یادداشت اختصاصی «بسیج»/ حیدررحیم پورازغدی
ليكن از آنجا كه اهل سنت آيين رهبري را از غدير خم نياموختند ، سنتي را كه پيامبر براي گزينش رهبري شناساند متروك داشتند ، هنوز سه دهه از رحلت پيامبر نگذشته بود كه آيين خلافت تبديل به آيين سلطنت گرديد
کد خبر: ۸۹۰۹۶۷۸
|
۲۶ شهريور ۱۳۹۶ - ۱۰:۵۱

به گزارش خبرگزاری بسیج ، استاد حیدر رحیم پور ازغدی  در یادداشتی  کهبراری خبرگزاری «بسیج » ارسال کرد نوشت:

 از آنجا كه اهل سنت آيين رهبري را از غدير خم نياموختند ، سنتي را كه پيامبر براي گزينش رهبري شناساند متروك داشتند ، هنوز سه دهه از رحلت پيامبر نگذشته بود كه آيين خلافت تبديل به آيين سلطنت گرديد و شعار سلطنت طلبان اين شد "الحق للسيف "حق با شمشير است هر كه بر تخت سلطنت نشيند اطاعتش واجب است و از آنجا كه اهل سنت رهبر و امام مشخصي ندارند صهيونيزم جهاني با ابزار گيري انگليس توانست حجاز و عراق و شامات را بهم ريخته و كعبه و مدينه را صاحب شود و ساختار مذهب وهابيت را اين چنين آغاز كردند كه نخست جوان هوشمندي به نام همفر را با فقه حنبلي كه آلوده به موهوماتي است آشنا كرد و او را براي تكميل تحصيلاتش به تركيه و عراق و ايران فرستاد و چون وي پخته جاسوسي گرديد به دستور اينتليجنت سرويس ، به كاوش در پي شكاري برآمد تا بتواند پيشواي مذهب دلخواه انگلستان و مناسب اجراء اهدافش را بيافريند ، يعني تحقير مذاهب اربعه اهل سنت و پراكندگي امت برآيد .

وپس از جستجو ها محمد ابن وهاب را مناسب ترين ديد و با او درب آشنايي و دوستي را گشود و بهتر است ماجراها را از نوشته هاي خود مذهب تراش ، حكايت كنم . او مي نويسد مستعمرات ما پيش از جنگ جهاني به اندازه اي بود كه هيچگاه آفتاب در آنها غروب نمي كرد از اروپا گرفته تا چين و خاورميانه همه جا مستعمره ما بودند گرچه ما در بسياري از كشور ها حاكمان دست نشانده اي نداشتيم . بلكه در آن كشور ها ساختاري را آفريده بوديم كه در آن ساختار خودشان كارهاي مطلوب ما را انجام مي دادند اگرچه مخالف ما بودند  " قابل توجه حكام امروز ايران " از اين رو آنگاه كه انگلستان در انديشه جهان پادشاهي ، برآمد  ما از هند به خاطر اديان و مذاهبي كه بر آنجا حكومت مي كرد وحشتي نداشتيم و همچنين از چين زيرا فلسفه كنفوسيوس مانع از قيام مردم بود " و به همين مائو راه نجات چين را ماركسيست شدن مردم تشخيص داد " اما وضع كشورهاي اسلامي ما را نگران مي كرد و خطر مذهب شيعه اماميه از همه بيشتر بود و تنها وحشتي كه ما داشتيم از عالمان شيعه بود زيرا اينان حاضر نبودند به اندازه سر سوزني از مباني خود دست  بردارند و طرح هاي اندلسي هم در ميان شيعيان چندان كار ساز نبود زيرا هرگاه رهبري شيعه حكمي را صادر مي كرد بد و خوب شيعيان از او اطاعت مي كردند . ولا حول و لا قوه الا بالله

ارسال نظرات