کد خبر: ۸۸۸۹۱۰۵
|
۲۸ تير ۱۳۹۶ - ۱۰:۴۰

محمدعلی هژبری(دانشجوی دکتری علوم سیاسی و مدرس دانشگاه)

بحران در روابط سیاسی قطر با همسایگان عربی اش در روز ۵ ژوئن ۲۰۱۷ با قطع روابط دیپلماتیک چهار کشور عربی،یعنی مصر،امارات متحده عربی، بحرین و به محوریت عربستان سعودی به وقوع پیوست.بعدها تعداد زیادی از کشورهای عربی از این اقدام پشتیبانی کرده و روابط خود را با قطر قطع کردند.

لیبی، مالدیو،سنگال، موریتانی،چاد، کومور، نیجر و گابن از جمله این کشورها بودند.بلافاصله مرزهای زمینی،دریایی و هوایی کشورهای همسایه به روی قطر بسته شد.

عربستان علت قطع روابط و تحریم قطر را حمایت از تروریسم توسط این کشور، عنوان کرد.به دنبالِ تحرکاتِ کشورهای هم پیمان عربستان،قطر از ایران و ترکیه طلب کمک کرد.چرا که در چند ساعت اولِ اعلان تحریم قطر،فروشگاهای قطر پُر از خالی شد!

باید عنوان کنم،قطر با ۱۴۶ هزار دلار بالاترین درآمد سرانه دنیا را دارد و حتی بالاتر از کشورهای لوکزامبورگ، سنگاپور، کویت،نروژ،امارات،هنگ کنگ،امریکا و سوئیس قرار میگیرد.این سرانه ی بالا بخاطرِ جمعیت دو میلیون و دویست هزار نفری و به مددِ درآمد عظیمی است که از میدانهای مشترک گازی با ایران، بدست می آورد.متاسفانه بخاطر تحریم طولانی مدت ایران در سالهای گذشته، در این میدانهای گازی یکه تازی کرده و با جذب شرکتهای بین المللی،به یک بازیگر مهم انرژی تبدیل شده است.

با این وجود،حتی قبل از تحریم،یک سوم مواد غذایی مورد نیاز قطر از طریق صادرات عربستان سعودی و امارات متحده عربی به این کشور تامین می شد.تقریبا تمام مواد غذایی این کشور، یعنی ۳ میلیارد دلار در سال،از طریق واردات تامین میشود.

بعد از تحریم قطر،نگاه ها به سمت ایران و ترکیه برگشت.ورود ایران به قضیه و ارسال محصولات غذایی با ترس و دودلی همراه بود.علی رغم اینکه،قطع روابط با قطر تا حد زیادی بخاطر ایران بود.چنانکه در خبرها امد،یکی از شروط سیزده گانه ائتلاف عربستان، قطع یا کاهش روابط با ایران بود.اما ترکیه در ۴۸ساعت بعد از اجرای تحریم کشورهای عربی علیه قطر، قفسه‌ها و فروشگاههای قطر را از مواد غذایی پُر کرد!

در حالی که کشور ما،مزیتهای بیشتری،در مقایسه با رقیبمان ترکیه،برای ورود سریعتر به قطر داشت.از جمله نزدیکیِ جغرافیاییِ بیشتر و محصولات کشاورزی و غذایی با کیفیت تر.

سوال این است،چرا ترکیه،موفقیت بیشتری نسبت به ما در ورود به بازار قطر و سایر بازارها داشته است؟

 

الف- نگاه ایدئولوژیکی و نگاه اقتصادی

نکته بسیار مهم اینکه،نگاه ترکیه به حوادث و تحولات در مرحله اول،نگاهِ اقتصادی است.بالعکس کشور ما که نگاهِ غالب آن به حوادث و تحولات منطقه ای و پیرامونی،نگاهِ ایدئولوژیکی است.

همچنانکه علی رغم حضور فیزیکی، نظامی و مستشاری جمهوری اسلامی  ایران در سوریه و عراق،بازار این دو کشور در دست تُرکهاست.با وجودِ هزینه اقتصادی و انسانی ما، برای امنیت این دو کشور و بالعکس،اقدام ترکیه برای ناامن کردن این کشورها(حمایت از داعش و بمباران متعدد عراق بخاطر کردها) حضور اقتصادی و تجاری انها،بسیار قویتر است.

هرچند نباید از ایدئولوژی اخوانی ترکیه و دولت اردوغان در نزدیکی به قطر و اهل سنت بودن ترکها در نزدیکی به عراق و سوریه،غفلت کرد،ولی همانطور که گفته شد،علت اصلی این موفقیت، بخاطر روحیه اقتصادی قویتر تُرکهاست.

در اقتصاد،ایدئولوژی کمترین تاثیر را دارد.

کشوری که هیچ گونه مرز دریایی و زمینی با قطر ندارد،از هزاران کیلومتر آن سوتر، قفسه فروشگاه های قطر را پر میکند و تصویر محصولاتش بر صفحات اینترنتی نقش می بندد!

ولی برخی استانهای بزرگ ما همانند

فارس که از دیرباز با کشورهای عربی رابطه داشته است،موفقیت چشم گیری بدست نیاورده است.

در خبرها دیدم،صادرات تخم مرغ ایران به قطر متوقف شده است.چرا که قیمت ترکیه، بسیار پایین تر است.تخم مرغ عراق را هم ترکها تامین میکنند. چون ترکها تا متوجه می شوند،ایران هم می تواند صادر کند،قیمت محصول خودشان را پایین می آورند.

 

ب-ایدئولوژی اختلاف زا،اقتصاد اشتراک زا

نکته دیگر اینکه،ایدئولوژی،اختلاف زا و اقتصاد،اشتراک زا و وحدت افرین است.وابستگی اقتصادی،وابستگی فکری هم بدنبال می اورد ولی وابستگی فکری، وابستگی اقتصادی نه.

انگار اولویت اصلی ما ایدئولوژی و سیاست هست تا اقتصاد‌.

شهروندان قطری با به اشتراک گذاشتن تصاویرِ خریدهای کالاهای ترکیه‌ای خود، از دولت آنکارا تشکر کردند.برخی شهروندان قطری با نمایش محصولات ترکیه ای،نوشته اند:"با توجه به نوشته  لاتین (ترکیه ای) روی این کالاها باید زبان ترکی را یاد بگیریم"

 

ج- اقتصاد خصوصی و اقتصاد رانتی

در زمان حاضر،سرعتِ تصمیم گیری بسیار مهم است.بی شک، علت تاخیر ورود اقتصادی ما،دولتی و رانتی بودن اقتصاد است.حتی اقتصاد خصوصی هم باید منتظر تصمیمات سیاسی باشد،ولی اقتصاد آزاد و خصوصی ترکیه،این تنگناها را ندارد.

در زمان تحریم‌های روسیه هم با وجود تمایل طرف روسی برای تجارت با ایران، سستی مجموعه اقتصادی کشور یا نداشتن برنامه و در اولویت نبودن روابط اقتصادی، باعث شد سهم ما از تجارت روسیه در مقابل ترک‌ها بسیار ناچیز باشد.اگر بخواهم عمقِ ناتوانی و ضعف کشورمان را در مواجهه با بازارهای بِکر بیان کنم، مثالی از بازار روسیه می اورم.

 

بازار روسیه، وسیع ترین بازار جهان است.

کشور برزیل، یکی از تامین کنندگان اصلی گوشت روسیه، گوشت و لبنیات را در عرض ۴۸ روز از دریا و زمینی به روسیه می رساند، اما شهرستانِ بیله سوار یا پارس اباد اردبیل(کشت و صنعت مغان) میتواند در عرض ۳۰ ساعت، گوشت گرم و مواد لبنی را به روسیه برساند.محصولات دیگر هم همینطور هست.اما آیا چند درصد از بازار روسیه را در اختیار داریم؟

در بازار روسیه هم، موفقیت از آنِ ترکیه بوده است.اولویت و ضرورتِ اقتصاد برای ترکیه، تا آنجاست که، حاضر نشد تیرگی روابطش با روسیه، که بدنبالِ سقوط جنگنده روسی توسط این کشور اتفاق افتاد، ادامه پیدا کند.و از دولت روسیه، معذرت خواهی کرد.

بی شک ضعف های زیادی وجود دارد.بنده مشکل آخر را، پایتخت محوری و ضعف استانهای حاشیه میدانم.شهرهای مرزی دیگر هم، همانندِ استارا با نزدیکی به اذربایجان، جلگه و کشت و صنعت خوزستان با نزدیکی به عراق، بیشترین توانایی را در  صادرات به کشورهای همجوار دارند که در مرحله اول، نیازمند تقویت خود این استانهاست.

ارسال نظرات