خبرهای داغ:
شهرستان فلاورجان:

زندگی نامه سرداررشیداسلام اسدالله رمضانی

شهید رمضانی در همان اوایل جوانی با اشتیاق فراوانی که به مسائل دینی داشت،در جلسات قرآن شرکت میکند و با قرآن مأنوس میگردید.
کد خبر: ۸۹۳۱۷۶۲
|
۱۹ مهر ۱۳۹۶ - ۰۸:۳۸

به گزارش خبرگزاری بسیج ازفلاورجان،همزمان باایام الله سوگواری حضرت اباعبدالله الحسین (ع)وماه پیروزی خون بر شمشیر زندگی نامه یکی ازسرداران رشید اسلام می پردازیم.

سردارشهید اسدالله رمضانی فرزند ابراهیم دراولین روز ازمرداد ماه سال ۱۳۳۵ درشهر قهدریجان از توابع شهرستان فلاورجان در خانواده ای مذهبی چشم به جهان گشود و در کنارحمایت های پدر و مادر تحصیلات اش را تا پایان مقطع دبیرستان رشته علوم تجربی ادامه داد.

 شهید رمضانی در همان اوایل جوانی با اشتیاق فراوانی که به مسائل دینی داشت،در جلسات قرآن شرکت میکند و با قرآن مأنوس میگردید،همچنانکه این سیره در زمان بزرگی وسیادتش نیز دروجود او به چشم می خورد،بطوری که اوقات فراغت تحصیلاتش را درکلاس های دینی ومذهبی  می گذراند.

او درسن ۱۸ سالگی طبق سنت پیامبر اسلام ازدواج می کند {که ثمره ازدوجش دو فرزند است}ویک سال بعد برای گذراندن خدمت سربازی به بوشهراعزام می گردد،ازآن جایی که شهید رمضانی با قرآن و عترت مانوس بود و فرمانده­ آن پادگان هم یکی از افسران مومن ارتش بود، متوجه روحیات او می شودومکانی را بنام نمازخانه مشخص و شهید اسداله رمضانی را به عنوان مسئول معرفی می نمایدشهید رمضانی هم از فرصت استفاده می کند.

وی هنگام مرخصی تعدادی قرآن وکتاب ادعیه تهیه وبه پادگان می برد وجلسات دعای کمیل را شب های جمعه برگذار می نماید که با استقبال سربازان،فرماندهان، افسران ودرجه داران قرارمی گیرد، پس از ترخیص خدمت سربازی فصل جدیدی از زندگی او رقم می خورد وبه واسطه گسترش اطلاعات وآگاهی های اجتماعی و سیاسی به صورت فعال تربا انقلابیون ارتباط برقرارمیکند ودرپرتو ولایت وعشق به سروروسالار شهیدان حسین بن علی(ع) وحضرت امام خمینی  مسیرجدیدی را نمایان می سازد و با روشنگری های خود سعی در جذب عناصر مفید و کارآمد می نماید.

وی سپس یکی ازسربازان سرافرازانقلاب خمینی کبیرمی گردد که پس از پیروزی انقلاب اسلامی حق گویی، شهادت طلبی،جسارت وشجاعت این سربازخمینی کبیر(ره)با روحیه ای ایثارگرانه  به جمع فداییان روح الله سپاه پاسداران می پیوندد و پس از عضویت در سپاه  در قسمت اطلاعات مشغول خدمت میشود.

اوباشروع اتش جنگ بلافاصله به حکم وظیفه و به صورت داوطلب عازم جبهه های نورعلیه ظلمت می شود.اوجنگ راحماسه مکرربرای برخورد با ظالمین ونیرنگ های تفاله های رژیم وافشاء وابستگان گروهکی می دانست. وسعی در نابودی آن ها داشت. حضورخالصانه وجدی او درمعرکه دفاع مقدس را خانه دیگرش ساخته بود وبا شرکت در عملیات ثامن الائمه و فتح المبین تا مرزشهادت پیشرفت و درعملیات بیت المقدس ازناحیه پا مجروح شد ولی هیچگاه جبهه را رها نکرد و همواره در عملیات ( بیت المقدس) بعد ازبه شهادت رسیدن سردار شهید قربانعلی حشمت به سمت فرماندهی گردان امام حسین منصوب و هدایت نیروهای شجا ع این گردان را برعهده گرفت، عشق به الله و سودای لقای دوست او را از خود بیخود کرده و شیفته آستان جانان نمود.  

او که از دیرباز گلبانگ الله اکبر با وجودش عجین شده بودحدیث وصلی دیگرراشنیده بود.سیمای متین اوترجمان شوق  به وصال یار بود و سرانجام درمرحله پنجم عملیات رمضان درخاک های نرم کوشگ براثر اصابت گلوله به سرش به سرای باقی شتافت او الگوگیری ازسالار شهیدان، نفی ظلم و ستم را در وصیت نامه خویش متذکر واتحاد و دوری از نفاق را وظیفه همگان، توصیه و پیروی و اطاعت از ولی فقیه را در هرزمان ضروری شمرده است.

 یادش گرامی و راهش پر رهروباد.

ارسال نظرات