خبرگزاری بسیج: یک پسر بچه 10- 11 ساله عراقی در حالی که محکم کوله پشتی مرد را چسبیده بود عقب عقب راه می رفت و به او التماس می کرد؛ ابتدا تصور می کردیم او متکدی است اما بعدا از تصور این فکر شرمنده شدیم.
کد خبر: ۸۹۴۴۰۳۳
|
۱۳ آبان ۱۳۹۶ - ۲۲:۵۰

نوجوان لاغر و سیه چرده ای بود؛ محکم به کوله پشتی مرد میانسالی که چند کیلومتری بود با او همسفر شده بودم چسبیده بود و کوله مرد را به سمت خود می کشید و با زبان عربی و لحنی ملتمسانه با مرد حرف می زد؛ هم آن مرد و هم کسانی که این صحنه را مشاهده می کردند ابتدا فکر می کردیم این پسر بچه فقیر است و از او درخواست پول و کمک می کند.

مرد متوجه صحبت های پسر بچه نمی شد اما بالاخره تسلیم او شد و کوله اش را زمین گذاشت تا ببیند او از این همه اصرار چه می خواهد؛ برق پیروزی و فتح قله قلب زائر امام حسین(ع) در چشمان نوجوان عراقی می درخشید، پسرک خوشحال و سرمست از اینکه توانسته است به یک زائر امام حسین (ع) کمک کند شادمان و سرفراز مثل اینکه تجارتی بزرگ و پر سود انجام داده است، کوله پشتی مسافر را بر دوش خود انداخت و پیشاپیش مرد به راه افتاد تا چند قدمی آن را برای زائر امام حسین(ع) حمل کند تا خستگی از تن او به در شود بلکه او هم از این رهگذر در ثواب زیارت مولا سهیم و شریک باشد. او گدای پول و کمک مادی نبود، بلکه گدای محبت حسین (ع) بود. دیدن این صحنه ها به راستی انسان را به وجد می آورد که این فرهنگ تا کجاها پیش رفته است! ...

علی اشرف خانلری

ارسال نظرات