استقلال کردستان عراق در چه سطحی از اهمیت قرار دارد ، موضوعی داخلی است یا ساخته و پرداخته عوامل متعدد و مختلف بیرونی است ؟ شاید هم تلفیقی از عوامل بیرونی و داخلی با اهدافی از پیش تعیین شده؟؟
کد خبر: ۸۹۱۷۷۳۴
|
۳۰ مهر ۱۳۹۶ - ۱۸:۳۱

در زمانی که داعش و معارضین در حال از دست دادن اخرین سنگرهای خود در تلعفر هستند، و هیچ بازیگری، حاضر به از دست دادن صحنه گردانی تلعفر نبوده و شاهد مشارکت نیروهای پیشمرگه کُردی، ارتش و حشدالشعبی و حتی نیروهای ائتلاف بین المللی هستیم.هم زمان با این تحولات،نظاره گر تحرکات سیاسی دیگری در بغداد هستیم. 

به خاطر موقعیت ویژه تلعفر و ارتباط با ترکمنهای شیعی و سنی و کردها و همسایگانی چون سوریه و ترکیه، بازیگران صحنه ی جنگ علیه داعش،به دوره بعد از ازادسازی فکر میکنند و بالتبع نگران تسلط یک گروه، بر این منطقه راهبردی هستند.همانند انچه که در کرکوک و بعد از ازادسازی این منطقه توسط نیروهای پیشمرگ کرد در سال ۲۰۱۴ اتفاق افتاد. لذا تحولات تلعفر زیر ذره بین رقبا قرار دارد.

اما سفر وزیر دفاع امریکا در عین ارتباط با این قضیه، به موضوع استقلال کردستان هم بی ربط نیست.

بارزانی و متیس ۲۳ اگوست ۲۰۱۷ مذاکراتی باهم داشتند.همانطور که انتظار می رفت،تعویق زمان رفراندوم محور اصلی مذاکره بود و طبق معمول، بارزانی امید بیشتری به امریکا داشت تا دولت متبوعش بغداد.

بارزانی عنوان کرد که تعویق رفراندوم می بایست توام با مشوقهای جدی تر و ضمانتهای بیشتر و قوی تری باشد تا بتوانیم بررسی یا به تعبیری سبک سنگین کنیم.از نظر بارزانی، وعده های بغداد، بدیل همه پرسی نیستند.اما حاضر به بررسی ضمانتهای بین المللی هستیم.اما چرا بارزانی به وعده های امریکا و ضمانتهایش امیدوار است؟

به راستی، نظر واقعی امریکا به عنوان بازیگر مهم فرامنطقه ای نسبت به استقلال کردستان یا به تعبیری تجزیه عراق چیست؟

نظر امریکا از این جهت مهم است که به خاطر مقدوراتش و همچنین احاطه بر سیستم بین الملل، میتواند به عنوان تصمیم گیرنده اصلی ظاهر شود.همچنانکه در سال ۲۰۱۴ توانست همین موضوع استقلال کردستان را تا به امروز و حدود سه سال به تعویق اندازد.

مشکلات داخلی اقلیم کردستان،اختلاف جریانهای کُردی،مخالفت همسایگانی چون ترکیه و ایران به عنوان قدرتهای مهم منطقه ای، ودر کنار ان، عدم حمایت قاطع قدرتهای بین المللی،استقلال کردستان را با موانع عمده ای روبرو میکند.

در طول چند دهه اخیر ترکیه مخالفت آشکار خود را با هر پروژه ای که منجر به افزایش کُردها شود،از خود به نمایش گذاشته است.بی شک ایران هم خواهان حفظ تمامیت ارضی عراق و به عبارتی دیگر مخالف تجزیه این کشور است.

انکارا،بارها تصمیم دولت اقلیم کردستان عراق برای برگزاری همه پرسی استقلال از عراق را اشتباه دانسته و در بیانیه‌ای اعلام کرد: " در شرایط غیرعادی فعلی در عراق، انجام همه‌پرسی از جمله در مناطقی از این کشور که مورد اختلاف است نمی‌‌تواند منعکس کننده اراده واقعی مردم عراق باشد."

در اواسط فروردین سال جاری به دنبال افراشته شدن پرچم کردستان در استان کرکوک، رجب طیب اردوغان، درخواستِ پایین آوردن پرچم اقلیم از ادارات دولتی را داد.

وابستگی کردستان عراق به درآمدهای نفتی و نقشی که ترکیه در صدور آن به دریای مدیترانه ایفا می‌کند، گویای اهمیت حفظ مناسبات دوستانه اربیل با آنکارا است.لذا برداشتن گام در مسیر تحقق همه پرسی می‌تواند به طور کلی آینده اقلیم را با خطر جدی روبرو سازد.

و اما در ارتباط با بازیگران فرامنطقه ای، همانند امریکا،روسیه و اتحادیه اروپا،

باید عنوان کنم،مسکو سیاست و رویکرد شفافی در رابطه با استقلال کردستان، اتخاذ نکرده است.

روابط شوروی و خاندان بارزانی که یکی از مشهورترین و مؤثرترین خاندان‌های کردی محسوب می‌شود، و ماجرای فرار مصطفی بارزانی به شوروی پس از شکست جمهوری مهاباد ریشه در تاریخ دارد.

اگر یکی از مهم‌ترین محورهای سیاست خارجی روسیه در منطقه غرب آسیا، مقابله با نفوذ آمریکا در این منطقه فرض شود،طبیعی است که روسیه نسبت به برخی طرح‌های مورد علاقه آمریکا برای نظم جدید منطقه، واکنش نشان خواهد داد، اگرچه سطح این واکنش می‌تواند در پرونده‌های مختلف متفاوت باشد. بر همین اساس، طرح تجزیه عراق که به استقلال کردهای این کشور گره خورده است، نمی‌تواند مورد علاقه‌ی روسیه باشد.این را می‌توان در اظهارات مقامات مسکو نیز مشاهده کرد.

کرملین کمک‌های نظامی به نیروهای پیشمرگ اقلیم کردستان عراق را،همانند امریکا، مشروط به اجتناب از جنگ و درگیری با دولت مرکزی کرده است.به تعبیری کرملین، تشدید حس جدایی‌طلبی کردهای عراق و ایجاد موجبات برای شناسایی رسمی بین‌المللی استقلال کردها را دنبال نمی‌کند.

لاوروف،وزیرخارجه روسیه،بارها از تمایل کشورش برای افزایش روابط اقتصادی و بازرگانی با اقلیم کردستان خبر داده است.روسها همانند امریکا به رغم مخالفت بغداد در زمینه انرژی قراداد قابل توجهی با اقلیم کردستان به امضا رسانده اند.

اما در ارتباط با امریکا باید گفت، مناسبات واشنگتن با کردها و خاصه احزاب کردی،همیشه خوب بوده است.در سال های دهه ۱۹۶۰،کاخ سفید از طریق شاه ایران با کردها رابطه داشت و از آن ها حمایت می کرد.بعد از حمله آمریکا به عراق هم این ارتباط ادامه یافت.

اقدامات امریکا طی سه دهه اخیر از عوامل موثر بر افزایش شان و جایگاه و قدرت کردها در عراق بوده است.در دوره اخیر نیز درگیری با داعش و هم پیمانی کاخ سفید با کردها،منجر به افزایش قدرت و اعتماد به نفس انها شده است.

از نظر واشنگتن، کردهای اقلیم کردستان عراق،میتواند به عنوان کارت بازی در منطقه حساس خاورمیانه و خلیج فارس عمل کند.از این کارت بازی میتواند روابط خود را با عراق تنظیم و بر ایران و ترکیه تاثیر بگذارد.واشنگتن به دنبال «منبع بحران»جدید در منطقه است و شرایط بالقوه و بالفعل اقلیم،در حال و اینده،نیاز انها را به منبع بحران تامین میکند.از این منظر،آمریکا برای کنترل بحران و خلق سناریوهای خود کردها را در نظر گرفته است اما فعلا فضا برای استقلال و پیدایش کردستان بزرگ مهیا نیست.

واشنگتن در بیانیه ها و اعلامیه هایی با استقلال کردستان مخالفت و از این موضوع ابراز نگرانی کرده است.البته استدلال انها این است که تمرکز بر این مساله،روند مبارزه با تروریسم و داعش را کُند کرده و تاثیر منفی بر این موضوع میگذارد.لذا زمان حاضر را برای همه پرسی، مناسب نمیداند.

اما طبق نظر سایت" گلوبال ریسرچ"، واشنگتن با کُردهای عراق و سوریه برای تشکیل یک کشور قومیتی به نام کردستان بزرگ توافق پنهانی کرده است تا جمهوری عراق و سوریه تجزیه و تضعیف شوند.در حال حاضر، فعالیتهای امریکا چنین امری را تایید نمیکند اما به عنوان برنامه و اهداف بلندمدت واشنگتن،نباید ان را از نظر دور داشت.

یک سال پیش کمیته امور خارجی مجلس نمایندگان آمریکا طرحی را تصویب کرد که بر اساس آن‌،قرار شد آمریکا به صورت مستقیم سلاح و سایر تجهیزات نظامی را برای پیشمرگه‌های کرد ارسال کند. این طرح با هدف جلوگیری از تاخیر در ارسال تجهیزات نظامی برای کردهای عراقی تصویب شد.از نظر واشنگتن،ارسال سلاح برای کردهای عراق به خاطر بروکراسی اداری دولت مرکزی این کشور با تاخیر روبرو میشد.اما ناگفته پیداست ارسال مستقیم سلاح به کردها باعث شد،کردها این اقدام را گامی در جهتِ استقلال خودشان ارزیابی کنند.

البته مقامات امریکایی در سفر به بغداد، با احتیاط عمل کرده اند و با حضور در بغداد به جای اربیل و فراخواندن هیئت کردی و مذاکره با مسئولین اقلیم در بغداد، لزوم پایبندی اقلیم به تمامیت ارضی عراق را به انها اعلام کرده اند.

مثلا جان کری وزیر امور خارجه آمریکا در سفر روز ۲۰۱۶ خود به عراق،به اربیل نرفت و هیئت کُرد به ریاست نیچروان بارزانی در بغداد با او دیدار کردند.در اینجا نرفتن به اربیل دارای معنای سیاسی خاص خود می‌باشد،از این رو که وزیر امور خارجه مقامی سیاسی است و رفتن او به اربیل می‌توانست به معنای به رسمیت شناختن حکومت اقلیم کردی را القا نماید و ماندن در بغداد و فراخوانی هیئت کرد به بغداد به معنای لزوم پایبندی اقلیم کردی به تمایمت ارضی کشور عراق ـ از نگاه‌ آمریکاـ تلقی می‌شود.این امر مورد تأکید مسئولان کرد نیز واقع شده است.اما علی رغم تمامی این احتیاطها،صداهای مختلفی از درون امریکا شنیده میشود.به نظر بولتون،آمریکا باید حمایت نظامی خود از دولت کنونی عراق را متوقف یا به شدت کاهش بدهد.با وجود این که عراق ظاهر خود را به عنوان یک کشور متشکل از کردها،عرب های سنی و شیعه حفظ کرده است،اما پایتخت آن زیر تسلط شیعیان وفادار به ایران قرار دارد.بولتون در ادامە تاکید می‌کند کە کردهای عراقی در وضعیت نسبی استقلال و در آستانه اعلام آن هستند.آن ها برای تسهیل ایجاد یک کردستان بزرگ با داعش می جنگند.

دیروز۲۳ اگوست«رالف ابراهام» نماینده کنگره،در دیدار با نجم الدین کریم،استاندار کرکوک،از برگزاری همه پرسی استقلال کردستان و مشارکت کرکوک در این همه پرسی اعلام حمایت کرد.درحالی که همزمان با او،وزیر دفاعشان در بغداد،برای تعویق زمان استقلال با بارزانی مذاکره میکرد!

اگر بخواهیم موافقین و مخالفین رفراندوم را نام ببریم،همان تقسیم بندی و  رقابت و دشمنی بازیگران مختلف در این پروژه هم دیده میشود. لذا،اسرائیل، بارزانی ها،پ ک ک،بخش یونانی نشین قبرس و یونان و در کنار عربستان و امارات متحده عربی، موافقان تجزیه عراق هستند.در مقابل طیفی از همسایگان و بازیگران منطقه ای مخالف استقلال کردستان هستند.ترکیه، عراق، ایران و سوریه،قدرتهای اوراسیایی متحد ترکیه،المان، قطر در جبهه مخالفِ کردستانِ مستقل قرار میگیرند.

اتحادیه اروپا هم طی بیانیه ای ضمن درخواست از جناح های سیاسی اقلیم کردستان برای تعجیل در بازگشایی پارلمان کردستان، تصریح کرده است: برگزاری همه پرسی بر خلاف مفاد قانون اساسی عراق بوده و پیامدهای خوبی برای اقلیم کردستان در پی نخواهد داشت.این اتحادیه اشاره کرده است که بر موضع خود مبنی بر حفظ تمامیت ارضی عراق تاکید دارد.

در سفری که بارزانی برای کسب رضایت و حمایت اروپا در برگزاری همه پرسی داشت،بلژیک حمایت خود را از این موضوع اعلام کرد.حتی به گفته بارزانی، مقام‌های بلژیک آماده‌اند تا ناظران خود را جهت نظارت بر همه‌پرسی برای استقلال اعزام کنند!

اما المان و برخی کشورهای دیگر تا به امروز و با قاطعیت،مخالفت خود را با تجزیه عراق اعلام کرده اند.بالتبع المان و بلژیک بخاطر داشتن جمعیت کردی، از تبعات سیاسی استقلال کردستان در امان نخواهند بود به همین دلیل،شاهد مواضع روشن و قاطع المان در برابر استقلال کردستان هستیم.

علی رغم اینکه در بین کشورهای عضو اتحادیه عرب، تفاوت دیدگاه را در این مورد می بینیم اما دبیرکل اتحادیه، در نامه‌ای به رئیس منطقه کردستان، ضمن مخالفت با جدایی‌طلبی کردها، اعلام کرد که برگزاری همه‌پرسی استقلال به نفع هیچ طرفی در عراق از جمله کُردها نیست.از نظر احمد ابوالغیظ، همه‌پرسی مذکور پیامی منفی برای ملت عراق به همراه دارد و موجب وزش بادهای جدایی‌طلبانه و تجزیه‌طلبانه در کشور خواهد شد و اوضاع منطقه را پیچیده‌تر خواهد کرد و حتی موجب پیچیده‌تر شده مسئله کردها نیز خواهد شد و کسی موافق این مسئله نیست.

با همه این تفاسیر،بازیگران فرامنطقه ای و نظام بین الملل هم قدمی در جهت برگزاری رفراندوم برنمیدارند.ایالات متحده تلاش می کند نقش میانجی را میان بارزانی و رهبران سیاسی در بغداد ایفا کند تا به این ترتیب تضمین های لازم برای کردها در صورت تعویق همه پرسی به دست آید.به تعبیر بهتر، واشنگتن تلاش می کند بغداد را راضی کند که ضمانت های کافی به اربیل با هدف تعویق رفراندوم بدهد. 

بی شک سهمی عادلانه از بودجه سالانه عراق به کردها، ضمانتهایی بر سر اینده منطقه نفت خیز کرکوک یا به تعبیری بیت المقدس کردستان و شاید نفوذ دوباره کردستان در بغداد، میتواند از محورهای امتیازاتی باشد که بارزانی را به تعویق رفراندوم راضی کند.

✍️محمدعلی هژبری(دانشجوی دکتری علوم سیاسی و پژوهشگر مسائل خاورمیانه)

ارسال نظرات