پاتريبس لومومبيا در نطقي كه به مناسبت استقلال كنگو در حضور پادشاه يبلژيك ايراد كرد گفت: در سراسر كشور ما كه 14 ميليون نفر جمعيبت دارد تعداد تحصيبل كرده هاي ما و با سواد ها از 200 نفر تجاوز نمي كند يك طبيب يا يك مهندس از مردم سياه پوست كنگو وجود ندارد.
حيرت اور است كه استعمار نگذاشته بود حتي الفباي زبان كنگو ترسيم شود و به طور كامل آن را منسوخ كرده است و حتي يك روزنامه به زبان اصلي كنگو كه يك و نيم برابر ايران وسعت دارد منتشر نمي شود.
وقتي بل‍ژيك به كنگو استقلال داد تمام ژست هاي بهداشت اداري و سياسي و هر جايي كه نياز به تحصيل كرده داشت خالي ماند و وضعيتي بدتر از دوران استعمار را رقم زد كه منجر به جنگ هاي داخلي و كشتار هاي وحشتناك شد.
آنگولا كه مستعمره پرتغال بود با جمعيت 5 ميليون نفري تنها 750 كودك با برنامه قرون وسطايي درس مي خواندند و در مدت 350 سال مستعمره اين كشور تنها 4 نفر توانستند به خود را به دانشگاه ليسبون برسانند و پس از فارغ تحصيل از خدمت در مراكز حكومتي محروم گشتند.
پزتغال در مدت 500 سال استعمار خود بر آفريقا با بهره كشي از بوميان سواد را برايشان ممنوع كرده بود و تقريبا همه مردم بي سواد بودند و تنها در 5 قرن 14 نفر توانستند به پاس خوش خدمتي به اين كشور استعماري به دانشگاه ليسبون راه يابند.
قبل از اشغال الجزاير توسط فرانسه تقريبا تمام مردم اين كشور با سواد بودند كه اين اعتراف افسر فاتح فرانسوی بوده اما پس از استعمار اين كشور از هر 500 هزار نفر نهصدو شصت و سه نفر با سواد بودند.
در ايران نيز طبق اعتراف دكتر خانلري بيش از 58 درصد بچه هاي به سن تحصيل از رفتن به مدرسه محروم و بي سواد هستند اين در حالي است كه مدعي ورود به دروازه هاي تمدن هسيتيم. مردماني بي سواد چگونه مي خواهند الفباي تمدن را در يابند؟
جهانخواران و استعمار گران براي منكوب كردن ملت هاي استعمار شده فرمولي دارند كه مي گويند: به استعمار زده آن قدر ندهيد تا سير شود زيرا انقلاب مي كند.
به آنها همان قدر بدهيد كه عمله يا عامل نجيبي بماند و تنها هنر و افتخارش مصرف كالاي توليد استعمار باشد و به آن فخر بفروشد. و تمام بدبختي هايي كه به او مي دهيم بدون چرون چرا قبول كند و خود برايمان تبليغ كند و از دست و پا زدن در زير چرخ صنايع مونتاژ لذت ببرد.
انسان هاي هوشمند آنان را در داخل جهل شبكه هاي هوشمند عنكبوتي از جنس مردمانش از صحنه خارج كنيم تا ردي از غارتگري بر جا نماند.
وقتي به صنعت خودرو سازي ايران نگاه مي كنيم متوجه مي شويم كه فرانسه تسلط كامل بر روي اين صنعت دارد و ايران بازار مصرف فرانسه در اكثر زمينه ها شده است و در اين حوزه ها ما از توليد ابتدايي ترين ابزار خودرو ناتوان هستيم.
1002/ت30/ب
