به گزارش خبرگزاری بسیج در قزوین، شبهات در كشور و فرياد كوروش خواهي هر از گاهي در بين جوانان رخنه مي كند و دستگاه هاي فرهنگي هم با حرف در ماني به دنبال مبارزه با اين تبليغات هستند و گويا پس از 40 سال نمي خواهند با خلق اثرات بزرگ سينمايي و كتاب هاي تاثير گذار به همراه رسانه پيش بروند و تبليغ خود در رسانه را تنها راه مبارزه با تبليغات دشمن مي دانند.
عده اي به دنبال تقابل ايران و اسلام هستند و حمله اعراب به ايران را دست مايه قرار مي دهند، به راستي اگر ما با ضربه شمشير اعراب مسلمان شديم چرا با ضربه ، قتل و غارت چنگيز خان مغول بودايي نشديم!
اصلا چرا با حمله اسكندر مقدوني ما پيروآيين يونان باستان نشديم! چرا دورتر برويم، وقتي شمال و جنوب ايران دراشغال پرتغال،انگليس و روسيه بود چرا ما بي دين كمونيست و مسيح لوتر و يا كالون نشديم.
فقط با حمله اعراب به ايران ما اسلام را پذيرفتيم نه عربيت را! حال عده اي كوروش را علم مي كنند و به قرآن اعتقاد ندارند اما تا به ذوي القرنين مي رسد مي گويد: قرآن هم به ذوي القرنين اشاره كرده و همان كوروش بوده،قرآن كه دروغ نمي گويد! حال قرآن براي غرض ساسي و كينه اش از اسلام از ديد آنها سند معتبر است،اما چرا ما ايرانيان با آغوش باز استقبال كرديم؟
در جبهه هاي حق عليه باطل وقتي خاكريزهاي دشمن شكسته و دست هايشان به عنوان اسير بالا مي رفت با رمز يا حسين و يا ابا عبدالله،و سربند هاي يا زهرا بود كسي به نام داراي و داراب توسل نمي كرد!
كوروش از آن نظر كه كتيبه حقوق بشر را نوشته و اشاراتي به برابري و آزادي دين و انديشه دارد براي ما ايرانيان قابل احترام بوده و از ايران به عنوان يك امپراطوري كه از 46كشور در ارتش هخامنشي حضور داشتند و اولين ناتوي نظامي دنيا متعلق به ايران بوده و افتخار مي كنيم و تمدن سازي و پيشرفت را در اين سرزمين نهادينه كردند كه مدتها ادامه داشت.
اما ظلم هخامنشي و ظلم اعراب كه بنام اسلام صادر ميگرديد و بر مردم ستمديده اعمال مي شد اصلا قابل قبول نيست و ازديد شيعه راستين ظلم در همه موارد محكوم است.
با رواج دين زرتشت در حكومت ايران باستان نشان داد كه دين درباري عامل به بند كشيدن مردم خواهد بود همانطور كه بني عباس به نام خويشاوندي با رسول الله و اسلام امامان معصوم را كه قرآن ناطق و عين اسلام بودند در بند كردند و به شهادت رساندند.
در حكومت هخامنشي به دليل ظلم به مردم و تن پروري هاي شاهان ايران 85 سال زير سم اسب هاي سلوكيان جان داد تا اينكه اشكانيان از راه رسيدند و پس از آنها ساسانيان و بعد پسر پدر را براي حكومت مي كشت كه اسلام در برهوت انسانيت ظهور كرد و پيامبرش خود را با مردم عادي برابر مي دانست و در دادگاه برابر بود كه پيرمرد ي گفت: كه در سفر عصايت به من خورد و پيامبر اسلام عصايش را به وي داد و فرمودند: حق توست كه مرا به همان ميزان مجازات كني يا ديه ات را بگيري!
اين نوع رفتار در ايران ساساني و ديگر شاهان براي مردم عجيب و غريب بود،مگر مي شود برده باشي و بنام بلال حبشي كه از نظر طبقاتي در ايران و اعراب و روم از طبقات دون پايه بودند حالا در كنار رهبر امت اسلام بنشيند و با چهره اي سياه سخنگويش شود، اين رفتار ها مردم ايران شنيدند شيفته اسلام شدند.
اسلام اگر به درستي اجرا شود دين قدرتمنديست كه ره صد ساله يك ملت را در كمتر از ده سال مي پيمايد و اعراب باد يه نشين وحشي را در كمتر از 50 سال بزرگترين امپراطوري دنيا مي كند و تمام كردنكشان را در هم مي شكند.اگر به درستي اجرا نشود و فقط رنگ و بويش اسلام باشد اما عملش غير اسلامي تمام خروجي تمدن به نفع استكبار خواهد بود. اصلا اسلام راستين خط قرمز بين حق و باطل است.
1002/ت30/ب
