به گزارش بسیج دانشجویی خبرگزاری بسیج، اینجا در همین نزدیکی چشم هایی به راه است تا همت چاره ساز شود و محرومیت رخت بربندد, در مقابل هم جوانانی هستند که گرچه به چشم ما نمی آیند و شاید هرگز کسی هم آنها را نشناسد، اما بزرگترین قدم ها را به بزرگی همتشان در پیشرفت کشور بر میدارند.
چند سالی که اردوهای جهادی در بین جوانان این مرز و بوم جای خود را باز کرده و این جوانان بدون هیچ چشمداشتی در راستای کمک به مردم مناطق محروم راهی مناطق روستایی و دورافتاده میشوند.
جوانانی که نه جویای نام بلکه جویای روحیه ای جهادی هستند تا با همدلی، امید را در دل مردمان روستاهای محروم زنده کنند تا مرحمی باشند بر زخمهای کهنه محرومان این مناطق.
اینان شاگرد اول های دیروز مدرسه ها هستند که پابه پای رویاهایشان رشد کردند، دانشگاه رفتند و دکتر و مهندس شدند و حالا علم شان را در راه تحقق آرزویی دیرینه بکار می بندند، رویای خدمت به مردم ایران.
جوانانی که هر کدام شاید در رشته های تحصیلی خود برترین باشند و حتی گاهی اوقات ساخت و ساز و …در حیطه تخصصشان نباشد اما به عشق کمک به مردم با گروه های جهادی همراه می شوند و با تمام وجود هر کاری را که از دستشان بر بیاید انجام می دهند.
می روند تا بسازند تا جایی که در توان دارند، می دانند راه ساختن طولانی است ولی قدم می گذراند و نمی هراسند, باید پای این محرومیت ماند و ساخت، شانه هایشان برای برداشتن باری از روی دوش هم وطنشان بی تاب است و بی اندازه از شانه خالی کردن بیزارند.
این دانشجویان جهادی روزهای تابستان را با اخلاص و تلاش و همت پشت سر می گذارند, مسجد و مدرسه و خانه عالم می سازند و کلاس های آموزشی دایر می کنند, ریاضی درس می دهند و گاهی از اخلاق و احکام می گویند, برای کودکان روستا «خدمت» را هجی می کنند, حیاط مدرسه رنگ آمیزی می کنند, بیماران را رایگان ویزیت میکنند و ....
امسال نیز قرار است تعدادی از دانشجویان جهادگر استان کردستان روزهای گرم و طاقت فرسای تابستان را در کنار محرومین و دورماندگان از امکانات بگذرانند و همت گماردهاند به درمان دردهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی دورافتادهترین روستاهای استان.
همراهی با روزهای جهادی دانشجویان جهادی سهل است و ممتنع! سهل است روزهای با هم بودن و قدم هایی که برای هم برداشته می شود و سخت است محرومیت و فقری که روی روحت چنگ می اندازد و قلبت را به درد می آورد.
قرار است اردوی جهادی امسال, شهریورماه در روستاهای محروم شهرستان های استان کردستان با حضور دانشجویان جهادگر همین استان برگزار شود, هر کدام از دانشجویان کردستانی هم میتوانند شرکت کنند, فرقی نمی کند بسیجی باشند یا غیر بسیجی, هر کسی که دغدغه گشودن گرهی از گرههای محروم ترین روستاهای استان را داشته باشد می تواند برای ثبت نام به دفاتر بسیج دانشجویی دانشگاه خود مراجعه کند و همراه با سایر دانشجویان جهادگر در این اردوها حضور پیدا کند.
این دانشجویان پای به نقاط محروم می گذارند تا در دورافتاده ترین روستاهای استان کردستان رضایت خداوند را در میان رضای محرومین بجویند از شهرها و ناز و نعمت ها هجرت می کنند تا مشق بندگی تمرین کنند.
در عصر پرشتاب رفاه طلبی و آسایش که هر کسی دنبال جذب حداکثری منافع مادی به سوی خود است, هنوز هم کسانی هستند که رنج سفر را به جان میخرند، سختی میکشند مشتاقانه به دل محرومیت میزنند تا دلهای دردمند خالی از آبادانی این مناطق را احیا کرده و زنگارهای دل خود را نیز سامان ببخشند.
دیروز جوانان پشت سنگر با توپ و خمپاره جواب دشمن بعثی تا بن دندان تسلیح شده را میدادند امروز دانشجویان و جوانان جانانه و با دلی عاشق, وقت فراغت خود را در دل روستاهای مناطق محروم و کور سپری کرده و هنر اصیلی را از روحیه ایثار به نمایش میگذارند.
آری؛ اردوهای جهادی به دنبال ادامه نسیم شهادت مردان دفاع مقدس است که با زبان عشق و ایثار به من و تو زیستن را نشان داده و آموختند.
عرصههایی که امروز با دستان باغیرت جوان ایرانی در دورترین نقطه این میهن عزیز آباد و تحویل روستائیان شده نمادهایی از شجاعت و صحنههایی از آرمانگرایی و عشق به ایران پاک و سراسر اسلامی است.
اگر چه سالیانی است که جنگ پایان یافته است اما جهاد همچنان باقی است و جوانانی چه بسا بیشتر از قهرمانان عرصه دفاع مقدس،اکنون حاملان بیرقی شده اند که نشان زیبای «جهاد» بر آن نقش بسته است, دانشجویان جهادی از شهر و دیارشان کوچ کرده اند و رنج سفر را به جان می خریدند تا تحفه لبخند را بر لب روستاییانی بنشانند که روزگار بر تارکشان مهر محرومیت نگاشته است.
حجم پاداش کار آنها فراتر از زاویه دیدگاه کسی است که با چشم سر ببیند؛ با چشم دل که نگاه کنی آنها نمی روند که بناهای قدیمی و فرتوت آن مکان های محروم را بسازند، نمی روند که ... بلکه آنها می روند تا خود را بسازند.
اردوهای جهادی بسیج دانشجویی همان میعادگاهی است که خداوند متعال به انسانهای مقربش داده است تا ذرهای از طعم بهشت و جنت را در دنیا بچشند. اردویی سرشار از حس بودن و مانایی در دلهایی به ژرفای اقیانوس و به گرمی خورشید فروزان. بستری که جوان دانشجوی بسیجی با بهرهگیری از آن به ناگاه راه صدساله را یک شبه میپیماید و خود را عزیز خدای متعال و خلق او میکند.