مسلمانان میانمار، قربانیان منفعت طلبی های آمریکا در شرق آسیا!
اما اگر کمی دقیق باشی و خبرهایی که گاه بیگاه در سکوت عجیب رسانه های غربی افشا می شود را رصد کنی، طعم تلخ این طنز، چنان وجودت را در هم می پیچد که از خود بیخود می شوی.
از غربی هایی که برای کشته شدن یک حیوان تب می کنند! و در برابر نسل کشی مسلمانان در یمن و غزه و فلسطین و ... همیشه سکوت در پیش گرفته اند، هیچگاه اقدامی قاطع و در خور توجه در موضوع میانمار مورد انتظار نبوده و نیست، اما عملکرد منفعلانه و بسنده کردن به چند بیانیه از سوی بیش از یک میلیارد مسلمان در برابر این نسل کشی وحشیانه چه توجیهی دارد؟!
براستی چرا تاکنون هیچ پیگیری جدی حقوقی و دیپلماتیکی در برابر این فجایع انسانی صورت نگرفته است؟! حتما باید دست روی دست گذاشته تا حضرت آقا در درس خارج فقه خود از کم کاری و بی تفاوتی جهان اسلام نسبت به موضوع گلایه کند؟! سازمان کنفرانس اسلامی اگر نتواند در مقابل چنین حوادثی قد علم کند و نقشی مفید و موثر ایفا نماید، پس فلسفه وجودی اش چیست؟!
اما نکته ی مهمی در پشت صحنه حوادث میانمار خودنمایی می کند که بسیار عمیق تر از جنگ و اختلافی مذهبی بین مسلمانان و بوداییان است. «شین ویراتو» در حقیقت دست‌نشانده آمریکا است و به ظاهر رهبر دینی است و کاری جز نفرت‌پراکنی نسبت به مسلمانان در میان بوداییان ندارد آن جا که می گوید:
«وقتی مسلمانی کسب و کاری راه می‌اندازد، این کار را برای جامعه مسلمانان می‌کند ... دشمن ما دارد قوی‌تر و خطرناک‌تر می‌شود. روزی می‌رسد که مسلمانان بر همه منابع ما چنگ می‌اندازند... اجازه ندهید پول‌تان به دست دشمن برسد. اگر پول شما به دست‌شان برسد، ازدواج می‌کنند ... بچه‌هایشان هم تهدیدی برای کشورمان هستند. مذهب‌مان را از بین می‌برند.»
این عقاید نژاد پرستانه که در عمل هیچ عینیت و صحتی در میانمار ندارد از آن جا سرچشمه می گیرد که آمریکایی‌ها با بهره‌گیری از مهره‌هایی همچون «شین ویراتو» در میانمار و تحریک دولت و دمیدن بر اختلافات مذهبی، سعی دارند منافع اقتصادی و سیاسیشان را درشرق آسیا تامین کنند.
این موضوع زمانی بهتر درک می‌شود که بدانید جُرج سوروس در سال ۲۰۰۳، بنیادی را در راستای تغییرات اقتصادی،سیاسی و اجتماعی در میانمار راه‌اندازی می‌کند. این بنیاد که «امریکن تَسک» نام دارد، با بودجه مصوب دولتی، وظیفه آموزش، کادرسازی و تربیت رهبران جوان میانمار را از میان نخبگان این کشور برعهده دارد.
کوتاه کردن دست چین از میانمار و تسلط بر منافع نفت و گاز این کشور، یکی از دلایل تربیت نیرو و روی کارآوردن دولت دست‌نشانده توسط آمریکایی‌ها بود. نتیجه آن که روایتگریِ جنایات اخیر در میانمار بر اساس «تقابل صرفِ میان مسلمانان و بودایی‌ها»، تحریف واقعیت به نفع آمریکاست و سکوت مسلمانان در برابر نسل کشی مظلومان میانمار، مهر تایید دیگری به نقشه شوم آمریکا در جهان است.
