به گزارش خبرگزاری بسیج در قزوین، هر روز از روزها دل دل تاریخ وقایعی را به خود دیده اند ، با هم برخی از آنها را از نظر می گذرانیم:
نخستین دوره خبرگان رهبری (1362ش)
در اصل ۱۰۷ قانون اساسي آمده است که پس از بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران حضرت امام خميني (ره) که از طرف اکثريت قاطع مردم به مرجعيت و رهبري شناخته و پذيرفته شدند، تعيين رهبر به عهده خبرگان منتخب مردم است. خبرگان رهبري، درباره همه فقهاي واجد شرايط مذکور در اصول پنجم و يکصد و نهم بررسي و مشورت ميکنند؛ هرگاه يکي از آنان را اعلم به احکام موضوعات فقهي يا مسائل سياسي - اجتماعي يا داراي مقبوليت عامه يا واجد برجستگي خاصي در يکي از صفات مذکور در اصل يکصد و نهم تشخيص دهند، او را به رهبري انتخاب ميکنند. اولين دوره انتخابات مجلس خبرگان رهبري در نوزدهم آذرماه ۱۳۶۱ش برگزار شد و نزديک هجده ميليون نفر در اين انتخابات شرکت نمودند و ۷۵ نفر از نمايندگان مجلس خبرگان تعيين شدند و انتخاب بقيه نمايندگان به دور دوم انتخابات موکول گرديد. اولين دوره مجلس خبرگان رهبري نيز در تاريخ بيست و چهارم مردادماه ۱۳۶۲ش با پيام حضرت امام خميني (ره) افتتاح شد. مجلس خبرگان طبق قانون اساسي وظايف مهمي بر عهده دارد. طبق اصل ۱۱۱ هرگاه رهبر از انجام وظايف قانوني خود ناتوان شد يا فاقد يکي از شرايط مذکور در اصل پنجم و يکصد و نهم گردد و يا معلوم شود از اول فاقد بعضي شرايط بوده از مقام خود بر کنار خواهد شد. تشخيص اين امر به عهده مجلس خبرگان ميباشد. درصورت فوت، کنارهگيري يا عزل رهبر، خبرگان موظفاند در اسرع وقت، نسبت به تعيين و معرفي رهبر جديد اقدام نمايند.
تولد "ناپلئون بُناپارت" پادشاه كشورگشای فرانسه (1769م)
ناپلئون بُناپارت، امپراتور نامآور فرانسه در پانزدهم اوت 1769م در جزيره كُرْسْ در جنوب ايتاليا واقع در درياي مديترانه به دنيا آمد. وي در كودكي راهي فرانسه شد و پس از ورود به مدرسه نظام، در خدمت حكومت هيأت مديره انقلاب كبير فرانسه درآمد. ناپلئون در جريان سركوبي قيام اكتبر سال 1795م پاريس به قدري به سردمداران حكومت خوش خدمتي كرد كه به فرماندهي نيروهاي فرانسه در ايتاليا منصوب گرديد. وي در سالهاي بعد با پيروزيهاي پياپي در برابر دشمنان رژيم جديد و توسعه قلمرو حكومت فرانسه، محبوبيت زيادي در ميان مردم فرانسه به دست آورد كه اين امر زمينهساز به دست گرفتن مقام كنسول اولي فرانسه توسط بُناپارت را فراهم نمود. در اين دوران، ناپلئون همزمان با فتوحات نظامي خود، قانون اساسي جديدي براي فرانسه تدوين كرد و حقوق مدني و مقررات قضايى را كه تامين آزاديهاي اساسي را تضمين ميكرد، به اجرا گذاشت. با انجام اين اصلاحات، ناپلئون ميتوانست خود را وارث و دنبال كننده هدفهاي انقلاب فرانسه و يا به قول طرفدارانش، ناجي انقلاب بخواند. ولي واقعيت امر اين است كه وي از همان روز اول، در فكر به دست گرفتن قدرت مطلقه بود. او پس از چندي خود را كنسول مادام العمر فرانسه خواند و در سال 1804م تصميم گرفت تا در قالب عنوان امپراتور فرانسه، رژيم سلطنتي موروثي را به فرانسه باز گردانَد. از اين رو در دوم دسامبر آن سال تاجگذاري كرد و دوران ده ساله امپراتوري خود را با فتوحات پيدرپي و گسترش قلمرو امپراتوري خود در سراسر اروپا آغاز نمود. اما حمله ناپلئون به روسيه در سال 1812م پايان اين فتوحات بود. با شكست او در اين لشكركشي، برخي كشورهاي اروپايى از جمله انگلستان، روسيه، پروس، اتريش و سوئد كه از قدرت گرفتن روزافزون ناپلئون واهمه داشتند، با تشكيل اتحادي عليه وي، امپراتوري ناپلئون را به اضمحلال كشانده و او را در بيستم آوريل 1814م به جزيره اِلْبْ در درياي مديترانه تبعيد كردند. با اين حال ده ماه بعد، ناپلئون بار ديگر با تدارك مقدماتي به فرانسه بازگشت و حكومت را در دست گرفت. ولي حكومت دوم ناپلئون نيز بيش از يكصد روز به طول نينجاميد و اتحاد جديدي عليه او به سرعت ايجاد گرديد. با شكست دوباره بُناپارت از نيروهاي انگليس، پروس و بلژيك در نبرد واترلو، زندگي سياسي وي نيز پايان يافت و اين بار به جزيره دور افتاده سِنْتْهِلنْ در اقيانوس اطلس تبعيد شد. ناپلئون بُناپارت از سال 1815 تا 1821م به مدت شش سال در اين جزيره به سر برد تا اينكه در پنجم مه 1821م در 52 سالگي درگذشت.
افتتاح رسمي كانال پاناما و اتصال اقيانوس آرام و اطلس (1914م)
در اول ژانويه 1880م يك شركت فرانسوي، حفر كانال پاناما را آغاز كرد و 11 سال بعد در سال 1891م در حالي كه 33 كيلومتر از حفر كانال به پايان رسيده بود، به علت سوء استفادههاي مالي و ورشكستگي، از ادامه حفاري باز ماند. در سال 1902م دولت امريكا شركت فرانسوي را خريداري كرد و در سال بعد، كار حفاري را به شرط تسلط بر نواري به عرض 16 كيلومتر در دو طرف كانال و همچنين استيلا بر آبهاي دو دهانه كانال آغاز كرد. امريكا با اين كار، ثروت قابل توجهي را براي خود به ارمغان آورد و با ايجاد پادگان نظامي در منطقه، امريكاي لاتين را تحت كنترل و نظارت گرفت. در نهايت، كار حفاري كانال پاناما به طول بيش از 60 كيلومتر كه دو اقيانوس اطلس و آرام را به هم متصل ميكرد، در روز 15 اوت 1914م پايان پذيرفت و در اين روز افتتاح شد. مردم پاناما طي سالهاي بعد با حضور نيروهاي امريكا در منطقه مخالف بودند. از اين رو با مبارزات خود، قراردادِ حضور نيروهاي امريكا را منسوخ كردند و طي قراردادي، در سال 1977م قرار بر اين شد كه امريكا تا سال 2000م خاك پاناما را ترك كند و در نهايت در سال 2000م پس از يك قرن، خاك پاناما از قواي امريكايي تخليه شد.
روز ملي و استقلال "كره جنوبي" (روز جمهوري) (1945م)
كشور كره جنوبي با 99/268 كيلومتر مربع وسعت در شرق آسيا و در همسايگي كره شمالي قرار دارد. جمعيت كره جنوبي در حدود 47 ميليون نفر است كه بيشتر بودايى مسلك ميباشند. سئول پايتخت كره جنوبي است و وون واحد پول آن ميباشد. مردم كره جنوبي مليت كرهاي داشته و از نژاد زرد هستند. زبان رسمي آنها كرهاي و پيشبيني ميشود كه جمعيت اين كشور تا سال 2025 در حدود 52 ميليون نفر خواهد بود. بوسان، تائگو و اولسان از شهرهاي مهم كره جنوبي هستند. شبهجزيره كره تا پايان جنگ جهاني دوم، يك كشور متحد را تشكيل ميداد.در آخرين روزهاي جنگ، نيروهاي شوروي از شمال كره وارد خاك اين كشور شدند و پيش از رسيدن نيروهاي امريكا، كه قسمت جنوبي اين شبهجزيره را به اشغال خود درآورده بودند، نيمه شماليِ كره را تصرف كردند. براين اساس، كره در مدار 38 درجه عرض جغرافيايى به دو قسمت تقسيم شد. بعد از آن كه به علت سياستهاي استكباريِ دو ابر قدرت زمان، تلاشها و اميدهاي مردم براي يكپارچگي و اتحاد از ميان رفت. در قسمت جنوبي اين شبهجزيره، انتخاباتي برگزار گرديد و كشور جمهوري كره جنوبي در 15 اوت 1948م شكل گرفت. نظام اين كشور جمهوري چند حزبي با يك مجلس قانونگزاري است
روز استقلال "هند" از استعمار انگليس (1947م)
نهضت استقلالطلبي در شبه قاره هند در سالهاي دهه 1930م اوج گرفت و طي سالهاي جنگ دوم جهاني قدرت بيشتري يافت. اين امر انگليسيها را وادار كرد كه بلافاصله بعد از پايان جنگ، آمادگي خود را براي اعطاي استقلال به اين كشور اعلام نمايند. ولي آنان در عين حال با ايجاد اختلاف بين رهبران هندو و مسلمان از تحقق يافتن اين امر جلوگيري ميكردند. اين اختلافات سرانجام با توافق درباره تقسيم هندوستان به دو كشور هند و پاكستان حل شد و قانون استقلال هند كه منجر به تشكيل دو حكومت جداگانه در هندوستان شد، روز هجدهم ژوئيه 1947م از تصويب پارلمان انگليس گذشت. به موجب اين قانون، دو حكومت جديد كه دومينيون يا قلمرو حكومتي خوانده ميشدند، در عين خودمختاري همچنان تحت سرپرستي انگلستان باقي ميماندند و كميسر عالي انگليس به نمايندگي پادشاه انگلستان بر امور اين كشورها نظارت ميكرد. قانون استقلال هند همچنين مهاراجهها و شاهزادگان بيشمار هندي را نيز كه هر يك داراي قلمرو حكومتي يا اميرنشين بودند در انتخاب خودمختاري يا پيوستن به يكي از دو كشور هند و پاكستان مخير مينمود. قانون استقلال هند در عمل مشكلات زيادي به وجود آورد زيرا اولا جمعيت مسلمانان هندوستان در سراسر شبه قاره هند پراكنده بودند و بين اقليت مسلمان و اكثريت هندو در قلمرو حكومت هند، و بين اقليت هندو و اكثريت مسلمان در قلمرو حكومت پاكستان برخوردهاي خونيني روي داد و يك جو خصومت و اختلاف بين دو كشور به وجود آورد. با نزديك شدن خاتمه نفوذ و استعمار چند صد ساله انگلستان در هند و به دنبال آن، طرح تأسيس يك حكومت مستقل اسلامي در ناحيه مسلماننشين اين شبه قاره، كشور پاكستان متشكل از دو ناحيه شرقي (بنگلادش) و غربي (پاكستان) در اوضاعي آشفته تشكيل شد. در همين زمان آخرين نايبالسلطنه هند، در پانزدهم اوت 1947م استقلال هند و پاكستان پس از 200 سال استعمار را اعلام كرد و گاندي رهبري هند و محمدعلي جناح مسئوليت اداره پاكستان را به عهده گرفتند. در اين زمان هر يك از ايالاتْ حق پيوستن به كشورهاي مسلماننشين هند و يا پاكستان را داشتند. پس از مدتي قسمت شرقي پاكستان به صورت كشور بنگلادش استقلال يافت. از آن زمان تا كنون نيز درگيريهاي مرزي بر سر ناحيه جامو و كشمير ميان هند و پاكستان جريان دارد.
1004/ت30.ب