گفتگوی «بسیج» با خانواده شهید سید محمد حسینی

پدر شهید جهادگر: پسرم عاشق خدمت به خلق بود

پدر شهید حسینی گفت : پسرم همیشه نماز اول وقت را بر همه چيز مقدم مي شمرد ؛ قرآن و توسل برنامه روزانه او بود. پسرم عاشق ولایت و رهبری بود و عاشق این بود تا برای اسلام و انقلاب جان خویش را فدا کند.
کد خبر: ۸۹۱۴۷۳۶
|
۱۷ شهريور ۱۳۹۶ - ۱۲:۵۶

به گزارش خبرگزاری بسیج از کرج ، خدایا ! بچه های دهه هفتادی چه غوغایی کرده اند !

آن از شهید محسن حججی که حجت را بر ما تمام کرد ....

و این از شهیدسیدمحمدحسینی ، فارغ التحصیل دبیرستان تیزهوشان و دانشجوی ترم آخر دانشگاه امیر کبیر که جهاد اکبر و بالاتر از آن جهاد کبیر را به نحو احسن و اکمل و بطور عملی انجام داده .

 پدر شهید جهادگر: پسرم عاشق خدمت به خلق بود

گفتگو با خانواده شهید

خانواده شهید آرام و صبورند. زندگی ساده و بی ریایی دارند؛ وقتی با آنان به صحبت می نشینی عشق و ایمان به اسلام و انقلاب در گفته هایشان موج می زند؛ سید محمد جوانی که خوشرویی و ایمانش زبان زد همگان است، هنوز هم که از این بسیجی جهادگر سخن به میان می آید نزدیکان و دوستان وی از غم نبودن ایشان متاثر می شوند و البته به حال خوش این شهید که توانست به فیض شهادت نایل آید غبطه می خورند، شهیدی که از جهادگران اعزامی استان البرز به مناطق محروم استان کرمانشاه بود که شنبه شب هفته جاری بر اثر سانحه رانندگی به همراه یک تن دیگر از بسیجیان جهادگر در استان کرمانشاه به شهادت رسید.

گفتگو با پدر شهید:

 

پسرم عاشق ولایت و رهبری بود

 

پدر شهید که با شنیدن نام محمد اشک در چشمانش حلقه می زند این چنین می گوید:

 

محمد همیشه فرزند نیکی برای من و مادرش بود. ایشان هنگام فراغت از تحصيل به ويژه در تعطيلات تابستاني با کار و تلاش فراوان مخارج شخصي خود را براي تحصيل بدست مي آورد ، او با شور و نشاط و مهر و محبتی که داشت به محيط گرم خانواده صفا و صميميت ديگري مي بخشيد.

محمدر به انجام معنویات و عبادات علاقه فراوانی داشت، محمد از سن 9 سالگي تا لحظه شهادت در تمام فراز و نشيب هاي زندگي و كاري، هرگز نمازش ترک نشد.

 

اشتياق او به مسجد رفتن و قرآن خواندن حدي بود که هروقت صدای اذان را مي شنيد دست از كار مي كشيد و روانه مسجد مي شد و تا آخرين لحظات حيات خود، دست از دعا و نيايش برنداشت.

 

پدر شهید ادامه می دهد: پسرم همیشه نماز اول وقت را بر همه چيز مقدم مي شمرد ؛ قرآن و توسل برنامه روزانه او بود. پسرم عاشق ولایت و رهبری بود و عاشق این بود تا برای اسلام و انقلاب جان خویش را فدا کند.

 

 

سید محمد همچنین هیچگاه از یاد همنوعان غافل نمی شد با آنکه سن زیادی نداشت اما همیشه سعی می کرد تا حد امکان گره گشای مشکلات همنوعان و دوستان و آشنایان باشد. آن چيزي که براي او مطرح نبود خواب و خوراک و استراحت بود.

پدر بزرگوار شهید همچنین می گوید: پسرم چون شمع مي سوخت و چونان چشمه ساران در حال جوشش بود و يک آن از تحرک باز نمي ايستاد. روحيه ايثار و استقامت او شگفت انگيز بود؛ خدا رو شکر که لیاقت داشتیم چنین فرزندی تربیت کنیم که نامش جزو شهدای جهادگر باشد.

 

اهرم‌هایی که باعث تقویت روحیه معنوی او شد و باعث شد به این درجه برسد، توکل به خدا بود.

درنامه این شهید گرانقدر خطاب به مادر محترمه شان میخوانیم : با توکل به خداوند عازم شدم . دعا کنید این کم ، از بندهٔ حقیر پذیرفته شود که إن شاء الله عاقبت به خیری و شهادتم امضاء شود . حلالم کنید

نوکر شما سید محمد

واما حرف آخر

انقلابی شما بودید

که نه پشت میز ،در اتاق های در بسته و زیر باد کولر

نه پای پیج های اینستاگرامی و شعار های توئیتری

بلکه زیر گرمای تابستان و با کمترین امکانات به دور ترین روستا ها می رفتید

برای از بین بردن فقر

برای برقراری عدالت

برای...

شهادتتان مبارک

 

خبرنگار بسیجی : سجاد بذرپاش

ارسال نظرات
پر بیننده ها