یادداشتی/ امیررضا مافی

کربلا... از دریچه‌ای نو

مستند «کربلا، جغرافیای یک تاریخ» ساخته داریوش یاری، با صحنه‌های بازسازی شده‌ از رسالت پیامبر و شرح وقایع سال‌های صدر اسلام تا حرکت امام حسین(ع) از آغاز نهضت تا شهادت ایشان پیش می‌رود...
کد خبر: ۸۹۳۱۶۶۹
|
۱۸ مهر ۱۳۹۶ - ۱۱:۳۳

به گزارش خبرگزاری بسیج به نقل از مرکز انیمیشن و تلویزیون سوره امیررضا مافی در یادداشتی با عنوان «کربلا... از دریچه‌ای نو» به بهانه پخش مستند «کربلا جغرافیای یک تاریخ» در شبکه نمایش خانگی نوشت: 

مستند «کربلا، جغرافیای یک تاریخ» ساخته داریوش یاری، با صحنه‌های بازسازی شده‌ از رسالت پیامبر و شرح وقایع سال‌های صدر اسلام تا حرکت امام حسین(ع) از آغاز نهضت تا شهادت ایشان پیش می‌رود و در تلفیق با این تصاویر، صحنه‌های مستند ارزشمندی از عزاداری‌های ایام محرم قرار گرفته است. تصاویری که چون نخ تسبیح، روایت‌های تصویری متقاطع از سال‌ها‌ی رسالت و حماسه‌ حسینی را به یکدیگر متصل می‌نماید. «کربلا، جغرافیای یک تاریخ» با نمایاندن تکنیکال و جذاب کلیات پیش، حین و پس از حادثه عاشورا، در پی به رخ کشیدن عظمت واقعه‌ای است که در طول تاریخ موجب سرگشتگی‌ها و شیدایی‌های فراوان شده و در استحکام هویت شیعیان و حفاظت از آرمان‌هایشان نقش بی‌بدیلی داشته است. کارگردان، با بازسازی برخی از صحنه‌های اصلی واقعه عاشورا، گویا در پی قرائت روضه‌ای تصویری بوده و خواسته در ضمن نمایاندن ویژگی‌های منحصربه فرد پسین واقعه، که همانا شکل‌گیری عزاداری‌ها، سنت‌ها و آئین‌ها بوده، سهمی نو و بدیع در بیان و تبیین خود حماسه داشته باشد، که تا حدود زیادی موفق است. همچنین می‌خواهد تاریخ را یک بار دیگر، با سرعت زیاد و تصاویر اثرگذار از پیش چشمان مخاطب بگذراند، تا امور مغفول از نگاه او را یادآوری نماید.

در قیاس با مستندهای ایرانی، صحنه‌های بازسازی شده در این اثر قابل قبول‌اند و تدوین تصاویر بخش‌های بازسازی شده با نموداری عزاداری‌ها در میان هم، به جا و کارساز بوده‌ است. با این حال رقابت صحنه‌های کربلا که بخشی از مستند را به خود اختصاص داده، با صحنه‌های مشابه در سریال «مختارنامه»، نابرابر و موجب افول اثرگذاری مستند شده است. چراکه مخاطب عمومی، به دلیل تکرارهای بیشمار «مختارنامه» حتما پای آن نشسته و یا تصاویر جنگاوری‌های کربلایی‌ها را در آن سریال، مکرر دیده و با آن‌ها نسبت ناگسستنی بصری و روانی یافته است. حال چنین مخاطبی با دیدن تصاویر حوادث کربلای مستند «کربلا، جغرافیای یک تاریخ» به نحو ناخودآگاه، تناظر ایجاد می‌کند و پس از تناظر به قضاوت می‌نشیند و این مهمترین چالش مستند داریوش یاری است. چالشی که فیلم «روز رستاخیز» احمدرضا درویش نیز به نحو متشابهی با آن روبه‌روست. چراکه صحنه‌های «مختارنامه» همچون یک قرائت بصری کامل، تخیل ذهنی مخاطب را درباره‌ی واقعه عاشورا احاطه کرده و وقتی ما به‌ازایی برای آن‌ تولید می‌شود، یارای رقابت ندارد. همین امر باعث می‌شود،‌ مخاطب به جای درگیر شدن با اثر، مدام در مقام قیاس بر بیاید و نازک‌کاری‌های فیلم را نبیند. تاکید بی‌اندازه بر روایت‌گری شهاب حسینی که اتفاقا خوب از کار در نیامده، باعث می‌شود مخاطب در آغاز مستند توجهش به شخصیت و تداعی تصویری راوی باشد. مخاطب مدام در پی آشنایی،زدایی می‌رود و این یعنی از دست دادن التفات مخاطب به اثر، برای دقایق طولانی. اگر این مستند را، فرد دیگری که تخصص‌اش گویندگی است، روایت می‌کرد، شاید در مقوله فروش و شهرت کارکرد حضور شهاب حسینی رخ نمی‌داد،‌ اما قطعا، روایت، جاندارتر می‌شد، خصوصا که حسینی در ادا کردن جملات و واژه‌ها، توامان از زبان رسمی و زبان محاوره استفاده می‌کند و مخاطب را در ارتباط شنیداری با متن دچار سردرگمی می‌نماید.

«کربلا، جغرافیا یک تاریخ» فیلم ارزشمند و قابل دفاعی است و می‌خواهد سهمی در روایت و قرائت قیام عاشورا داشته باشد؛ گرچه زبانش در برخی جاها الکن است و نتوانسته حق مطلب را چنان که باید ادا کند، اما نباید فراموش کرد که همین مستند، اگر دوبله شود و برای مخاطب غیر ایرانی، غریب با مفهوم کربلا پخش شود بسیار دیدنی از کار در خواهد آمد. در واقع مستند برای مخاطب ناآشنا با فضا، داستان و روایت‌های صدر اسلام و کربلا، می‌تواند تکان‌دهنده و جذاب باشد و به نظر می‌رسد صاحبان اثر، چنین ملاحظه‌ای را حین ساخت در سر داشتند. «کربلا، جغرافیای یک تاریخ» مستند شریفی است و البته می‌توانست بهتر باشد، می‌توانست جای ورود به روایت موجز از حوادث تاریخی، صرفا بدون بازسازی به بیان مابه ازای امروزین واقعه، با تلفیقی از تعزیه و عزادای و روضه بپردازد و یا تاکید بیشتری بر نحوه عزاداری‌های گوناگون داشته باشد. با این همه نباید فراموش کرد که این فیلم با چه بضاعت و در چه شرایطی ساخته شده است. فیلمی شریف که با همه فراز و فرودهای درونش، حتما ارزش دیدن را دارد.

ارسال نظرات