اعظم السادات میر حسینی در نشست حلقه صالحین پایگاه سمیه گفت: همانا خداوند دو گونه حجت بر انسانها قرار داده است: يكى حجت ظاهر و ديگرى حجت باطن است. حجتِ آشكار همان رسول و انبيا و ائمه هستند. حجت نهان، عقول است.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری بسیج از بافق، نشست حلقه جوانان پایگاه سمیه شهرستان بافق با موضوع " حجتهای پنهان و آشکار" برگزار شد. در این نشست "اعظم السادات میر حسینی" کارشناس و مربی حلقه صالحین با بیان روایتی از امام رضا (ع) بر جدا نبودن و برتر نبودن حجت عقل از حجت آشکار، محاکمه هر انسانی را در پیشگاه خداوند بر اساس این دو حجت الهی دانست.
میرحسینی گفت: روایت عمدهاى که سخن از حجت ظاهر و باطن دارد، وصیت حضرت امام موسى بن جعفر (ع) به «هشام بن حکم» است. این روایت در کتاب بحارالانوارج ۷۸، ص. ۳۰۰، باب ۲۵، از کتاب تحف العقول نقل گردیده است.
در قسمتى از آن آمده است: ((یاهشام! ان لله على الناس حجتین: حجه ظاهره و حجه باطنه؛ فاما الظاهره فالرسول و الانبیاء و الائمه و، اما الباطنه فالعقول...))
اى هشام! همانا خداوند دو گونه حجت بر انسانها قرار داده است: یکى حجت ظاهر و دیگرى حجت باطن. حجتِ آشکار همان رسول و انبیا و ائمه هستند. حجت نهان، عقول است...))
گفتنى است که نه در این روایت و نه در هیچ حدیث دیگرى، عقل و حجت درونى، مکفى از امور دیگر یا برتر از حجت آشکار و بیرونى (انبیا و ائمه (ع)) قلمداد نشده است؛ بلکه اگر عقل برتر و یا مکفى از هدایتهاى وحیانى و حاملان آن بود و باوجود آن انسان حاجت به چیز دیگرى نداشت، فرستادن رسولان و انزال کتابهاى آسمانى لغو مىنمود و انجام آن بر خداوند حکیم، قبیح و محال شمرده مىشد.
وی یکی از فلسفههای اساسی بعثت پیامبران را جبران نادرستیهای عقل دانست و افزود: یکى از فلسفههاى اساسى بعثت پیامبران، این است که نارسایىهاى عقل را جبران کنند و آنجا که شاهباز اندیشه قدرت پرواز ندارد، از طریق وحى انسانها را هدایت کنند و آنچه را براى عقل درکپذیر نیست، به بشر بنمایانند و او را از ضلالت و گمراهى نجات بخشند. بنابراین اساساً فروغ هدایت پیامبران بسى فراختر و فراتر از جلوه تابش عقل است. دوم مفاد این روایت آن است که: خداوند بر مردم دو حجت دارد؛ یعنى خداوند بر اساس دو نعمتى که به انسانها داده است، بر آنان احتجاج مىکند و از آنها حساب مىکشد.
میر حسینی در ادامه سخنان خود به بیان دو حجتی که انسان را در پیشگاه خداوند محاکمه میشود اشاره کرد و گفت: هر انسانى در پیشگاه الهى بر اساس حجتهاى الهى محاکمه مىشود و این حجتها دو دستهاند:
حجت بیرونی، خداوند بر اساس آنچه به وسیله انبیا و ائمه فرستاده است و آنان به مردم ابلاغ و تبلیغ کردهاند، سؤال خواهد کرد. از جمله آنها مسأله «ولایت و حکومت» و یا «حجیت فتوا و حکم مجتهد اعلم در عصر غیبت» است؛ چرا که فقیه عادل بر حسب روایات متعدد، جانشین پیامبر (ص) و ائمه (ع) است.
حجت درونی، در مواردى که شخصى نسبت به حکم شرع، جاهل بوده و در جهالت مقصر نبوده و امکان دسترسى به حجت خارجى را نداشته است؛ و یا از مسائلى است که شارع درباره آن حکم نداده است؛ چنانچه عملش منطبق با عقل و فطرت باشد، حجت باطنى قابل قبول است؛ وگرنه مستحق مؤاخذه و عقوبت مىباشد. بنابراین وجود حجت درونى، نافى حجت خارجى نیست و هر دو یار و همراه یکدیگرند.
میرحسینی گفت: روایت عمدهاى که سخن از حجت ظاهر و باطن دارد، وصیت حضرت امام موسى بن جعفر (ع) به «هشام بن حکم» است. این روایت در کتاب بحارالانوارج ۷۸، ص. ۳۰۰، باب ۲۵، از کتاب تحف العقول نقل گردیده است.
در قسمتى از آن آمده است: ((یاهشام! ان لله على الناس حجتین: حجه ظاهره و حجه باطنه؛ فاما الظاهره فالرسول و الانبیاء و الائمه و، اما الباطنه فالعقول...))
اى هشام! همانا خداوند دو گونه حجت بر انسانها قرار داده است: یکى حجت ظاهر و دیگرى حجت باطن. حجتِ آشکار همان رسول و انبیا و ائمه هستند. حجت نهان، عقول است...))
گفتنى است که نه در این روایت و نه در هیچ حدیث دیگرى، عقل و حجت درونى، مکفى از امور دیگر یا برتر از حجت آشکار و بیرونى (انبیا و ائمه (ع)) قلمداد نشده است؛ بلکه اگر عقل برتر و یا مکفى از هدایتهاى وحیانى و حاملان آن بود و باوجود آن انسان حاجت به چیز دیگرى نداشت، فرستادن رسولان و انزال کتابهاى آسمانى لغو مىنمود و انجام آن بر خداوند حکیم، قبیح و محال شمرده مىشد.
وی یکی از فلسفههای اساسی بعثت پیامبران را جبران نادرستیهای عقل دانست و افزود: یکى از فلسفههاى اساسى بعثت پیامبران، این است که نارسایىهاى عقل را جبران کنند و آنجا که شاهباز اندیشه قدرت پرواز ندارد، از طریق وحى انسانها را هدایت کنند و آنچه را براى عقل درکپذیر نیست، به بشر بنمایانند و او را از ضلالت و گمراهى نجات بخشند. بنابراین اساساً فروغ هدایت پیامبران بسى فراختر و فراتر از جلوه تابش عقل است. دوم مفاد این روایت آن است که: خداوند بر مردم دو حجت دارد؛ یعنى خداوند بر اساس دو نعمتى که به انسانها داده است، بر آنان احتجاج مىکند و از آنها حساب مىکشد.
میر حسینی در ادامه سخنان خود به بیان دو حجتی که انسان را در پیشگاه خداوند محاکمه میشود اشاره کرد و گفت: هر انسانى در پیشگاه الهى بر اساس حجتهاى الهى محاکمه مىشود و این حجتها دو دستهاند:
حجت بیرونی، خداوند بر اساس آنچه به وسیله انبیا و ائمه فرستاده است و آنان به مردم ابلاغ و تبلیغ کردهاند، سؤال خواهد کرد. از جمله آنها مسأله «ولایت و حکومت» و یا «حجیت فتوا و حکم مجتهد اعلم در عصر غیبت» است؛ چرا که فقیه عادل بر حسب روایات متعدد، جانشین پیامبر (ص) و ائمه (ع) است.
حجت درونی، در مواردى که شخصى نسبت به حکم شرع، جاهل بوده و در جهالت مقصر نبوده و امکان دسترسى به حجت خارجى را نداشته است؛ و یا از مسائلى است که شارع درباره آن حکم نداده است؛ چنانچه عملش منطبق با عقل و فطرت باشد، حجت باطنى قابل قبول است؛ وگرنه مستحق مؤاخذه و عقوبت مىباشد. بنابراین وجود حجت درونى، نافى حجت خارجى نیست و هر دو یار و همراه یکدیگرند.
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
آخرین اخبار