دوران دفاع مقدس، سالهای سال به یادآوری و فرهنگ سازی نیاز دارد.
کد خبر: ۸۹۲۷۸۹۹
|
۱۰ مهر ۱۳۹۶ - ۱۱:۴۹

دوران دفاع مقدس، سالهای سال به یادآوری و فرهنگ سازی نیاز داردبه گزارش خبرگزاری بسیج از اردبیل، غلامعلی دهقانی یزن آباد که اولین بار در سال 1361، حضور در جبهه را تجربه کرده و در دوران جنگ تحمیلی به
طور متوسط هر سال چند ماهی را در جبهه های حق علیه باطل به سر برده و تا پایان جنگ تحمیلی، نزدیک به 50 ماه در جبهه حضور داشته است که بیشترین مدت آن را در جبهه جنوب مشغول دفاع بوده است.

وی در سال 1361 در عملیات رمضان به عنوان فرمانده دسته‌ای از گردان حضرت امام صادق(ع)، سال 1362 در عملیات والفجر 4، سال 1364 در عملیات والفجر 8 به عنوان فرمانده دسته‌ای از گردان حضرت علی اکبر، از سال 1363 تا 1366در منطقه عملیاتی شلمچه و در چند ماه پایانی جنگ در میاندوآب حضور داشته است. حاصل این حضور، 25 درصد جانبازی شیمیایی، در کنار به جان خریدن گلوله و ترکش های متعدد است. 
دهقانی در زمان حضور در سپاه استان به عنوان مسئول سیاسی در نمایندگی ولی فقیه، مسئول عقیدتی سیاسی، فرمانده قرارگاه سیدالشهداء، مسئول پشتیبانی، مسئول آموزش و مسئول فرهنگی و اجتماعی سپاه پاسداران ایفای وظیفه کرده است و هم اکنون به عنوان مشاور فرهنگی کانون بازنشستگان سپاه و مربی دوره‌های عقیدتی سیاسی برای سرگروه های حلقه صالحین فعالیت دارد. به مناسبت هفته دفاع مقدس گفتگویی با این رزمنده دوران دفاع مقدس انجام داده ایم که در ذیل می آید.
 
 آیا اولین بار به عنوان پاسدار رسمی سپاه به جبهه اعزام شدید؟ در چه عملیاتی به فیض جانبازی نائل آمدید؟ 

در مقایسه با آنانی که جان خود را تقدیم میهن کردند، سال‌های طاقت فرسای اسارت را تحمل نمودند، جانبازانی که لحظه به لحظه زندگی‌شان سخت و نفس‌گیر است و خانواده‌هایی که جوانان‌شان را تقدیم انقلاب کرده‌اند، من کاری نکرده‌ام. شرمنده‌ایم که عنوان مقدس جانباز را زینت بخش وجودمان کرده‌اند.
 
از سال 1361 تا سال 1365 در قالب بسیج به جبهه اعزام شدم. در گردان سیدالشهدا در کنار مسئولیت تبلیغات، مربی هم بودم. در مقطعی معاون عقیدتی سیاسی لشکر عاشورا و مقطعی هم پرسنل تدارکات لشکر عاشورا بودم تا اینکه در 1366 به عضویت سپاه درآمدم و همراه 39 نفر از پاسداران به جبهه اعزام و در گردان حضرت قائم(عج) ساماندهی شدیم. در سال 1366 و بعد از حضور در چنگوله، فعالیتم در حوزه عقیدتی و سیاسی تیپ 37 سپاه حضرت عباس (ع) استان اردبیل تا زمان پذیرش قطعنامه 598 ادامه داشت. 
 
 از آنجا که در زمان جنگ تحمیلی در پشتیبانی هم حضور داشته‌اید حمایت‌های مردمی را چطور دیدید؟
 
شاهد بودم که مردم طوری از جبهه‌ها، پشتیبانی مادی و معنوی می‌کردند تا رزمندگان به هیچ وجه احساس کمبود نکنند. اهالی همه شهرها و روستاها و عشایر سراسر کشور با مال و جان پشتیبان فجرآفرینان بودند. مردم شهرستان اردبیل هم چه در تامین نیروی انسانی جبهه‌ها و چه در تامین مواد غذایی، بهداشتی و درمانی و امکانات مورد نیاز پیشقدم بودند. در سایه این حمایت¬ها هیچ وقت کمبود مواد غذایی اساسی در جبهه‌ها نداشتیم. همه نوع مواد غذایی از گوشت و برنج و نان گرفته تا مربا و آجیل و ترشی و ... در جبهه توزیع می‌شد. 
 
به نظر شما علت حضور میلیونی مردم در جبهه‌ها چه بود؟
 
مردم ایران به ویژه جوانان خوب درک کرده بودند که این، یک جنگ تحمیلی بر علیه انقلاب و اسلام و خاک تنها یک بهانه است. دنیا دست به دست هم داده بودند تا بر علیه انقلاب اسلامی اقدام کنند اما بدنبال هجوم رژیم بعث عراق به کشور در 31 شهریور 1359، مردم جبهه‌ها را پر و با فداکاری و از جان گذشتگی، 8 سال مقاومت و حماسه ارزشمندی به نام دفاع مقدس خلق کردند. جنگ را ما شروع نکردیم. آنها شروع کردند. کشورهای مختلف جهان دست در دست هم ‌‌‌‌داده بودند و با پول و امکانات و تجهیزات رژیم بعث عراق را علیه انقلاب اسلامی تحریک کرده بودند اما مردم با دفاع جانانه خود، نقشه های آنان را ناکام گذاشتند. 
 
دلیل اینکه برخی‌ها، جوانان دوران جنگ تحمیلی را متفاوت از نسل حاضر قلمداد می‌کنند چیست؟ 

معتقدم که جوانان امروز با جوانان دوران دفاع مقدس تفاوتی ندارند. اگر آنان زمانی برای دفاع از کشور و اسلام در جبهه حضور می یافتند در حال حاضر هم برای دفاع از دستاوردهای انقلاب و اسلام و حرمین شریفین در سوریه حضور می‌یابند. چگونه می‌توان شهادت ولی و قسمت علی قشلاقی، دو جوان از یک خانواده شهید را در زمان جگ تحمیلی و یا شهادت علی سیفی 25 ساله، علی آقایی با 5 ماه زندگی مشترک و یا هاشم دهقانی‌نیا با دو فرزند خردسالش را در حال حاضر توجیه کرد. گلایه را باید از خودمون بکنیم. فرماندهان، برخی عملیات‌ها را برجسته و رشادت‌های رزمندگان را بیشتر مطرح می‌کنند که در آن افتخارات و پیشرفت‌های بیشتری عاید کشور شده و دشمن بیشتر خسارت دیده است. 
 
برای روشن‌تر شدن موضوع می‌شه مثالی بزنید؟ 

آنها برخی عملیات‌ها مانند عملیات رمضان که به اهداف مورد نظر منتهی نشده را جزء عملیات‌های پیروز نام نمی‌برند و از رزمندگان، جانبازان و شهدای آن یادی نمی‌کنند گویا عملیاتی انجام نشده و تکراری از تاریخ دوران دفاع مقدس نیست. در صورتی که در عملیات رمضان هدف فقط پیروزی نبود بلکه هدف خیلی والاتر از تصرف خاک بود. آن طور که در عملیات رمضان تانک‌های دشمن پیشروی می‌کردند اگر مقاومت رزمندگان نبود خط می‌شکست و تلفات‌مان بیشتر می‌شد و روحیه‌ها پایین می‌آمد اما متاسفانه از این عملیات نام نمی برند و به نکته‌های مهم و سایر دستاوردهای آن عنایت ندارند. 
 
همیشه مطرح می‌شود که بعد از آزادی خرمشهر باید جنگ پایان می‌یافت؟ نظر شما در این مورد چیست؟ 

در هشت سال دوران دفاع مقدس، دشمن ما تنها صدام نبود چرا که او دست نشانده و بازیچه دست استکبار جهانی بود. در زمان حال هم اگر متوجه نشویم که چرا جنگ بعد از آزادسازی خرمشهر ادامه یافت کوته‌بینی است چرا که ظهور القاعده، طالبان و داعش و ... که دست پرورده استکبار هستند در ادامه دشمنی آنان با انقلاب اسلامی است و این، از زمان پیروزی انقلاب شروع شده و تا انقلاب حضرت مهدی(ع) ادامه خواهد داشت. 
همچین باید به این منتقدین گفت چرا آمریکا در عراق، یمن، بحرین، سوریه و ...می‌جنگد. آنها باید بدانند که هدف از حضور آمریکا، بحث سرزمین نیست بلکه بحث اسلام و کفر است. پرچمدار اسلام انقلاب اسلامی است. تا زمانی که ما مقابل‌شان ایستاده‌ایم آنها کوتاه می‌آیند. دفاع تا زمانی که انقلاب اسلامی مقتدرانه در عرصه حضور دارد باقی است. انقلاب اسلامی ما انقلاب جهانی است. ما نباید با این تفکر که جنگ تحمیلی تمام شده و پیروز گشته‌ایم دست روی دست بگذاریم. انقلاب ما ایستا نیست بلکه در حال ارتقا و گسترش است. 
 
هر ساله شاهد هفته‌ای به نام هفته دفاع مقدس هستیم. نظرتون در مورد این هفته و برنامه‌های آن چیست؟ 
متاسفانه بزرگداشت رخدادهای دوران دفاع مقدس در یک هفته خلاصه شده می شود در حالی‌که شأن دوران دفاع مقدس خیلی بالاتر است و این گونه گرامیداشت درست نیست. شاید یک هفته برای یادآوری تهاجم اولیه عراق و دفاع جانانه مردم ایران اشکال نداشته باشد اما برای سالیان سال فرهنگ‌سازی، نیاز به یادآوری در طول سال است. با این توصیف باید از خود بپرسیم چرا در روزها و ماه‌های مختلف سال از دفاع مقدس یادی نمی‌کنیم و خود را به زحمت نمی‌اندازیم. 
برپایی نمایشگاه و برگزاری یادواره برای زنده نگه داشتن ارزش های دفاع مقدس مهم است اما هدف ما والاست، بحث، بحث انقلاب است لذا باید در طول سال فرهنگ‌سازی کنیم. متاسفانه دفاع مقدس در لابلای امورات زندگی روزمره مان از یاد می‌رود و می‌خواهیم آن را در طول یک هفته زنده کنیم در حالی‌که دفاع مقدس باید در زندگی ما جاری باشد و در کتاب‌های درسی به صورت گسترده گنجانده شود تا بتواند جوانب مختلف آن را تبیین نماید. همچنان بعد از گذشت سال‌ها از آن دوران، کتاب بهترین وسیله برای انتقال ارزش‌های دفاع مقدس به نسل فعلی و آینده است لذا باید تمام دستگاه‌های اجرایی در این امر ثابت قدم باشند. همچنین دستیابی ایران به فناوری انرژی هسته‌ای و موشک‌های امروزی، پیشرفت، استقامت و تحمل روزهای سخت، نتیجه دوران 8 دفاع مقدس است به همین خاطر همچنان باید فرهنگ غنی دفاع مقدس ادامه یابد. 
 
*در صحبت‌های خود به برگزاری یادواره شهدا اشاره کردید آیا با برگزاری آن بصورت فعلی موافقید؟ 

در هفته دفاع مقدس شاهد برگزاری یادواره شهدای زیادی هستیم. باید از متولیان امر پرسید که آیا شهدا تنها منتسب به این روزها هستند؟ آیا شهدای ما منتسب به کل نظام، روزها و ساعت ها نیستند؟ معتقدم ما با وجود شهداست که نفس می‌کشیم، سربلند و در امنیت هستیم، حرفی برای گفتن داریم و به برکت خون آنان در عرصه‌های مختلف جهانی صاحب مقام و شأن هستیم به همین خاطر باید در تمام لحظات زندگی، آرمان ها و اهداف شهدا را به نمایش بگذاریم. اگر نگاه موشکافانه ای به برگزاری یادواره‌ها داشته باشیم می‌بینیم که خوب کار نمی‌شود و تنها دستوری، عمل می‌گردد. روند و روش برگزاری یادواره‌ها درست نیست و باید بازنگری اساسی در آن انجام گیرد. در یادواره‌ها مردم حضور ندارند باید علت غیبت‌شان را از متولیان امر پرسید. متاسفانه نتوانسته‌ایم فرهنگ سازی کنیم و روز به روز از مردم فاصله گرفته‌ایم. چرا باید حضور نیروهای نظامی و کارمندان ادارات در یادواره اجباری باشد؟ 
 
*پیشنهادتون در این زمینه چیست؟ 

این برنامه باید طوری اجرا شود که من برای حضور در یادواره علاقه از خود نشان دهم نه اینکه دستوری آنجا باشم. باید یادواره با آسیب‌شناسی اساسی از حالت کلیشه‌ای خارج و مردمی شود و با نقش دادن به مردم و هدایت مناسب، طوری برگزار گردد که ماندگار شود. سوال می‌کنم چرا نباید یادواره را مردم خودشان برگزار کنند، چرا امامان جمعه و جماعات و هیات امنای مساجد و نهادهایی چون سازمان تبلیغات اسلامی، صدا و سیما، اوقاف و امور خیریه، فرهنگ و ارشاد اسلامی، معاونت اجتماعی استانداری، نهادهای مردم نهاد و شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی در این کار پیشقدم نمی‌شوند تا با همکاری هم و مشارکت فعال مردم، یادواره‌ای در شان شهدای والامقام برگزار نمایند. می توان گفت تا زمانی که برگزاری یادواره شهدا یکنواخت، سرسری و برای رفع تکلیف و ارائه گزارش عملکرد باشد تاثیر مثبتی در جامعه نخواهد داشت. 
 
*تاثیرگذاری یادواره را از کجا می توان فهمید؟
 
تا زمانی که برگزاری یادواره در سطح شهر، محلات و روستاها منجر به تغییر رفتار اهالی و نزدیکی آن به گفتار و کردار شهدا نشود و در عمل خود را نشان ندهد کار مفیدی صورت نگرفته است. باید از برخی‌ متولیان امرکه ادعا دارند یادواره‌های برگزار شده اثرگذار است پرسید اگر این برنامه موثر بوده چرا مردم در آن حضور نمی‌یابند؟ چرا یادواره شهدا یوم‌الله نیست؟ 
 
*برای افزایش تاثیرگذاری آن چه باید کرد؟ 
 
یادواره شهدا تسلیت نمی‌خواهد. نباید مثل مراسم ترحیم برگزار شود. باید در آن شاعران سخنور با شعر حماسی فرهنگ ایثار و شهادت را به نسل حاضر منتقل کنند. تا حال از خود پرسیده ایم که چرا رسانه‌ها به موضوع دفاع مقدس کمتر پرداخت می‌کنند؟ به نظر من زمانی نویسنده به این امر مهم و حساس پرداخت خواهد کرد که دغدغه مالی نداشته باشد و برای رفع تکلیف ننویسد. 
ما شرمنده شهدا هستیم. چرا که نمی‌توانیم با این کارها راه و هدف آنان را ادامه دهیم و فرهنگ‌شان را به نسل آینده منتقل کنیم.

ایسنا.

ارسال نظرات