گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری بسیج:
*گروهی همیشه متفاوت
در حالی که اردوهای جهادی همواره در ایام تابستان و نوروز برگزار می گردد «جبهه جهادی منتظران خورشید» که همواره سه اصل «نوآوری، جریان سازی و الگو آفرینی» را در مبانی خود طرح ریزی نموده است همواره در زمان برگزاری اردو هایش نیز متفاوت عمل نموده و هفته ی سوم مهر ماه را برای خدمت به عیال الله انتخاب نمود تا باز هم اثبات نماید که از منظر این جبهه ی خدمت رسان ، اردوی جهادی به طول تمام 365 روز سال است و هر روز و هر شب، پیگیر مشکلات و محرومیت های مناطق تحت هجرت خود می باشد تا هدف محوری خود را که از سال 1381 برای تحقق آن تشکیل شده عملی نماید یعنی «تربیت کادر همطراز حکومت جهانی مهدوی»؛ آن چنان که آسید روح الله در کلمات قصار آسمانی خویش به شایستگی می فرمایند «اگر مسئولان جمهوری اسلامی در فکر ایجاد حکومت جهانی حضرت حجتعج نباشند، خائن و خطر سازند؛ حتی اگر به مردم خدمت کنند» و این چنین است که جبهه جهادی، نام خود را «منتظران خورشید» قرار داده و آن هدف غایی مطلوب را پی ریزی نموده است فلذا 17 سال فعالیت بی وقفه ی جهادی، نه آنها را خسته نموده نه نا امید؛ بلکه همواره خود و اعمال خویش را در معرض ظهور می دانند و اینگونه روحیه و انگیزه می گیرند روحیه ای قوی و انگیزی ای منسجم.
* 14 محلّه زرندیه
روستاهای محروم و صعب العبور و دور افتاده ی زیادی را همراه جبهه رفته ام و دیدن قریب به 3 هزار روستا با چشم غیر مسلّح، گواه این مدعاست. امّا آنچه موجب شگفتی است اینکه 14 روستا را در 70 کیلومتری پایتخت بیابی مشهور به 14 محله که نه آب دارد نه مدرسه مناسب ابتدایی، نه مدرسه ی راهنمایی و دبیرستان، نه گاز دارد نه تلفن ثابت و نه آنتن دهی تلفن همراه، نه راه مناسب و اگر بگویم نه خانه ای مناسب و نه حتی حمام و سرویس بهداشتی مناسب؛ حقیقتاً غیر از واقعیت نیست و این همه محرومیت را باید 1500 نفر جمعیت ساکن تحمل نمایند چه رسد به آنها که اجاره نشین و حاشیه نشین شهرهای اطراف شده اند.
و این تمام ماجرای تاسف آور و غم بار و اندوه ناک و حزن انگیز این 14 محلّه نیست و خاطرات تلخی ها از اهالی غیور و شریف و خونگرم و میهمان نواز آذری زبان این دیار بسی فراوانست که هر یک برای ساعت ها اشک و گریه و نیز سپید شدن محاسن و پیر شدن قلب و جریحه دار شدن جان و روح مان کافی است.
از آن روز تلخ که وقتی وارد روستا شدم زنان پاکدامن روستایی را مشاهده کردم که هر یک دبّه به دست، چشم انتظار تانکر آب بودند تا از بنده که میهمانشان بودم و نیز از فرزند و عیال شان با یک لیوان چای صبحگاهی پذیرایی کنند تا روز هایی که باصطلاح آب دارند امّا آب چند روز مانده در دبّه ها، بی شک طعم بدی می دهد که اگر نباشد شاید بهتر باشد.
و از دانش آموزان مستعدّ و خلّاقی که زمستان را در مدرسهی تک کلاسِ کانکسی یخ زده، و در بهار و تابستان، از گرما می پزند و این تمام ماجرا نیست بلکه معلّم که هر روز باید راهی سخت را بیاید و برود و خستگی راه، نای درس دادن را از او می گیرد باید با همان حال خسته هر 6 پایه ی ابتدایی را در یک کلاس آموزش دهد و جای تعجب نیست اگر دانش آموز پایه ی ششم را ببینی که نمی تواند «بسم الله الرحمن الرحیم» را بنویسد و خواندنِ صحیفه ی الهی نور یعنی قرآن حکیم و مجید؛ پیشکش نظام اسلامی!
پیر مردی که از فرط بیماری؛ غذای او را با سُن می دهند و یکسالی هست که عوض نشده و آلودگی تمام بدنش را فرا گرفته است تا آن کودک لب شکری که تمام آرزوی مادرش، تامین مخارج بیماری فرزند می باشد تا دختری جوان که به دلیل فقر پدر، مجبور شد با مردی میانسال ازدواج نماید که پسر آن مرد؛ همسن و سال این دختر جوان است که دیگر نامادری خطاب می شود!
بگذریم از این دردهای پیدا و پنهان و بگذاریم تا ببینیم آیا باز هم بی خیالی، گریبان مسئولین مربوطه را رها می کند یا آنکه قرار است کماکان در زنجیر غفلت شیطان، گرفتار بمانند؟! خداوند خیر دهد جهادگرانی را که این مناطق را کشف کرده و با جان و دل می سازند...
* جهادگران حسینی؛ فرزندان خمینی
این عنوان با مسمّی و غنی برای اردوی دو روزه ی منتظران خورشید انتخاب گردید که حاوی دو پیام مهم بود. اول آنکه الگوی عملی جهادگران، سیره ی ارباب بی کفن بوده و دیگر آنکه این پیر جماران بود که الگوی ناب عاشورا را به نسل ما هدیه بخشید و هیچگاه این دو مبداء تحول آفرین عاشورای حسینی و کربلای خمینی را نمی توان فراموش کرد.
طبق معمول برای یک اردوی چند روزه، جلسات مختلفی در ستاد جبهه شکل گرفت از جلسات 5 صبحی در روز تاسوعا تا پیگیری های مکرّر از رزمندگان اردو و روستاییان عزیز تا دعوت های متعدد از مسئولان مانند همیشه، تمامی کمیته ها فعال شدند و یک اردوی تمام عیار طرح ریزی گردید.
-کمیته فرهنگی که از نیمه های شب با فضا سازی محوطه ی روستا مانند خاکریز های دفاع مقدس، عملیات فرهنگی را آغاز نمود و آن گاه با سرمایه انسانی خود از روحانی جوان توانمندی که تخصص اش کار با کودکان بود نقشی ارزنده را ایفا کرد تا برادری که حافظ قرآن کریم بوده و نوجوانان را درس می داد. و امّا زیباترین فعالیت کمیته ی فرهنگی «هیات عزاداری» با حضور 600 نفر از روستاییان بود که با حضور گروه هم خوانی محمد رسول الله ص که این روزها نماهنگ های زیبای شان از کربلا و نجف، زینت بخش رسانه ی ملی است؛ به اوج معنویت خود رسید.
- کمیته ی هنری نیز که خادم کمیته اش 17 سالی هست که قلم و طرح اش نقش می بندد در روستاهای محروم کشور؛ این بار سیاست جدیدی را به همت استاد کاریکاتور ایران اسلامی طراحی کرد و آن اینکه، طرح ها را شبانه روی دیوار کشیده و پر کردن آن را با رنگ به نوجوانان روستا می سپرد تا مشارکت تخصصی اهالی را ارتقاء بخشد اگر چه سیاست اصلی جبهه جهادی در تمام کمیته ها بهره مندی از مشارکت خود اهالی است که در تمام کمیته ها بایستی رعایت گردد.
-کمیته ورزشی با برپایی انواع مسابقات سعی در ایجاد شادابی و نشاط جوانان و نوجوانان داشت.
- کمیته عمرانی ورود به ساخت مدرسه ای سه کلاسه نموده است تا شاید دانش آموزان مظلوم این دیار، از شرّ سرمای زمستان و گرمای بهار در مدرسه ی کانکسی خلاص و نجات یابند و مصالح این مدرسه نیز از میل گرد تا دیوار و... همگی ابزاری مدرن و جدید است که از ساخت و ساز های سنّتی فاصله گرفته و می تواند الگویی نو در فعالیت های عمرانی گروه ها و جبهه ها و قرار گاه های جهادی باشد.
- خادمان و رزمندگان کمیته ی بهداشت و درمان نیز بار دیگر در اردوگاه پزشکی- فرهنگی امام خامنه ای دامت برکاته که از ابداعات جبهه جهادی است با برپایی 10 چادر فعال گردیدند و انواع متخصصان دندانپزشکی- پزشک عمومی- طب اسلامی- ماما و زنان- ارتوپد- بهداشت فردی- چشم پزشکی و داروخانه و داروساز به معاینه ی صلواتی و درمان رایگان صدها نفر از روستاییان پرداختند تا مرحمی باشند بر دردهای جسمی اهالی.
- کمیته رسانه با توجه به محرومیت باور نکردنی روستاها از سویی؛ نظر به جامع و کامل بودن اردوی جهادی به لحاظ کمی و کیفی از سوی دوم؛ و در نهایت به دلیل حضور میهمانان خاص این اردو، با برپایی کاروان رسانه؛ خبرنگاران و عکاسان و گزارشگران صدا و سیما و خبرگزاری ها را همراه خود آورده بود تا نعمت الهی خدمت رسانی را برای اشاعه ی این حرکت فرهنگی انسان ساز و کادر آفرین، در افکار عمومی ترویج نماید که «و امّا بنعمه ربکّ فحدّث».
-جهادگران کمیته پشتیبانی هم کار بسیار سختی را داشتند از برپایی اردوگاه تا پذیرایی ها و وعده های غذایی و به ویژه ابتکار دیگر جبهه جهادی منتظران خورشید که بر پایی «موکب حضرت ابا عبدالله الحسین» در اردوها و پذیرایی از اهالی با چای و خرما و کیک می باشد و نیز «موکب بی بی زینبس» ویژه ی بانوان روستایی تا نباشد و نشاید که پاسخ میهمان نوازی اهالی را با یک پذیرایی ساده پاسخ ندهیم.
- و امّا خواهران جبهه جهادی نیز که تمام طول سال را خاضعانه و خاشعانه در جهاد و هجرت فعال می باشند و اخیرا قریب به 5 هزار بسته ی تحصیلی را با حضور 17 روزه در نمایشگاه نوشت افزار برای جمعآوری؛ و سپس طی 13 روز بسته بندی نموده بودند؛ حال به صحنه ی اردوی «جهادگران حسینی؛ فرزندان خمینی» ورود نموده و باز هم جهادگری خالصانه ی خویش را به رخ دنیا کشاندند و الگوی زن سوم را که مورد تاکید مولا می باشد نمایاندند. واحد خواهران جبهه جهادی نیز علاوه بر تمام فعالیت های فرهنگی و هنری و پزشکی و... ابتکاری ارزشمند داشت و آن هم فعالیت اقتصادی در روستا ویژه ی زنان بود که هم آموزش گیره سازی روسری بود، هم اجرا توسط زنان روستایی و در نهایت پرداخت حق الزحمه به آنان که به حول الهی به بازار آمده و فروخته خواهد شد.
* میهمانان اردو
این اردوی جامع جهادی که با نوکری یکصد نفر از جهادگران و حضور بیش از یک هزار و پانصد نفر از روستاییان در مراجعه به کمیته ها و برنامه های مختلف همراه بود؛ امّا میهمانانی نیز داشت از رییس سازمان بسیج مستضعفین- سردار غیب پرور- که پس از سکانداری بسیج، اولین سفر به اردوی جهادی را در
برنامه های متراکم و حجم انبوه فعالیت های اجرایی خود رقم می زد تا رییس سازمان بسیج سازندگی و فرمانده سپاه استان مرکزی؛
البته این اردو سه میهمان جدید داشت:
- اولین مهمان به دستور دکتر لاریجانی- رییس مجلس شورای اسلامی- حضور یافته بود که وی، مشاور عالی خود را به پاس اهمیت اردو روانه ی جهاد فرزندان ولایت نموده بود تا گزارشی جامع را به رییس مجلس ارایه دهد.
- میهمان دیگر که حقیقتاً جهادگران و روستاییان را خشنود نموده و برای اولین بار در تاریخ انقلاب این اتفاق رقم می خورد حضور ارزنده ی امیر سرلشگر موسوی- فرمانده کل ارتش- بود که انصافا منّت نهاده و 15 نفر از امرای ارشد خویش را نیز از نیروهای هوایی- زمینی- دریایی و قرارگاه خاتم همراه خویش آورده بودند تا عزم جدی ارتش را برای حمایت از اردوهای جهادی و حرکت های محرومیت زدایی عیان سازند.
امیر موسوی نیز سنگ تمام گذاشته و طی دو ساعت حضور، تمام عرصه ها را مشاهده نمود و با جهادگران نیز گپ و گفت های خصوصی زیادی داشت. یادم هست وقتی یکی از جهادگران را گفتم که او حنظله ی اردو هست و تازه عقد کرده؛ او را در آغوش گرفت و در گوشی گفت: " ما هم که عقد کردیم همان اول جنگ، عروس خانوم را رها کرده و رفتیم جبهه"
- و گروه سوم از میهمانان این اردوی انسان ساز؛ گروهی 20 نفره از موسسه ای خاص و تحقیقاتی بودند که حدود 10 ساعتی را میهمان جهادگران بودند تا تمام صفر تا صد اردوی جهادی را از نزدیک شاهد باشند که هر یک از میهمانان، اقوال و وعده هایی دادند که هر یک جریان ساز اردوهای جهادی و مقوّی این حرکت های محرومیت زدا نه ویژه ی منتظران خورشید که برای تمام گروه های جهادی کشور است و این راه و رسم و مرام جبهه جهادی است که به خود نیندیشیده و به قول معروف «محلی عمل کرده و جهانی می اندیشد» فلذا همواره از سال 81 تاکنون، اقدامات جبهه، در حرکت های جهادی کشور توسعه آفرین بوده است.
* درد دل آخر برای خودم
ای خدای مهربان! به نیکی از دل های زنگار آلود و خسته ی جهادگران آگاهی؛ زنگار هایی که در پی کم کاری برخی مسئولان و غفلت آنان از روحیه ی جهادی و روی آوری به اشرافی گری، قلب های ما را می آزارد؛ و خستگی های ناشی از فقر و محرومیت ولی نعمتان این انقلابِ پا برهنگان و مستضعفان که قرار بوده و هست تا وارثان زمین گردند امّا....
خدایا! شایسته می دانی که تمام نیّت ما از خدمت بی منت به عیال الله؛ جز زمینه سازی برای ظهور یوسف زهرا علیهما السلام نبوده و تمام آرزوی مان سربازی در رکاب آن موعود حقیقی است تا شاهد عدالت نهایی و پیشرفت غایی، آن گونه که حضرتت اراده نموده است باشیم و تا آن لحظه از هیچ کوششی دریغ نورزیده و برای تربیت کادر همطراز حکومت جهانی مهدوی، فعالانه در صحنه ی کارزار با استضعفاف، حاضر و از پای نمی نشینیم. انشالله.
