان میدانند که برجام در این سطح آنها را به نتیجه نرسانده است بلکه فقط یک مرحله اولیه بوده که آن امحای ظرفیت هستهای ایران بوده است و مرحله اصلی که امریکاییها به دنبال آن هستند اجرای برجامهای 2 و 3 و 4 است که برای این کار کنگره امریکا اخیرا نیز یک مجوزی را به دولت امریکا داده مبنی بر اینکه میتواند برای جلوگیری از برخورد نظامی با ایران مذاکره کند چون آنها همواره تاکید دارند براینکه مذاکرات فی ما بین ایران و امریکا باید ادامه پیدا کند و ازآنجایی که خروجی این مذاکرات میتواند در آینده پروژه برجام را تکمیل کند، توجیه سایه جنگ را مطرح میکنند که درحال حاضر آن را تصویب کردند و استارت آن را زدهاند؛ یعنی همان چیزی که همواره از آن بهره گرفتند که یکی سایه گرسنگی وعلفخواری ملت ایران بود که گفتند اگر تحریمها لغو نشود احتمال دارد ایران وضعیت عراق و کره شمالی را پیدا کند، الان نیز بحث سایه جنگ را طرح میکنند که ایران باید مذاکره خود را با امریکا ادامه دهد که این فرآیند تکمیل پروژه برجام است.
لزوم مدیریت مسائل در چارچوب پارادایم تفکر قرآنی و انقلابی
سفیر اسبق ایران در ایتالیا با بیان اینکه تحریمها وضع نشدند برای اینکه لغو شود، بلکه برای تسلیمسازی ایران وضع شدند اظهار داشت: مهمترین اهرمی که امریکاییها و غربیها دارند مسئله تحریم و وحشت دولت ایران از مسئله تداوم تحریمها و اینکه ما بخواهیم بازی را در چارچوب قاعدهای که الان وجود دارد ادامه دهیم، درحالیکه اقتصاد مقاومتی مفهوم دیگری دارد از آنچه که در سطح حاکمیتی و دولت درحال تبیین است.
این دیپلمات باسابقه کشورمان درباره نوع رابطه با کشورهای غربی تصریح کرد: اگر قرار است برجام را و روابط با جهان بیرونی از جمله غرب را مدیریت کنیم نگاه صفر و یک نباید داشت و قرار نیست که با دنیا درگیر شویم، بلکه میبایست در چارچوب پارادایم تفکر قرآنی و آن تفکر انقلابی مسائلمان را از جمله برجام که خسارت محض بوده مدیریت کنیم، اگر این تفکر وجود نداشته باشد نتیجه این میشود که توتالها خواهند آمد و قراردادهای متعدد دیگری را هم باز مثل توافق نامه پاریس و 2030 و .. امضا خواهیم کرد، چرا که درآن زمین درحال بازی هستیم و گریزی هم نیست، ازاین جهت میبایست در زمین انقلاب بازی کنیم همانطور که هشت سال دفاع مقدس نشان داد که بازی در زمین ماست، چون قاعده را ما داریم و ما میفهمیم و زمین ما، زمین طرف مقابل را زمینگیر خواهد کرد، اما امروز دولتمردان ما در زمینی رفتند بازی کردند و مسیری را میخواهند بروند که قطعا حاصلی جز وضعیتهای مشابه برجامها برای ما نخواهد داشت.
خطوط تعیین شده امام خامنهای در شروط نهگانه، توسط آقایان دولتی اجرایی نشد
تحلیلگر مسائل سیاسی در ادامه تاکید کرد: رویکرد مسئولین ما باید بر اساس رویکرد قرآنی باشد و مسئولی هم که به انقلاب اعتقاد و باور نداشته باشد ثمری برای این کشور نخواهد نداشت، ضمن اینکه هر نوع راهکار و راهبرد و سیاستی که بخواهد کارآمد باشد باید برخواسته از این تفکر و رویکرد باشد وگرنه کسی که در این فضا نیست از الزامات آن نیز اطلاعی ندارد و در محیطی بازی میکند که مدیریت این محیط دست غربیها و شیطان بزرگ است و هر کاری هم که فرد انجام دهد عافبت کار باید زمین را به صورت بازنده ترک کند، ازاینجهت در چنین شرایطی بهترین راهکار بایستی توجه مومنانه به هدایتهای امام جامعه؛ مقام معظم رهبری باشد و بایستی به ایشان ایمان داشته باشیم و منویات و خط هدایتی و خط رویکردی ایشان را بتوانیم فهم کنیم و بر اساس این فهم، تخصصها و قابلیتهای تجربی و علمی خودمان آن را به صورت راهبرد و سیاستهای اجرایی، عملیاتی کنیم و بیرون از این وضعیت ما بازنده و تسلیم هستیم.
ظهرهوند در خاتمه با اشاره به شروط نه گانه رهبری معظم انقلاب در تایید مشروط برجام خاطرنشان کرد: یک کارگزار و نیروی اجرایی در فرامین نباید شک و شبهه کند و باید آن را به بهترین وجه در کمترین زمان و با کمترین هزینه اجرایی و عملیاتی کند و مدیر اجرایی، دولت و وزیر نباید کاسه داغتر از آش بشود و نسبت به دیدگاههای شخصی خود چسبندگی و تورش داشته باشد، وقتی فردی این ویژگی را نداشت میتواند منویات رهبری معظم انقلاب را مانند یک شیعه تنوری بپذیرد و اجرایی و عملیاتی کند اما شاهد این بودیم که خطوط تعیین شده در این شروط نهگانه در بحث اجرای توافق هستهای برای دولتمردان، توسط آقایان دولتی اجرایی نشد به این علت که علاقه داشتند به فرضیاتی که میخواستند برسند و متاسفانه مجلس ما نیز دارای یک چنین رویکردی نبود و به منویات رهبری معظم انقلاب عمل نشد و از امام جامعه پیشی گرفتند و این سوال را باید از دولتمردان پرسید که چرا رفتید و با عجله بتون ریختید و زودتر پذیرفتید که قطعنامه2231 صادر شود قبل از اینکه ما گامهایی را از آنها ببنیم؟ و امثال این سوالها، ضمن اینکه قرار بود برجام در مجالس این کشورهای 1+5 از جمله مجلس امریکا تصویب شود اما چرا این کار انجام نشد و رئیس جمهور امریکا آن را امضا نکرد؟
برجام گام اول است / امریکاییها به دنبال اجرای برجامهای 2 و 3 و 4 است
این دیپلمات باسابقه کشورمان در ادامه درخصوص لغو برجام اظهار داشت: همانطوری که میبایستی ما گام به گام اجرایی شدن برجام را در یک رویکرد متوازن با عمل امریکاییها تنظیم میکردیم که این کار را انجام ندادیم، در اینجا نیز میبایستی همکاریها را به صورت متوازن و در توازن با گامهای طرف مقابل از جمله 1+5 که مدعی آن است جلو ببریم و این توجیه و بهانه پذیرفته نیست که طرف اروپایی عنوان کند که بخشهای خصوصی یا بانکهای خود را توصیه و تشویق میکنیم به اینکه با ایران کار کند، اما در عمل میخواهد بگوید که تصمیم با آنهاست چراکه یک طرف تعامل بانکها و بخش خصوصی اروپاییها و غربیها و حتی چینیها، امریکاست لذا آنها بین منابع خودشان و کار با ایران یکی را انتخاب میکنند که این صحیح نیست؛ چرا که آنها نیز تعهد دادند و امضا کردند، لذا ما باید به نوعی فشار بیاوریم که 1+5 نیز فقط مانند موگرینی ژست نگیرد که فقط عنوان کند برجام سبب شد که امنیت منطقه و جهان افزایش پیدا کند؛ یعنی به نوعی او هم اذعان میکند که ایران تهدید بوده است.
ظهرهوند با تاکید بر اینکه در نگاه طرف مقابل در توافق هستهای، برجام میبایستی تسهیلکننده دسترسیهای اطلاعاتی غرب به صحنه داخلی ایران باشد عنوان کرد: بایستی این دسترسی را متوقف کنیم؛ یعنی طرف مقابل بحث نظارتها، کنترلها و بازرسیهای مختلف را میخواهد، اجرای پروتکل الحاقی را کماکان از ما میخواهد و کمیته نظارت بر زنجیره تامین کماکان مترتب بر این است، درچنین شرایطی در قدم اول بایستی به صورت مستمر اعتراض خودمان را علنی کنیم و نسبت به موضوع معترض باشیم؛ یعنی صرف اینکه ما امید ببندیم به اینکه در کمیته نظارت بر برجام به نتیجه برسیم افاقه نمیکند و اینکه آمانو مرتب از سطح همکاریها، برای ما اظهار رضایت میکند جای سوال دارد، لذا آژانس نیز در برابر این مسئول است چراکه یک طرف ماجرا آژانس است.
تحلیلگر مسائل سیاسی با بیان اینکه برجام ادامه مسیری بود که در سال 82 و قبلتر از آن کلید خورده بود و در سال 84 متوقف شده بود و ادامه آن پروژه با سرعت در سال 94 توسط دولت یازدهم پیگیری و اجرایی شد تصریح کرد: امریکاییها کماکان میدانند که برجام در این سطح آنها را به نتیجه نرسانده است بلکه فقط یک مرحله اولیه بوده که آن امحای ظرفیت هستهای ایران بوده است و مرحله اصلی که امریکاییها به دنبال آن هستند اجرای برجامهای 2 و 3 و 4 است که برای این کار کنگره امریکا اخیرا نیز یک مجوزی را به دولت امریکا داده مبنی بر اینکه میتواند برای جلوگیری از برخورد نظامی با ایران مذاکره کند چون آنها همواره تاکید دارند براینکه مذاکرات فی ما بین ایران و امریکا باید ادامه پیدا کند و ازآنجایی که خروجی این مذاکرات میتواند در آینده پروژه برجام را تکمیل کند، توجیه سایه جنگ را مطرح میکنند که درحال حاضر آن را تصویب کردند و استارت آن را زدهاند؛ یعنی همان چیزی که همواره از آن بهره گرفتند که یکی سایه گرسنگی وعلفخواری ملت ایران بود که گفتند اگر تحریمها لغو نشود احتمال دارد ایران وضعیت عراق و کره شمالی را پیدا کند، الان نیز بحث سایه جنگ را طرح میکنند که ایران باید مذاکره خود را با امریکا ادامه دهد که این فرآیند تکمیل پروژه برجام است.
لزوم مدیریت مسائل در چارچوب پارادایم تفکر قرآنی و انقلابی
سفیر اسبق ایران در ایتالیا با بیان اینکه تحریمها وضع نشدند برای اینکه لغو شود، بلکه برای تسلیمسازی ایران وضع شدند اظهار داشت: مهمترین اهرمی که امریکاییها و غربیها دارند مسئله تحریم و وحشت دولت ایران از مسئله تداوم تحریمها و اینکه ما بخواهیم بازی را در چارچوب قاعدهای که الان وجود دارد ادامه دهیم، درحالیکه اقتصاد مقاومتی مفهوم دیگری دارد از آنچه که در سطح حاکمیتی و دولت درحال تبیین است.
این دیپلمات باسابقه کشورمان درباره نوع رابطه با کشورهای غربی تصریح کرد: اگر قرار است برجام را و روابط با جهان بیرونی از جمله غرب را مدیریت کنیم نگاه صفر و یک نباید داشت و قرار نیست که با دنیا درگیر شویم، بلکه میبایست در چارچوب پارادایم تفکر قرآنی و آن تفکر انقلابی مسائلمان را از جمله برجام که خسارت محض بوده مدیریت کنیم، اگر این تفکر وجود نداشته باشد نتیجه این میشود که توتالها خواهند آمد و قراردادهای متعدد دیگری را هم باز مثل توافق نامه پاریس و 2030 و .. امضا خواهیم کرد، چرا که درآن زمین درحال بازی هستیم و گریزی هم نیست، ازاین جهت میبایست در زمین انقلاب بازی کنیم همانطور که هشت سال دفاع مقدس نشان داد که بازی در زمین ماست، چون قاعده را ما داریم و ما میفهمیم و زمین ما، زمین طرف مقابل را زمینگیر خواهد کرد، اما امروز دولتمردان ما در زمینی رفتند بازی کردند و مسیری را میخواهند بروند که قطعا حاصلی جز وضعیتهای مشابه برجامها برای ما نخواهد داشت.
خطوط تعیین شده امام خامنهای در شروط نهگانه، توسط آقایان دولتی اجرایی نشد
تحلیلگر مسائل سیاسی در ادامه تاکید کرد: رویکرد مسئولین ما باید بر اساس رویکرد قرآنی باشد و مسئولی هم که به انقلاب اعتقاد و باور نداشته باشد ثمری برای این کشور نخواهد نداشت، ضمن اینکه هر نوع راهکار و راهبرد و سیاستی که بخواهد کارآمد باشد باید برخواسته از این تفکر و رویکرد باشد وگرنه کسی که در این فضا نیست از الزامات آن نیز اطلاعی ندارد و در محیطی بازی میکند که مدیریت این محیط دست غربیها و شیطان بزرگ است و هر کاری هم که فرد انجام دهد عافبت کار باید زمین را به صورت بازنده ترک کند، ازاینجهت در چنین شرایطی بهترین راهکار بایستی توجه مومنانه به هدایتهای امام جامعه؛ مقام معظم رهبری باشد و بایستی به ایشان ایمان داشته باشیم و منویات و خط هدایتی و خط رویکردی ایشان را بتوانیم فهم کنیم و بر اساس این فهم، تخصصها و قابلیتهای تجربی و علمی خودمان آن را به صورت راهبرد و سیاستهای اجرایی، عملیاتی کنیم و بیرون از این وضعیت ما بازنده و تسلیم هستیم.
ظهرهوند در خاتمه با اشاره به شروط نه گانه رهبری معظم انقلاب در تایید مشروط برجام خاطرنشان کرد: یک کارگزار و نیروی اجرایی در فرامین نباید شک و شبهه کند و باید آن را به بهترین وجه در کمترین زمان و با کمترین هزینه اجرایی و عملیاتی کند و مدیر اجرایی، دولت و وزیر نباید کاسه داغتر از آش بشود و نسبت به دیدگاههای شخصی خود چسبندگی و تورش داشته باشد، وقتی فردی این ویژگی را نداشت میتواند منویات رهبری معظم انقلاب را مانند یک شیعه تنوری بپذیرد و اجرایی و عملیاتی کند اما شاهد این بودیم که خطوط تعیین شده در این شروط نهگانه در بحث اجرای توافق هستهای برای دولتمردان، توسط آقایان دولتی اجرایی نشد به این علت که علاقه داشتند به فرضیاتی که میخواستند برسند و متاسفانه مجلس ما نیز دارای یک چنین رویکردی نبود و به منویات رهبری معظم انقلاب عمل نشد و از امام جامعه پیشی گرفتند و این سوال را باید از دولتمردان پرسید که چرا رفتید و با عجله بتون ریختید و زودتر پذیرفتید که قطعنامه2231 صادر شود قبل از اینکه ما گامهایی را از آنها ببنیم؟ و امثال این سوالها، ضمن اینکه قرار بود برجام در مجالس این کشورهای 1+5 از جمله مجلس امریکا تصویب شود اما چرا این کار انجام نشد و رئیس جمهور امریکا آن را امضا نکرد؟
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
آخرین اخبار