خبرهای داغ:
برگي از تاريخ و كودتاي 3 اسفند:

اول كله مردم را عوض كنيد بعد كلاه مردم را!

عشقي با طعنه نوشت: تمام شهر هاي بزرگ ايران مانند ده ملا خواهان جمهوري هستند! وقتي پايه جمهوري با يك گوسفند چران گذاشته شده تمام آن با يك هياهو از بين خواهد رفت.
کد خبر: ۸۹۳۹۰۳۰
|
۰۳ آبان ۱۳۹۶ - ۱۰:۱۲

خبرگزاری بسیج قزوین: هياهويي در بيرون مجلس در جريان بود و مردم بدون شناخت از جمهوري خواهان جمهوري رضا خاني بودند؛ بدون اينكه معني جمهوري را بدانند تبليغات كار خود را كرده بود تا جايي كه ميرزاده عشقي تاوان كار خود را در مخالفت با رضاخان داد.
همان سوتفاهمات دوره مشروطه اين بار در قالب جمهوري تكرار شده بود، عشقي متعجب بود و مي گفت: چه اتفاقي افتاده كه گوسفند چران هاي سقز هم جمهوري خواه شده اند؟ اصلا كسي كه جمهوري مي خواهد مي داند كه پختني است يا پوشيدني؟ عشقي گفت : اين طفل يك شبه ره صد ساله مي رود و جمهوري كه سي سال مقدمه لازم دارد بناي آن سه ماه ريخته مي شود.
عشقي با طعنه نوشت: تمام شهر هاي بزرگ ايران مانند ده ملا خواهان جمهوري هستند! وقتي پايه جمهوري با يك گوسفند چران گذاشته شده تمام آن با يك هياهو از بين خواهد رفت.
در كشوري كه پستش با الاغ حمل مي شود و دو كيلومتر جاده درست و حسابي ندارد و نيازمند هزاران اصلاح و كار است اگر نام جمهوري برده شد مضحك به نظر مي ايد.
به جاي اينكه بدانيد عاقبت كار چيست! ابتدا كله و مغز مردم را تغيير دهيد بعد كلاه آنان را" با گذاشتن كلاه شاپوري پيشرفت به اين كشور باز نمي گردد.
رضاخان جمهوري را براي مردمي مي گفت كه نود درصد بي سواد بودند و اغلب براي درمان خود به جهل و خرافات مسلط بودند و عاقبت جمهوري رضاخاني همان ديكتاتوري شاهنشاهي بود.
عارف قزويني در ابتدا با سرودن شعرهاي تصنيفش در حركت مردم براي حمايت از جمهوري نقش بي بديل داشت. ايرج ميرزا هم كه در دوران مشروطه آشوب طلب بود با حمايت از رضا خان شروع به سرودن اشعار در مدح سردار سپه كرد.
يكي از بلوا كنندگان جمهوري در ايران مستر هاوارد انگليسي بود كه هميشه در پشت صحنه با دامن زدن به آشوب انقلابيون و روحانيون تاثير گذار در اتحاد ملت را خانه نشين مي كرد.
نورمن سفير انگليس مي گويد در كودتاي سوم اسفند ماه اگر نتواند احمدشاه را به خروج از كشور قانع كند ناچار خواهد شد يكي از اعضاي خانواده اش را به جاي او بنشاند.
اوضاع به حدي مغشوش شده بود كه ارازل و اوباش و قزاق هاي اجير شده براي زدن پايه هاي قاجار از 12 اسفند با شعار مرگ بر احمدشاه در شهر حضور يافتند و شخصي بنام سيد ضيالدين اناري در شمس العماره نطق كرد:" كه حكومت قاجار سرنگون شد و چند مرتبه فرياد زد نابود باد احمدشاه".
روسيه در پيامي كه در روزنامه ها منتشر شد پيروزي جمهوري را تبريك گفت و اين ساز پيروزي را براي انگلستان به صدا در آورد كه جمهوري خواهان به سمت روسيه گرايش دارند و روسو فيل هستند.
با اين خبر جرقه سلسله دودمان پهلوي را انگليس با موج سواري بر روي جمهوري ريخت. فراكسيون هاي طرفدار رضاخان شروع به فحاشي عليه مدرس كردند.
در 27 اسفند 1302 بهرامي كه در سابق عضو كميته مجازات بود براي مرعوب نمودن مخالفان رضا شاه سيلي محكمي به گوش مدرس نواخت.
مدرس يك تنه وارد كارزار عليه رضاخان و طرفدارانش شد و هر اقدامي از سوي آنها مي شد به زبان خودشان خاتمه مي يافت.
مدرس تا زماني كه زنده بود هرگز شكايتي عليه بهرامي كه به صورت او سيلي زده بود باز نكرد و جز محبت با او رفتار ديگر نداشت، مدرس انساني بود كه متلك پراني و كنايه به دشمنان ملت و وطن فروشان را زيبا بيان مي كرد و با همه این تفاسیر کشور برای نیم قرن با اسم جمهوری یک پادشاهی دهشتناک را از سر گذراند.
1002/ت30/ب

ارسال نظرات
پر بیننده ها
آخرین اخبار