از ویژگی‌های تاریخی زبان مازندران در مقایسه با سایر زبان‌های ایرانی این است که زبان مازندران زیر نفوذ و تحت تاثیر زبان عربی و ترکی کمتر واقع شده است.
کد خبر: ۸۹۱۹۰۷۰
|
۲۶ شهريور ۱۳۹۶ - ۱۲:۵۱

به گزارش خبرگزاری بسیج مازندران، زبان مازندرانی از زبان‌های کهن ایران بوده و دارای تاریخ و ادبیات ویژه‌ای است که بازمانده زبان پارتی و دنباله زبان پهلوی خوانده می‌شود.

زبان پهلوی اشکانی در دوره فرمانروایی پارتیان بر ایران رواج داشته که خود دنباله زبان مادی است.

زبان یا گویش مازندرانی یا تبری، زبان کرانه‌های جنوبی دریای مازندران، دامنه‌های شمالی البرز و بخش گسترده‌ای از شمال ایران بود.

مناطقی که از غرب به شرق، دهکده‌های کوهستانی قصران کهن شامل روستاهای اوشان، فشم و آبادی‌های دماوند، گاجره، شمشک و از دیگر سو چهاردانگه و دودانگه، هزارجریب، دهستان‌های شاه‌کو و شاهوار کتول، فیروزکوه، سوادکوه، لاریجانات، کوهستان‌های بندپی و چلاو، نور، کجور، بیرون بشم دماوند، کلاردشت، لنگا، نشتا، سه هزار و دو هزار را در برمی‌گیرد.

گویش تبری در قرن‌های نخستین پس از اسلام دارای ادبیات گسترده‌ای بود. مجموعه‌ای از دو بیتی‌های تبری که به "امیری" معروف و به شاعری موسوم به امیر پازواری منسوب است در مازندران وجود داشت.

زبان تبری طی چند سده به عنوان زبانی غیر مکتوب و محاوره‌ای به حیات خود ادامه داده و ناگزیر به گویش‌ها و لهجه‌های متفاوت و گاه متناقضی تقسیم شد.

از این گذشته حضور تیره‌ها و طوایف مهاجر در منطقه به ویژه مناطق جلگه‌ای و آمیزش مردم بومی با مهاجران و همچنین گستردگی رفت و آمدهای بومیان با مردم سایر مناطق استان و کشور طی دو سده اخیر رواج گسترده داشته و همچنین وجود رسانه‌های گروهی متکی به زبان امروز پارسی و نفوذ واژگان نواحی همجوار در محاورات مردم، گویش جلگه‌ها را با دگرگونی‌های آشکاری نسبت به چند دهه پیش همراه ساخت.

در جلگه‌ها و نواحی کوهستانی 13 لهجه مختلف مازندرانی شناسایی شده که در مناطق علی‌آباد کتول، کردکوی، بهشهر، ساری، قائمشهر، بابل، آمل، نور و نوشهر، چالوس و تنکابن شرقی، تنکابن مرکزی، قصران باستانی، دماوند و شمالی سمنان است.

از ویژگی‌های تاریخی زبان مازندران در مقایسه با سایر زبان‌های ایرانی این است که زبان مازندران زیر نفوذ و تحت تاثیر زبان عربی و ترکی کمتر واقع شده است.

موقعیت طبیعی و جغرافیایی دریای مازندران از دیرباز نه تنها برای ایرانیان بلکه برای اقوام بیگانه نیز حتی دورترین آنها از سواحل ایران (روس‌ها) شناخته شده بود و برای تجارت و صدور کالا از آن منطقه به دیگر مناطق آسیایی به آن سواحل کشتی می‌راندند و از همان روزگار قصد دست‌اندازی و تصرف آن را در سر می‌پروراندند.

این امر در دوره پتر کبیر سرعت و سازماندهی بیشتری پیدا کرد و باعث شد حملات مکرری به سواحل دریای مازندران صورت گیرد.

اولین حمله روس‌ها به سواحل دریای مازندران در ابتدای قرن دهم میلادی آغاز شد و تا اوایل قرن بیستم ادامه داشت که در این مدت سواحل و جزایر دریای مازندران بارها مورد اشغال روس‌ها قرار گرفت.

حکومت‌های ایرانی در رویارویی با آنها بارها از خود مقاومت و شایستگی نشان دادند و این امر تا دوران تاریخ معاصر ایران و نیمه‌های آن استمرار داشته و فصلی از تاریخ دیپلماسی ایران را پدید آورده و این امر موجب شد که روس‌ها مدت زیادی در مازندران آمد و شد داشته باشند و در منطقه سکنی گزینند و با مردم شمال ایران داد و ستد و معاشرت داشته باشند که نتایج آن ورود برخی فرهنگ‌ها از جمله واژه‌های روسی به این سرزمین بود.

بسیاری از واژگان روسی از چند قرن پیش وارد زبان تبری و گویش مازندرانی شد و برخی از این واژگان با پذیرش تغییراتی در ساختمان و آهنگ خود و برخی دیگر، تنها با تغییراتی در آهنگ، به مجموعه واژگان تبری پیوسته و پس ازسال‌ها استفاده توسط بومیان، از سوی آنها واژه‌هایی خودی قلمداد می‌شوند.

بسیاری از آنها نیز با واژگان تبری تلفیق شدند و برخی از همین واژگان از استان‌های شمالی ایران یعنی مازندران و گیلان وارد زبان فارسی نواحی مرکزی ایران شدند.

برخی از واژه‌های روسی که به استان‌های شمالی وارد شد شامل جلیقه (Jelighe) نوعی پوشش بدون آستین که زیر کت و روی پیراهن می‌پوشند و بیسکویت (Biskueat) نوعی نان شیرینی که خشک و کم وزن است و همچنین سمیشکا (Semishka) تخمه آفتاب گردان و همچنین سوخاری (SuKhari) نوعی نان برشته شده است.

ارسال نظرات
پر بیننده ها