به گزارش خبرگزاری بسیج از قم،سخن از روحانی شهید، حجت الاسلام والمسلمین شیخ رفعت الله حامدی است، آنکه که چنین روزهایی در سن 65 سالگی به لقاء الله پیوست.
پدر و پدربزرگ وی از علمای متعهد روزگار خود بودند. رفعت الله از هفت سالگی آموختن قرآن و ادبیات عرب را نزد پدر آغاز کرد.
او پس از دوران متوسطه، به علوم حوزوی علاقه پیدا کرد و از این رو، وارد حوزه علمیه زادگاهش، میانه شد.
در آن حوزه از درس استادانی مانند آیات و حجج اسلام سید سجاد حُجَجی، آقا میرزا ابومحمد حجتی، میرزا لطفعلی زنوزی و حاج شیخ‌هادی نیّری استفاده کرد.
یکی از این استادان یعنی آیت الله میرزا ابومحمد حجتی، سیره اش بر این بود که خودش برای شاگردانش غذا درست می‌کرد و در حقیقت، خانه‌اش، هم مدرسه و هم خوابگاهِ طلاب بود. او حتی در سرمای میانه، وسایل گرمایشی مانند کرسی را به طلبه‌ها می‌داد و خودش با پوستین، سرما را می‌گذراند.
یکی از اتفاقات جالب آن سال‌ها، ظهور افرادی با سبیل‌های بلند – که روی لبها را هم می‌پوشانید – در برخی روستاهای توابع میانه بود؛ افرادی که ظاهر غیر متعارف داشتند و شایع شده بود که مرتدّ شده‌اند و تنها سه روز از ماه مبارک رمضان را روزه می‌گیرند!
شیخ رفعت الله در اینجا بود که وارد میدان شد و به دفاع از آنها در برابر شایعات پرداخت و تلاش کرد تا آنها را به دین حقیقی و ظاهر اسلامی جذب کند.
او در دفاع از آنها به مردم می‌گفت: "این افراد اگر هم واقعا تنها سه روز از ماه رمضان روزه می‌گیرند، به دلیل جهل به مسئله است و نه انحراف در اعتقاد."
این دفاع البته برای شیخ رفعت الله گران تمام شد و علاوه بر قطع شدن شهریه وی، او از حوزه علمیه میانه هم اخراج شد!
در اینجا بود که آیت الله حُججی به عنوان یکی از استادان او، به دفاع از شاگردش پرداخت؛ از وی حمایت کرد و او را مانند فرزند خویش پنداشت.
آیت الله حججی همچنین به مراجع تقلید قم نامه‌ای نوشت و اعتقادات جماعت سبیل بلند را برای حضرات تبیین کرد. مراجع معظم هم در پاسخ، بر مسلمان و شیعه 12 امامی بودن آنها تأکید فرمودند و بدین وسیله، این غائله برچیده شد.
پس از آن بود که آیت الله حججی و به تبع او، شیخ رفعت الله به مبارزات انقلابی مردم ایران پیوستند و برای جلوگیری از دستگیر شدن، از این خانه به آن خانه کوچ می‌کردند تا گرفتار نشوند.
نقل است که در یکی از این تعقیب و گریزها، آیت الله حججی و شیخ رفعت الله در منزل پدربزرگ حجت الاسلام حامدی مخفی شدند و مأموران که آنان را نیافته بودند، به منزل آیت الله حججی یورش بردند و همسر و فرزندان وی را مورد ضرب و شتم قرار دادند.
سال 1342 هجری شمسی بود که حجت الاسلام رفعت الله حامدی به قم مهاجرت کرد و ابتدا در مدرسه حقانی و چند سال بعد در مدرسه حجتیه ساکن شد.
او در قم هم از محضر بزرگانی مانند آیات شیخ احمد پایانی، شیخ مصطفی اعتمادی و میرزا محسن دوزدوزانی استفاده کرد و پس از آن در درس خارج فقه و اصول آیت الله سید محمدرضا گلپایگانی، آیت الله میرزا‌هاشم آملی، آیت الله سید موسی شبیری زنجانی و آیت الله ناصر مکارم شیرازی حاضر شد. او همچنین در همان سال‌ها توفیق یافت تا در درس تفسیر آیت الله حاج شیخ باقر ملکی میانجی حضور یابد و از محضرش استفاده کند.
شیخ رفعت الله در ماه‌هایی از سال مانند ماههای محرم و رمضان و البته ماههای تابستان، به روستاهای میانه می‌رفت؛ به تبلیغ می‌پرداخت و البته در زمینه مبارزات انقلابی ملت هم روشنگری می‌کرد. همین امر سبب شد تا وی چند بار تحت تعقیب مأموران امنیتی رژیم ستمشاهی قرار بگیرد و البته چند بار هم دستگیر و زندانی شود.
او پس از پیروزی انقلاب، به حُکم دفتر حضرت امام خمینی در فروردین ماه سال 1358، به سرپرستی کمیته انقلاب اسلامی شهر علمدار در استان آذربایجان غربی و همچنین به عنوان قاضی شرع دادگاه‌های انقلاب اسلامی علمدار و جلفا منصوب شد. وی همچنین یک سال هم به عنوان امام جمعه جلفا فعالیت کرد.
امامت جمعه شهرستان مرودشت استان فارس به مدت 5 سال، مسؤولیت سازمان تبلیغات اسلامی شهرستان جهرم به مدت دو سال، امامت جمعه شهرستان میانه به مدت 12 سال و همچنین مدیریت گروه معارف اسلامی دانشگاه آزاد اسلامی میانه از دیگر سوابق شیخ رفعت الله حامدی است.
وی با آغاز جنگ تحمیلی، در جبهه‌های جنوب و غرب کشور هم حضور پیدا می‌کرد تا انگیزه رزمندگان اسلام، با حضور مسئولان نظام و روحانیون کشوری، دو چندان شود.
شیخ رفعت الله حامدی علاوه بر تقریرات دروس خارج فقه و اصول برخی استادانش مانند آیت الله مکارم شیرازی، تالیفاتی مانند شرح رساله حقوق امام سجاد (ع)، شرح مجموعه حدیثی از فرمایشات اخلاقی حضرات معصومین (ع) و همچنین تنظیم جزوات درسی گروه معارف دانشگاه آزاد اسلامی شهرستان میانه را انجام داده است.
وی متخلّق به صفات و ویژگی‌های اخلاقی مختلفی بود که سادگی و بی آلایشی و رفت و آمد بدون محافظ و نگهبان، یکی از برجسته ترین آنهاست.
آنگونه که نقل است درب دفتر او رو به همه باز بود و همین امر هم سبب شد تا در مانند چنین روزهایی که برای رفتن به نماز جماعت مسجد جامع شهرستان میانه آماده می‌شد، مورد اصابت ضربات سلاح سرد فردی سنگدل قرار گیرد و به فیض شهادت نایل آید. جالب این است که این فرد سنگدل بارها به دیدار حجت الاسلام شیخ رفعت الله حامدی رفته و از الطاف مادی و معنوی وی هم بهره مند شده بود.
اینچنین بود که در استان آذربایجان شرقی یک روز و در شهرستان میانه، سه روز عزای عمومی اعلام شد تا نماز بر پیکرش پس از تشییعی با شکوه، به امامت آیت الله شبستری اقامه شود.
در آنجا بود که بنا بر وصیت مرحوم حامدی، وی را به قم منتقل کردند تا پس از تشییع مجدد و اقامه نماز توسط آیت الله مکارم شیرازی، در گلزار شهدای حضرت علی بن جعفر (ع) قم به خاک سپرده شود.
باید گفت وی از افرادی بود که همیشه تلاش می‌کرد تا مدافع حق و حقیقت باشد. او با اینکه به استادش، آیت الله حججی ارادت خاصی داشت؛ اما در انتخابات مجلس اول – که آیت الله حججی هم برای آن کاندیدا شده بود - ، از شخص دیگری حمایت کرد و همین امر سبب شد تا معاندان، به تفرقه انداختن بین او دو بیندیشند؛ امری که با درایت و هوشیاری استاد و شاگرد بی ثمر ماند..
در بخشی از پیام تسلیت شورای سیاستگذاری ائمه جمعه به مناسبت شهادت این عالم مجاهد – که خطاب به آیت الله شبستری، نماینده ولی فقیه در استان آذربایجان شرقی و امام جمعه تبریز منتشر شده است – چنین آمده است:
"او در دوران مبارزه با رژیم ستمشاهی به ندای رهبر کبیر انقلاب اسلامی لبیک گفت و در جهت روشنگری مردم به ترویج و تبلیغ آرمان‌های امام راحل (ره) پرداخت و پس از پیروزی انقلاب در نهادهای مختلف انقلابی با خدمت صادقانه، وظیفه دینی و انقلابی خویش را به خوبی انجام داد و در شهرهای مختلف ایران اسلامی در خدمت مردم قرار گرفت.
مرحوم حامدی جایگاه بلند نماز جمعه را برای نشر معارف اسلامی انتخاب کرد و در شهرهای جلفا و میانه به امر الهیِ نماز جمعه پرداخت. او سال‌ها با خطبه‌‌های دلسوزانه اش مردم را به تقوا توصیه کرد و راه و رسم اسلامی زیستن و اسلامی اندیشیدن را به جامعه متذکر شد.
این روحانی شایسته، عاقبت جان پاک خود را در مسیر خدمت به مردم به خدای متعال تقدیم کرد و مظلومانه مرگ شهادت‌گونه را پذیرا شد."
صاحب یزدانی فائز
