رضایی ادامه داد: شهید گودرزی به همسر دوستم پیام داده
بود که به خانم رضایی علاقه دارم. بعد از قرار
خواستگاری ایشان به تنهایی در آن روز به منزل ما آمده بود؛ میدانستم
خانواده ایشان مخالف این ازدواج هستند، از این رو تمام تلاش خود را کردم
تا همسرم را از این ازدواج منصرف کنم، اما نشد و سرانجام گفت من تا با شما
ازدواج نکنم،
کوتاه نمیآیم.
وی با بیان اینکه ۲۸ دیماه سال ۹۲ بعد از
تلاش فراوان و نتیجه نگرفتن در مورد منصرف کردن ایشان از ازدواج با من، تشکیل خانواده دادیم، اظهار کرد: در روزهای قبل از خواستگاری و آشنایی، ما شرط و
شروط زیادی گذاشتیم و همه را پذیرفتند. همسرم هم گفت من همه شروط شما را میپذیرم،
اما یک شرط دارم. میخواهم شرایط کاری و مأموریتهای شغلی من را تحمل کنید. من هم پذیرفتم.
رضایی عنوان کرد: مدتی که همسر شهید احمد گودرزی بودم، برایم مثل خواب و رویا بود که دیگر تکرار نمیشود. وقتی برای بار نخست از سوریه برگشت، در خانه لباسهای ضخیم میپوشید و به صورت چند لایه از لباسها استفاده میکرد، در حالی که احمد به لباس پوشیدن زیاد عادت نداشت.
وی درباره این موضوع عنوان کرد: وقتی علت این کار را از او پرسیدم، در جوابم گفت: هوای سوریه خیلی سرد است و ما چون آنجا مجبور هستیم چندلایه لباس بپوشیم، عادت کردهام. بعد از آن متوجه شدم قبل از آمدن به منزل، مجروح شده بود و حتی یک هفته در بیمارستان بقیةالله(عج) بستری بود. لباس زیاد میپوشید که من متوجه این موضوع نشوم.
همسر شهید مدافع حرم، احمد گودرزی با بیان اینکه روزهای اول فکر میکردم شرایط کاری به همین مأموریتهای اداری خلاصه میشود، ادامه داد: اولین باری که گفت میخواهد به سوریه برود ۳ ماه طول کشید تا برگردد. بار دوم گفت، برای آموزش ۸۰۰ نفر نیرو به یزد میبرد که بعدا متوجه شدم با همان نیروهای فاطمیون اعزام شد.
وی با بیان اینکه خبر شهادت همسرش را به او نگفتند و وی این خبر را به صورت کاملاً اتفاقی دریافت کرده است، گفت: دو ماه بعد از اعزام همسرم، فرزندم متولد شد و پدرش او را ندید. نزدیک خانه پدری ایشان بودم که دیدم اهالی محل مشکی پوشیده و عکس احمد را چاپ کردهاند و میخواهند به منزل پدر او بروند تا خبر شهادت همسرم را به آنان بدهند. آن لحظه متوجه شدم.
رضایی با تأکید بر اینکه روزهای بعد از شهادت همسرم خیلی به ما سخت گذشت، افزود: بین روزهای بودن و نبودن همسرم تفاوت بسیار است. این روزها دلمان پُر است و امیدمان کم شده است. هنگامی که مراکز فرهنگی مراسمی برای شهدای مدافع حرم برگزار میکنند، امیدوار میشوم.
همسر شهید مدافع حرم، احمد گودرزی با بیان اینکه مدتها بود که روحیه خوبی نداشتم و مراسمهای بسیاری دعوت میشدم، اما انرژی خوبی نمیگرفتم، تصریح کرد: مراسم تجلیلی که توسط فرهنگسرای گلستان برگزار شد، آنقدر صمیمانه بود که امید در دلم زنده شد و امیدوار شدم که همسران شهدا و یاد و خاطره مدافعان حرم برای مردم از اهمیت والایی برخوردار است.
بنابر این گزارش، احمد گودرزی، شهید مدافع حرم از نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در اثنای انجام یکی از مأموریتهای محوله در تاریخ ۱۷ اسفند سال ۹۴ در کشور سوریه به درجه رفیع شهادت نایل آمد. شهید گودرزی چند روز مانده به مرحله دوم اعزام خود گفته بود، بیقرارم، نمیتوانم بمانم و طاقت ندارم. این شهید خیلی به فکر خانواده بود و تنها جایی که خودخواهی کرد بر سر رفتن به سوریه بود. این موضوع را برای خودش خواست و خدا هم مزد خوبیهایش را داد. احمد با دوستانش در محل کار رفاقت مثالزدنی داشت. نیروهای گردان مقداد بعد از آن که دو گردان حمزه و مقداد ادغام شدند، پیوسته نزد شهید احمد گودرزی بودند. اخلاق احمد چنان اثرگذار بود که سبب میشد دیگران جلب اخلاقش شوند و بسیار زود با همه ارتباط برقرار میکرد و هیچ کس از دستش ناراحت نمیشد. وی همیشه در سلام کردن پیشتاز بود و اجازه نمیداد در این باره به عنوان نفر دوم قرار بگیرد.
یادآور میشود، ویژه برنامه «در كوی نيكنامان» با هدف ترویج سبک زندگی اسلامی، باورهای دینی، ایجاد روحیه دفاع و شهادت در میان عموم مردم، گرامیداشت یاد و خاطره شهدای دفاع مقدس و شهدای مدافع حرم، بیان مواضع فکری و عقیدتی شیعه در فرهنگسرای گلستان برگزار میشود و علاقهمندان به شرکت در این برنامه میتوانند به نشانی فرهنگسرای گلستان واقع در نارمک، میدان هلال احمر، خیابان گلستان، فرهنگسرای گلستان مراجعه کنند.