شهید قربانعلی اختیاری اقدام در اوایل بهار سال ۱۳۴۶ ، به دنیا می آید . پدر بزرگ به میمنت تولد نوه اش یک راس،گوسفند قوچ قربانی می کند و گوشت اش را میان اهالی روستای عمارت پخش می کند .
کد خبر: ۸۸۹۷۹۳۵
|
۱۵ مرداد ۱۳۹۶ - ۱۶:۰۹
به گزارش خبرگزاری بسیج از اردبیل ، رحمان ، پدر بزرگ قربانعلی آدم خوبی بودند بااهالی روستا با مهربانی برخورد می کرد . کوچک و بزرگ به او احترام می گذاشتند طوری که در روستا او را "رحیمدار دایی "خطاب می کردند . او هم تا آنجا که از دستش می آمد به اهالی روستا کمک می کرد . ثروت خودش را متعلق به خود نمی دانست بلکه متعلق به اهالی می دانست .
قربانعلی در میان پدر و مادر و پدر بزرگ و مادر بزرگ دوران خرد سالی را می گذراند . چون اهالی روستا اکثر قوم و خویش،بودند بچه هامثل یک خانواده باهم برخورد می کردند . 
قربانعلی در دوران خردسالی بیشتر از پدر و مادرش به پدر بزرگ و مادر بزرگ وابسته بود . 
مهرماه سال ۱۳۵۲ قربانعلی در کلاس اول ابتدایی روستایشان ثبت نام می کند . گویا سپاهی دانش درس می داد تا دوم ابتدایی در عمارت درس می خواند . چون برای پایه های بعدی کلاس نبود . مجبور می شود برای ادامه تحصیل به روستای همجوارشان ، قلنج خانلو برود . پدرش در روستای قلنج خانلو ، پسر خاله ای داشت به نام صالح . قربانعلی در خانه او اتراق می کند و به تحصیلاتش ادامه می دهد . 
از لحاظ وضع درسی،در میان همکلاسی ها نمونه بود . 
پدر و مادر نمی گذاشتند او به کار کشاورزی و دامداری بپردازد ، سعی و تلاش شان این بود که او درس بخواند و در آینده برای خودش کسی باشد . 
قربانعلی صدای خیلی خوبی داشت و در دوران کودکی در مراسم شبیه خوانی عاشورا نقش " سکینه" را اجرا می کرد . پدرش هم نقش حضرت عباس را . 
قربانعلی در سال ۱۳۵۷ دوران ابتدایی را با موفقیت به پایان می رساند . خانواده بعد از شور و مشورت برای ادامه تحصیل در مقطع راهنمایی او را راهی اردبیل می کنند . قربانعلی ، در دروازه مشگین خانه اجارهومی کند و در مدرسه راهنمایی جعفر اسلامی ثبت نام می کند.
در سال ۱۳۵۸ بک سال بعد از انقلاب ، پدر قربانعلی از پدر و مادرش جدا می شود و برای خودش زندگی مستقل تشکیل می دهد . پدرقربانعلی دیگر کار کشاورزی ودامداری را رها می کند و در شهر دیگر مانند رشت و اردبیل به کارگری می پردازد . قربانعلی در خرداد سال ۱۳۶۰دوران راهنمایی را پشت سر می گذارد و در مقطع متوسطه در هنرستان کشاورزی باهنر اردبیل ثبت نام می کند و شروع به تحصیل می نماید . 
او که یک بار در تابستان سال ۱۳۶۰ بهجبهه اعزام شده بود ، در اوایل زمستان سال ۱۳۶۴_ حین تحصیل در سال آخر کشاورزی _برای بار دوم به جبهه جنوب ، اعزام می شود . قربانعلی بار اول که به جبهه  رفته بود گویا تک تیرانداز بود . اما این بار که در جبهه جنوب بود ، غواص بود . 
سرانجام قربانعلی اختیاری اقدام در عملیات والفجر ۸ در تاریخ ۱۳۶۴/۱۱/۲۰ به عنوان غواصو تک تیرانداز شرکت می کند و یک روز بعد از عملیات در تاریخ ۱۳۶۴/۱۱/۲۱ هنگام عبور از رود خانه اروند بااصابت ترکش دشمن بعثی ازناحیه شکم و سر زخم عمیقی برمی دارد .خودش را با رنج و زحمت از آب بیرون می کشد ، اما به علت خونریزی به کاروان شهدا می پیوندد . پیکر پاکش پس از انتقال به اردبیل بنا به وصیت شفاهی اش به یکی از خویشاوندان که در صورت شهید شدن در شهرستان اردبیل دفن شود ، تشییع و در گلزار شهدای بهشت فاطمه به خاک سپرده می شود . 
"بخشی از وصیت نامه شهید قربانعلی اختیاری اقدام" 
به نام یاری دهنده مظلومین و مستضعفین و در هم کوبنده ابر قدرت ها و استکباران و پاسدار حرمت خون شهدان صدر اسلام تاکنون.
ما از خدا هستیم و به سوی خداوند باز می گردیم . ما امانت هایی هستیم که خداوند به ما داده و هروقت اراده کند ، این امانت را از شما می گیرد ، از شما می خواهم از اینکه فرزندتان در راه خدا کشته شده است ناراحت نشوید چون امام حسین (ع) و یارانش هم مظلوم شهید شدند . من این راه را با دید وسیع انتخاب کردم و مشتاق بودم تا جان ناقابل خود را در این راه هدیه کنم . 
آری پدرم ! وقتی دیدم که نوجوانان چهارده ساله و پیر مردان ۶۵ساله در جبهه های رزم اند ، وقتی دیدم که اسلام و قرآن عزیز در خطر است ، چگونهمی توانستم در پشت جبهه ساکت بنشینم و به زندگی خود ادامه بدهم و شما باید خوشحال باشید و افتخار کنید که چنین فرزندی را در دامن پاک تان پرورش داده اید و بعداز مدتی آن را تقدیم خدا و اسلام نموده اید . 
خبرنگار خبرگزاری بسیج از اردبیل _کبری عزیزی
ارسال نظرات