به گزارش خبرگزاری بسیج از قم، شهدای مدافع حرم زندگی و کودکی خویش را با مدح و پروراندن عشق حسین فاطمه آغاز کردهاند، عشقی که با پروراندنش از سوگ و سوز به سلوک حسینی عروج کرده، با دلی که از داغ عشقش گداخته شده، حال این عطش حضور و اشتیاق حاصل از دل گداخته عشق حسین، تنها با لبیکگویی حضرتش التیام و قرار خواهد یافت.
روحانی شهید مدافع حرم سید محمد موسوی ناجی یکی از آن شهدای مدافع حرمی است که زمزمههای مدح و مداحی عشق حسینی را از همان کودکی در دل خویش پروراند، تا ثمرهای چون شهادت در راه اهلبیتش را برداشت کرده و چون ستارهای بر تارک هستی بدرخشد.
به همین بهانه به گفتوگو با مادر شهید روحانی مدافع حرم سید محمد موسوی ناجی پرداختیم.
راضیه اسلامی در گفتوگو با خبرنگاران در قم، از دوران پرشور و هیجان کودکی فرزند شهید خویش میگوید شهیدی که از زمان تولد با دیگر کودکان هم سن و سالانش متفاوت بود، با چهرهای نورانی در بزرگترین عید مسلمین مبعث رسول اکرم(ص)دیده به جهان میگشاید. از همان ابتدا با لالاییها و قصههای حماسه عاشورا که مادر در گوشش زمزمه میکرد، انس و الفتی ستودنی پیدا میکند. چنان شیفته و مجذوب اهلبیت پیامبر(ص) میشود، که از همان کودکی حتی در بازیهای بچهگانهاش روضههای عاشورایی را زمزمه میکرد. آری عشق حسین فاطمه از کودکی در دلش ریشه دوانده بود، ریشهای قرص و محکم که به شهادت در راه اهلبیت حسین (ع) ختم میشود.
قلب بزرگ و روح بلندش از همان دوران کودکی او را به همجواری و فعالیت با بزرگان ترغیب، که همین امر وجه تمایز او با دیگران و هم سن و سالانش به شمار میرفت. بهواسطه رشد و بالندگی او در خانوادهای با پیشینه رزمندگی در 8 سال دفاع مقدس، از همان ابتدا به فعالیتهای نظامی و عضویت در پایگاههای بسیج علاقهمند شده و حضور فعالی در پایگاهها برای انجام برنامههای آموزشی، ستادی و حتی امربهمعروف و نهی از منکر داشت. تمام مدت زندگی دنیایی خویش را صرف فعالیتهایی دینی و مذهبی از مداحی و روضهخوانی برای اهلبیت(ع) گرفته، تا تبلیغ و ترویج دین پیامبر اسلام(ص)، در کسوت روحانیت و حالآنکه تنها انجام اینگونه فعالیتها، روح متعالی او را آرام نگه میداشت.
این شهید مدافع حرم با انتخاب مسیر زندگیاش و باعلاقه و اشتیاق، وارد حوزه علمیه شده و بهعنوان یکی از طلاب بسیجی جامعه المصطفی العالمیه به کسب علوم دینی پرداخت. تا اینکه بعد از گذشت مدت 5 سال از حضور فعالش در حوزه، زمزمههای عزیمت به سفر سوریه و دفاع از حریم حرم اهلبیت(ع) را بر زبان جاری کرد. آری بارقههای عشق حسین(ع) از کودکی در این مرد خدایی نمایان شده و اینک که حرم بیبی زینب(س) را در خطر هتک حرمت داعشیان، آن یزیدیان زمانه میبیند، این مرد نبرد دیگر تاب و قرار ماندنش را از کف داده و حالآنکه روح ولایی او، جز با مدافع شدن و شهادت در راه حسین(ع) راه دیگری را بر نمیتابد.
از شنیدن ندای ارباب، تا پاسخ لبیک و تن دادن به معاملهای پرسود
عزم و اراده این روحانی شهید مدافع حرم، برای عزیمت به این سفر الهی و عاشقانه، چنان محکم و استوار بود، که حتی وجود همسر و فرزند دوسالهاش حسین نیز او را از تصمیمش منصرف نکرد. تصمیمی سرنوشتساز بین ماندن و زندگانی دنیایی و پاسخ به ندای (هل من ناصر) ارباب که با گوش جانش شنیده میشد، لاجرم مسیری را برگزید که با گفتن لفظ شیرین لبیک و عزیمت به این سفر پرمشقت و ناهموار، در واقع مسیر اخروی خویش را آباد به عشق حسین فاطمه کرده و همهکسان خود را در معاملهای پرسود به خداوند هستیبخش میسپارد.
مادر شهید مدافع حرم نیز با اعتقاد بر معامله با خالق هستی چنان محکم و استوار سخن میگوید که از صلابت سخنش همگان مات و متحیرند، همانا راز این استواری حکایت از عشق به معبودی دارد که فرزند را نزد ما چون امانتی قلمداد کرده و تنها مسئولیت رسیدگی و پروراندن گل وجودش را بر عهده ما نهاده و از اینکه فرزندش را در راه رضای معبود ازلی تقدیم کرده، پیوسته حمد خدا را بهجای آورده و چنان از شورآفرینیها محبتها و خصلتهای والای فرزندش سخن به میان میآورد که قلم یارای نگاشتن آن را ندارد. سنگینی بغض در گلویش، زمان بیان دلتنگیهای خویش نسبت به محبت و دلجوییها و شیرینی کلام فرزند برومندش را میتوان احساس کرد.
مادر روحانی شهید مدافع حرم علت حضور فرزندش در جبهههای سوریه را علاوه بر عشق به اهلبیت (ع) و لزوم دفاع از حریم حرم بیبی زینب(س) دفاع از اسلام و مسلمین دانست، تا دشمنان دین قدرت نیافته و به خاکمان پیشروی و تعرض نکنند. چنانکه هر گاه برای ماندن و حضورش در کنار خانواده از او خواسته میشد، که خدمت به اسلام و دین باوجود طلبگی نیز میسر خواهد شد، مصمم و استوار افراد بزرگسال را برای تبلیغ و ترویج دین مناسبترمی دانست، اما مسئولیت خود، که از نعمت جوانی برخوردار است، را دفاع از اسلام در میدانهای نبرد میدانست. آری گویی صدا و نجوایی را با گوش جان میشنید، که برای عزیمت به این سفر سر از پا نمیشناخت و مانعی جلودارش نبود.
خرسندی از تقدیم امانت الهی به بهترین شکل و کسب صبر و قرار زینبی
مادر روزی را به خاطر میآورد که فرزند شهیدش برای بار سوم و آخر، عازم جبهههای نبرد سوریه شده بود، که بهمنظور وداع، مادر را به کناری کشیده و برگهای با عنوان وصیتنامه در اختیار ایشان قرار میدهد و تربیت تنها پسرش حسین را بر عهده مادر میگذارد و از او میخواهد که حسین را همانند او مداح و آشنا و علاقهمند به سیره ائمه معصومین (ع) تربیت کند، بهگونهای که پیوسته برای دفاع از اسلام پیشقدم و آماده رفتن به جبههها شود، مادر نیز در پاسخ، صبورانه از بازگشت فرزندش میگوید که خود این مسئولیت خطیر تربیت فرزند را به سرانجام خواهی رساند.
شهید سید محمد موسوی ناجی که بارها از سوی جامعةالمصطفی بهعنوان مبلّغ به جبهههای نبرد اعزام، که در این مأموریت تبلیغی با سپاه بدر عراق همکاری داشت و در سه مرتبه اعزام به عراق به ترتیب در سامرا، العلم و بیجی مشغول کار تبلیغی بود. در واقع یک روز بعد از عید فطر سید محمد به همراه چند نفر از همرزمانش برای کمکرسانی به نیروهای تحت محاصره، راهی میشوند، که خودرویشان مورد حمله تروریستها قرار میگیرد. آنها از ماشین خارجشده و ادامه مسیر را پیاده طی میکنند، که به تلههای انفجاری برخورد کرده و نهایتاً در 28 تیرماه سال 1394 در بیجی به شهادت رسید، تا دومین شهید روحانی مدافع حرم بعد از شهید مال امیری لقب بگیرد.
مادر زمانی که خبر شهادت سید محمد را میشنود، نبودنش، ندیدنش، نشنیدن صدای آرام بخشش و باز نگشتنش را به هیچوجهی باور نمیکرد، در آن لحظه سخت و تلخ، صحنه عاشورا برایش نمایان شده بود، صحنهای که اسب امام حسین(ع) بی سوار بهسوی خیمهها بازگشت و اهل حرم امام در فقدانش مویه کرده و ناله سر دادند. تجسم صحنه تلخ و جانسوزی که گویی، بعد از آتش زدن خیمهها برایش مشهود شده بود. تا اینکه روز دوم شهادتش از خودش میخواهد (همانطور که رفتی از خدا بخواه که محبتت را از دل من بیرون کند، تا بتوانم تاب بیاورم). آری به لطف خدا و شهید صبری زینبی و آرامبخش نصیب مادر بیتاب میشود و اکنون او شاکر خداوند است که توانسته، امانت الهی را به بهترین شکل به صاحبش تقدیم کند.
تکذیب شایعات دریافت هزینه از سوی خانواده شهدای مدافع حرم
به گفته مادر شهید سید محمد موسوی ناجی، زمانی که سعادت دیدار مقام معظم رهبری نصیب خانوادهشان میشود، پدر شهید بحث ازدواج پسر کوچکشان را با همسر شهید (البته با توجه به اینکه ایشان نیز نسبت به ماندن و ادامه ارتباط با خانواده همسرش علاقهمند بودند) مطرح کرده و درخواست قرائت صیغه عقدشان را توسط مقام معظم رهبری داشتند. حضرت آقا نیز بعد از جویا شدن زمان شهادت شهید خطاب به خانواده شهید موسوی ناجی فرمودند: (احسنت به شما و خانواده که مسئله تنهایی همسر و فرزند شهید برایتان مهم است و با آغوش کشیدن فرزند شهید، نگذاشتید پسر و همسر شهید تنها بمانند.) که درنهایت رهبری از این اقدام بسیار خوشحال و مسرور شده و صیغه عقدشان را نیز جاری کردند.
مادر شهید سید محمد موسوی ناجی خطاب به مادران و پدران مسلمان میگوید دفاع از اسلام در هر شرایطی بر هر شخص مسلمانی واجب است و فرقی نمیکند در کجای دنیا دشمنان در حال ضربه زدن به اسلام هستند، حالآنکه باید با ورود به میدانهای نبرد عرصه را بر دشمنان تنگ کرد. برای دفاع از اسلام هرگز سد راه فرزندانتان نشوید، چرا که اگر قرار بر عزیز داشتن فرزندان در کنار خودمان بود، اهلبیت (ع) نیز همین کار را میکردند. این در حالی است که آنان در قیام عاشورا به همگان ثابت کردند، که برای دفاع از اسلام جان و مال و همه دارایی خود را فدا خواهند کرد. آمریکا و استکبار جهانی، باید بداند آنها هرچقدر توطئهچینی کند ما مادران چنان فرزندان شیرپاکخوردهای را تربیتکردهایم که همه نقشههایشان را نقش بر آب خواهند کرد.
مادر شهید روحانی مدافع حرم با دلی مملو از رنج و ناراحتی نسبت به شایعات دریافت هزینه از سوی خانواده شهدای مدافع حرم ابراز میدارد، که تنها و تنها انگیزه و عاملی که حضور در جبهههای سوریه را میپروراند، عشق به اهلبیت(ع) و معامله با خالق هستیبخش است، چرا که در این عالم بالاتر از آن سراغ نداریم. تا یک ماه گذشته هیچ هزینهای نه از بنیاد شهید و نه از سپاه و نه هیچ ارگان دیگری دریافت نداشتیم. حتی تا چند وقت پیش هم نام شهید روی سنگ مزارش حک نشده بود، تا اینکه دو ماه پیش بعد از یک سال و شش ماه شهادت فرزندم تأیید شد. آری ما در مقابل این صحبتهای رنجآور قرار داریم، حرفهایی که حتی در مراسم شهیدمان هم آنها را میشنیدیم، حرفهایی تلخ که بدون در نظر گرفتن ابعاد معنوی آن و علم و آگاهی بیان میشد. آنهایی که نمیدانند ما با خدا معامله کردهایم، خدایی که شهید را بهرسم امانت به ما سپرد. حال خدا را شاکرم که امانتش را به بهترین شکل به او برگرداندیم و سعادت و لیاقت خانواده شهید مدافع حرم را نصیبمان کرد.
فرازی از وصیتنامه شهید مدافع حرم سید محمد موسوی ناجی
شهید سید محمد موسوی ناجی خطاب به خانواده خویش میگوید:(باید قوی باشید، نباید اجازه بدهید در انگیزهتان ضعف مستولی شود. اگر بترسیم و هراس داشته باشیم و از این مسئله کناره بگیریم، فردا دشمن به ایران میآید. ما نباید اجازه بدهیم که داعشیها فکر تعدی و تجاوز به ناموس شیعه را در ذهن بپرورانند و به حریم اهلبیت توهین و اهانت کنند.)
گفتوگو و گزارش از الهام پناهی فر