کودکان را با این جعبه جادویی تنها نگذاریم
به گزارش سرویس بسیج جامعه زنان کشور خبرگزاری بسیج،آمریکا آموزش را از مدارس شروع نمیکند بلکه از هالیوود و شرکتهای انیمیشنسازی چون والت دیزنی این فرآیند آغاز میشود. رسانه دیداری و شنیداری چندین برابر جذابتر و زیباتر از مدارس آموزشهای لازم را به کودک فرا میدهند. واقعیت این است که در شکلگیری شخصیت کودکان نیز این فیلمها و قهرمانانشان هست که نقش اساسی دارد.
اغلب دیده می شود که کودکان چنان در نقش قهرمانهای سینما و تلویزیون فرو می روند که بعضا جدا کردن آنان از این شخصیتها به معضل و نگرانی برای پدر و مادرها در آمریکا تبدیل می شود. حتما پسر بچهای را دیدهاید که با لباس مرد عنکبوتی ادای این قهرمان عجیب و کذایی را در آورده است. عروسکهای باربی و کارتونهایی که از این شخصیت دخترانه ساخته شده دختران زیادی را مجذوب خود کرده است. برخی از این دختران تا زمان بزرگسالی نیز در پی باربی شدن هستند و بعضا برخی به طور بیمارگونهای با عملهای جراحی سخت سعی میکنند به این شخصیت عروسکی و انیمیشنی تبدیل شوند تا به قولی جذاب باشند.
درواقع تیپولوژی خاصی را قهرمانان سینمایی و انیمیشنهای هالیوودی به پسران و دختران نشان میدهند و در وجود آنان بعضا رفتارهایی را نهادینه میکنند. در این گیرو دار خانواده بعضا به حاشیه میرود. نقش تربیتی خانواده میان تلویزیون و فیلمهای انیمیشنی و سینمایی و مدرسه تقسیم میشود و کودک به نوعی به طور فرهنگی با چنین ساختاری خود به خود بزرگ میشود. گاها در شخصیت کودکانی که زیاد تحت تاثیر سینما و تلویزیون هستند دیده میشود که انزواطلبی خاصی موج میزند و بعضا خانوادهها نیز آنها را به شکل خطرناکی تنها میگذارند.
این افراد در آینده با ورود به اجتماع ضربات جبران ناپذیری برای تغییر نگرش خود می خورند. این درحالی است که بچههایی که بدون این حصار ذهنی بزرگ میشوند و بیشتر در اجتماع، خانواده، فامیل، دوست و آشنا هستند بهتر میتوانند شرایط اجتماع و تلخیها و کمبودها را درک کنند. متاسفانه در خانوادههای تک فرزند که خواهر و برادری نیست و یا اینکه اعضای نزدیک فامیل همچون عمه، خاله، عمو و ... وجود ندارد دیده میشود که انزواطلبی و حرکت به سمت تلویزیون و سینما بیشتر وجود دارد.
البته در بسیاری خانوادهها نیز تلویزیون یک پرستار کودک مطلوب برای سرگرم کردن فرزندان و کمک دست والدین است و از این کارکرد هم کودکان و هم پدر و مادر لذت می برند. پس درباره اهمیت فرهنگسازی و تربیت فرزندان توسط تلویزیون که یکی از کارکردهای آن آموزش است نمیتوان به راحتی گذر کرد.
اما در خارج از ایران یک دسته استاندرادهایی وجود دارد. درایران متاسفانه دیده میشود که بعضا والدین بیملاحظه کودکان را به تماشای کمدیهای سخیف و مبتذل میبرند و هیچ برچسبی و هیچ ممانعتی نسبت به دیدن چنین فیلمهایی که با روحیات و سن وسال کودک همخوانی ندارد و تربیت او را دچار مشکل می کند در سینماها و شبکه نمایش خانگی وجود ندارد. فرآیند تربیت و عادت و شکل گیری رفتار از عادت را بسیاری میدانند. این موضوع بیشتر درکودکان از جنس کپی برداری از رفتار است. قطعا بسیاری از والدین کودکان خود را نسبت به کارهای زشت منع می کنند اما خود با دروغ گفتن به طور مستقیم در شکلگیری رفتار فرزندانشان اثر میگذارند.
غرب و بخصوص هالیوود بر این اساس نگاه متکاملی به انیمیشنها دارد اما در این حوزه برای شکلگیری سبک زندگی غربی اقداماتی صورت میگیرد که جالب توجه است. در شرکت والت دیزینی اخیرا نوعی تفکر همجنسبازانه نمود پیدا کرده است. در این حوزه حتی والت دیزنی به انیمیشنهای افسانهای خود نیز رحم نکرده است. جالب اینجاست که با تغییر داستانها این شرکت افسانهای در حال رسیدن به دو هدف است. اول اینکه با رفتارهای ساختارشکنانه غیر موجه مخاطب خود را غافلگیر کند و از سوی دیگر تفکر همجنسبازانه خود را در قلب و دل جوانان نسل فردا بکارد.
این حرکت مرموز والت دیزنی در دو انیمشین اخیر این شرکت به وضوح دیده میشود. دو افسانه عاشقانهای که این شرکت بارها و بارها از آن انیمیشن ساخته و به سرتاسر جهان منتشر کرده حالا دستخوش تفکرات همجنسبازانه شده است.
به تازگی صدای امریکا در گزارشی به این واقعیت تلخ پرداخته و نوشته: «دیزنی همیشه تلاش می کند با هر فیلم جدیدش نه تنها تابوهای اجتماعی، بلکه مرزهای فیلم های گذشته خود را نیز بشکند.» در جدیدترین فیلم این شرکت که بازسازی کلاسیک کارآکتر محبوب «دیو و دلبر» است، با نخستین شخصیت همجنسباز که تاکنون در فیلمهای شرکت دیزنی حضور دارد، آشنا میشویم.»
این موضوع تا حدی بوده که ولادیمیر مدینسکی، وزیر فرهنگ روسیه گفت اگر در «دیو و دلبر» شعارهایی در حمایت از همجنسبازی وجود داشته باشد امکان تحریم این فیلم وجود دارد.
از سوی دیگر در انیمشین یخ زده نیز همین نگرانی از سوی منتقدان آمریکایی اعلام شد تا جایی که بیشترین نقدهایی که درباره این کارتون ظاهراً موفق به چشم میخورد، نگرانیهای منتقدین و والدین آمریکایی نسبت به محتوای همجنسبازانه آن بود.
اولینبار «کاترین اسکگز» بود که این نگرانی را بعد از سه بار خریدن بلیط و بردن نوههایش به سینما، با اطمینان در وبلاگش منتشر کرد. وی گفت که کارتون «یخزده» سرتاسر حاوی مفاهیم همجنسبازانه است.
انیمیشن «یخزده» -که برداشتی از داستان «ملکه برفی» هانس کریستین اندرسن است- ماجرای دو پرنسس به نامهای السا و آنا است که از این میان، خواهر بزرگتر یعنی السا، دارای قدرت تولید یخ است؛ هرچند قادر نیست کنترلی بر انجام آن داشته باشد.
منتقدین، قدرت عجیب و پنهانی السا برای تولید یخ را نمادی از تمایلات عجیب و پنهانی افراد «دگرباش» میدانند که عامل طرد آنها از سوی جامعه و حتی خانواده، انزوا، و در نهایت روبهرو شدن فرد با هویت عجیب خود و فائق آمدن بر تردیدها و پذیرفتن این هویت دگرباش میشود.
از سوی دیگر، این منتقدین شعر «بیا بریم» را تعبیر به شعار «بیرون بزنیم» همجنسبازان میکنند؛ شعاری که انجمن همجنسبازان از چند دهه قبل به منظور بیرون آمدن از انزوای اجتماعی و روبهرو کردن جامعه با هویت متفاوت خود برگزیدهاند.
با این شرایط باید در توصیه اول به والدین گفت که نسبت به ساختههای شرکتهای فیلمسازی آمریکایی با اطمینان و اعتماد نگاه نکنند و کودکانشان را با جعبه جادویی در مقابل افکار شیطانی که بعضا از لابهلای شخصیتهای لطیف و جذاب کارتونی بیرون می زند تنها نگذارند. توصیه دوم نیز توجه به نقش آموزنده و تربیتی رسانههایی مانند سینما و تلویزیون است که بایستی با وسواس و طبقهبندی سنی و رفتاری نسبت به آسیبهای تربیتی کودک خود را ایمن کنند./طنین یاس