بزرگ مرد کوچک آذربایجان
به گزارش خبرگزاری بسیج از آذربایجان شرقی، این عکس به عنوان نماد مقاومت جوانان ایران در دنیا شناخته شده است و البته خیلی ها به اشتباه تصور می کردند این عکس متعلق به حسین فهمیده است.
در سال 1359 که جنگ آغاز شد به آن صورت، اعزام منظم و سیستماتیکی در تبریز وجود نداشت. شهید حسن جنگجو و چند نفر از دوستانش با هم قرار گذاشتند و به سوی دزفول حرکت کرده، جایی را که برای آموزش مهیا شده بود، پیدا کردند و مشغول فراگیری دوره های آموزش نظامی شدند.
جنگجو از لحاظ جسمی ضعیف بود و کوتاه قد. پس از گذراندن دوره آموزشی از اعزام او به خط مقدم جلوگیری شد. ناچار به تبریز برگشت و مدتی در جهاد سازندگی مشغول کار شد.
هنوز دو ماه از آغز کارش در جهاد نگذشته بود که نتوانست دوری از جبهه را تحمل کند و به همراه چند نفر از دوستانش عازم جبهه و با شهید چمران آشنا شد و به گروه جنگ های نامنظم پیوست. جنگجو تا آخرین روزهای زندگی دکتر مصطفی چمران از هم رزمان آن شهید بود.
حسن جنگجو پس از اعزام دومش به جبهه در اکثر عملیات ها شرکت داشت، از جمله در عملیات فتح المبین که در آن به شدن زخمی شدند. در عملیات والفجر 4 تمام بدنش زخمی شده، تعدادی از انگشتان پایش شکست و در بیمارستان بستری شد.
هنوز پایش کاملاً خوب نشده بود که خواست دوباره به جبهه برگردد. اهل خانه اصرار کردند که صبر کند و بپس از بهبودی کامل به جبهه بازگردد ولی او گفت: در این جبهه به نیرو نیاز است. اگر پوتین پاهایش را ناراحت کند مجبور است با پای برهنه هم که شده به جبهه باز گردد.
یک ماه بعد از حرکتش از تبریز، عملیات خیبر آغاز شد. وی که در این عملیات با پای برهنه شرکت کرده بود در محاصره دشمن گیر افتاد. و به اتفاق عده کمی از دوستانش که آن جا حضور داشتند در رکاب شهید حمید باکری تا آخرین لحظه مقاومت کرد و در نهایت به درجه رفیع شهادت نایل آمد و مفقودالاثر، اینک پس از 34 سال پیکر حسن جنگجو این بزرگ مرد کوچک آذربایجان تفحص و شناسایی شده است.
قسمتی از وصیت نامه حسن جنجگو:
»اینجانب حسن جنجگو برای لبیک گفتن به فرمان امام زمان و نائب بر حقش امام خمینی، به جبهه های حق علیه باطل اعزام شدم. از خداوند متعال می خواهم، به همه رزمندگان جمهوری اسلامی ایران پیروزی نصیب کند و برای تمام مسلمین جهان و مخصوصاً به مسلمانان ایران، زیارت حرم پرصفای امام حسین (ع) را نصیب کند.
از پدر، مادر، برادران و خواهرانم می خواهم، تا آخرین لحظه عمرشان از فرمان امام خمینی اطاعت کنند و از خط وی که راه سرخ و شهادت امام حسین(ع) است، پشتیبانی کنند، از برادران حزب اللهی تقضا دارم وقتی، خداوند شهادت را نصیبنم کرد، سنگرهای خالی ما را پر کنند. از برادران پشت جبهه هم می خواهم که به گروهک های منحرف و غیر اسلامی امکان فعالیت ندهند و هر کجا آن ها را مشاهده کردند، سرکوب نمایند. حسن جنگجو ـ 2/7/61»
داود خدایی
