خبرهای داغ:
کد خبر: ۸۹۰۲۱۲۹
|
۲۴ مرداد ۱۳۹۶ - ۰۹:۵۰

به گزارش خبرگزاری بسیج، امیر استکی در وطن امروز نوشت:

 

این روزها شهادت مردانه شهید محسن حججی طیف وسیعی از واکنش‌ها را در کشور ایجاد کرده است؛ واکنش‌هایی که در اکثر قریب به اتفاق آنها، حزن و اندوه با افتخار به صلابت و ایستادگی و مردانگی رزمندگان مدافع حرم همراه شده بود اما در این میان یک روزنامه داخلی در تیتر یک شماره روز شنبه‌اش به دنبال پرده‌برداری از پشت صحنه شهادت شهید محسن حججی بود. خوش‌رقصی رسانه‌ای که به وضوح از وجود یک جریان رسانه‌ای در پشت صحنه برای تضعیف سپاه پاسداران از داخل کشور خبر می‌دهد. جریان رسانه‌ای که در هماهنگی با بخشی از جریان‌های سیاسی هم‌اکنون قدرتمند در ایران به دنبال عملیاتی کردن نسخه برجام برای سایر مسائل و چالش‌های سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران است. پس از برجام زمزمه‌های ضرورت انعقاد برجام‌های 2 و 3 و... از طرف همین بخش‌های سیاسی و رسانه‌های آنها به گوش می‌رسید. از دید آنها ایران باید مشکلات و چالش‌های پیش روی خود در زمینه برنامه دفاعی موشکی، مساله حقوق بشر و حضور منطقه‌ای‌اش را با پذیرش خوانش آمریکایی، حل و فصل کند. در این میان بیشترین فشارها در این زمینه پس از برنامه هسته‌ای، روی برنامه موشکی ایران و همچنین سیاست‌های منطقه‌ای ایران متمرکز شده است. پیش‌نیاز ایجاد امکان به جریان انداختن چنین دستورکارهایی در ابتدای امر، همراه کردن افکار عمومی ایران با خوانش غالب آمریکایی است. هم‌اکنون برای اکثریت ملت ایران موشک لااقل این حس را به وجود می‌آورد که می‌توانند مطمئن باشند یک نیروی بازدارنده موثر در اختیارشان قرار دارد. این احساس به وضوح باید تغییر کند و به یک ترس از گسترش غیرضروری برنامه موشکی کشور تبدیل شود.


 اصابت دقیق موشک‌های سپاه به مواضع تروریست‌های تکفیری داعش در دیرالزور نشان داد برای رقبای منطقه‌ای ایران که سال‌هاست رقابت را با چاشنی دشمنی همراه کرده‌اند، مساله توان موشکی ایران مساله بسیار مهم و چالش‌برانگیزی است. در شرایط کنونی کشور و با توجه به محرومیت‌هایی که درباره خرید تسلیحات متعارف تا 8 سال آینده به‌واسطه تبعات برجام پذیرفته‌ایم، توان موشکی بومی تنها راه پیش روی ما برای حفظ توان بازدارندگی نظامی کشور است.

البته تحریم‌های جدید ایالات متحده آمریکا که به طور ویژه فروش هر نوع تسلیحات به ایران را نیز شامل می‌شود، افزون بر ممنوعیت 8 ساله یاد شده، توان دفاعی ایران را نشانه گرفته است و پس از مطمئن شدن از تعطیلی تقریبی برنامه هسته‌ای ایران و متوقف شدن برنامه‌های ایران برای غنی‌سازی با غنای بالا و همچنین تعطیلی رآکتور آب سنگین اراک (تعطیلی برنامه تولید پلوتونیوم)، این بار موشک‌های بالستیک و گزینه‌های نامتقارن ایران در منطقه را هدف قرار داده است و به امید کشاندن ایران به پای میز مذاکره بر سر این موارد، دور جدید فشارهای اقتصادی بر کشور را آغاز کرده است. امید نهایی طراحان این فشارها برای رسیدن به اهداف‌شان بیش از هر چیز بر مبنای پالس‌هایی است که از درون ایران دریافت می‌کنند. تجربه مذاکرات منتهی به برجام و همچنین آنچه از جانب بعضی کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم در رابطه با مساله توان موشکی سپاه پاسداران مطرح شد در کنار پذیرش بی‌قید و شرط FATF توسط دولت یازدهم و همچنین عدم تخصیص کامل بودجه نهادهای نظامی در 3-2 سال اخیر از عمده‌ترین این پالس‌هاست.

در کنار همه اینها باید به فعالیت شدید رسانه‌ای برای قبولاندن تصویر آمریکایی از حضور نظامی مستشاری ایران در سوریه و عراق نیز اشاره کرد. در این تصویر ایران در سودای گسترش یک امپراتوری شیعی و تثبیت خود به عنوان یک قدرت بزرگ منطقه‌ای است. تصویری که بیش از هر کس مطلوب ایالات متحده آمریکا، اسرائیل و کشورهای حاشیه خلیج‌فارس است. تصویری که همانگونه که در ابتدا اشاره کردیم به جد توسط پاره‌ای رسانه‌ها و جریان‌های سیاسی در ایران نیز پیگیری می‌شود تا آنجا که یک روزنامه داخلی هم تیتر یک خود را به این موضوع اختصاص می‌دهد و از پشت‌پرده شهادت جوانان ایرانی در سوریه پرده برمی‌دارد! استدلال اساسی نویسنده روزنامه این است که چه الزامی به حضور در منطقه‌ای است که داعش در حال عقب‌نشینی از آن است و نیروهای تحت‌الحمایه آمریکا هم به دنبال استیلا بر آن مناطق هستند. در اصل نویسنده ناراحت است که چرا به هشدار آمریکا برای عدم حضور نیروهای وابسته به ایران در آن منطقه بی‌توجهی شده است. بی‌توجهی‌ای که به بمباران مواضع نیروهای ایرانی توسط آمریکایی‌ها منجر شده است و این بمباران راه را برای غافلگیری آنها توسط داعشیون و کشته شدن آنها هموار کرده است.

در نهایت این عدم تمکین به ایالات متحده آمریکا، بزرگ‌ترین تقصیری است که از نظر روزنامه مذکور، متوجه برنامه‌ریزان نظامی ایران در آن منطقه است و همین تقصیر است که آنها را مستحق ملامت شدن می‌کند! و این برنامه‌ریزان چه کسانی هستند؟ جز این است که فرماندهان سپاه قدس به شکل خاص و سپاه پاسداران به شکل عام‌تر، منظور نظر بوده‌اند. ملاحظه می‌کنید که در پس همه دلسوزی‌های صوری این افراد، روایت آمریکایی ماجرا قرار دارد؛ حضور غیرضروری و توسعه‌طلبانه ایران. مابقی حرف‌ها همه و همه پوششی است برای تن دادن به این روایت رسمی آمریکایی. این افراد دانه‌شان را در ایران می‌خورند و تخم‌شان را برای آمریکایی‌ها می‌گذارند و سپاه را متهم می‌کنند که چرا آهسته نرفته  و آهسته نیامده است که گربه شاخش نزند! حالا البته می‌شود به روزهای پس از موشکباران داعش نیز برگشت و موج‌سواری دولتیان روی احساسات ملت را به یاد آورد. آنجا که معتقد بودند دستور شلیک موشک‌ها را جناب روحانی صادر کرده است! حالا اما زمانی که روایت آمریکایی داستان را تنش‌آفرین تعریف می‌کند، شلیک موشک به مواضع داعش کاری غیرضرور و تحریک‌کننده از آب در می‌آید.


البته در ابتدا گفتیم که این تن دادن و پذیرش تلویحی و تلاش برای به جریان انداختن دستور کارهای همراستا با آن از ابتدای به قدرت رسیدن دولتمردان معتدل به انحای مختلف صورت گرفته است. بارزترین آنها هم در مناظرات انتخاباتی و توسط جناب روحانی با زیر سوال بردن برنامه موشکی سپاه و همه تلاش‌هایی که برای حفظ، تقویت و گسترش آن می‌شود، صورت گرفت. حالا اما این مساله یک گام به جلوتر آمده است و تلاش برای قبولاندن این مساله به مخاطبان که سپاه در حال دفاع از ایرانیان نیست، بلکه در حال ماجراجویی‌های ایدئولوژیک است، از انحصار رسانه‌های فارسی‌زبان اپوزیسیون خارج شده و نم‌نمک به یک دستور کار تلویحی برای روزنامه‌ها و رسانه‌های زنجیره‌ای داخلی اصلاح‌طلبان نیز تبدیل شده است. در حالی که کشورهای مآل‌اندیش همواره امنیت خود را در چندین لایه و مدار در اطراف کشور خود تعریف می‌کنند، خوشبینان و ساده‌لوحان وطنی این ضرورت را در یک هماهنگی سوال‌برانگیز با رقبای منطقه‌ای ایران و ایالات متحده آمریکا، تلاش‌های توسعه‌طلبانه شیعی و دخالت مستمر ایران در منطقه معرفی می‌کنند و بر همین اساس سعی می‌کنند ملت را از پشت‌پرده‌های ریخته شدن خون جوانان‌شان آگاه کنند! نباید بسادگی از این موضوع گذشت، چرا که همانگونه که گفتیم این صدایی است که نه از زبان این روزنامه، بلکه از حلقوم نخبگانی در درون هیات حاکمه کنونی بیرون آمده است. بر همین اساس است که برخورد با این روزنامه از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد منحصر در یک تذکر می‌شود و از طرف دیگر همین وزارت فرهنگ و ارشاد روزنامه «وطن امروز» را به خاطر یک تیتر ضد سعودی به دادگاه کشیده و چه فشارهایی که بر آن وارد نکرده است.

ارسال نظرات
پر بیننده ها