پایگاه خبری-تحلیلی الوقت بررسی کرد؛
آمریکا به دنبال آن است تا بن سلمان را از باتلاق یمن نجات دهد و بزرگ‌ترین مشکل و شکست سیاست خارجی ولیعهد جوان سعودی را به نوعی مدیریت کند.
کد خبر: ۸۹۵۹۷۰۴
|
۱۸ آذر ۱۳۹۶ - ۱۱:۳۴
به گزارش سرویس بسیج مقاومت مردمی خبرگزاری بسیج ،  دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا همزمان با اعلام شهر قدس به عنوان پایتخت اسرائیل از عربستان خواست به محاصره یمن پایان دهد. این مسئله علامت سوال‌های زیادی را در مورد موضع گیری‌های ترامپ در مورد یمن ایجاد می‌کند. چرا که عربستان با کمک‌های نظامی و سیاسی آمریکا در 33 ماه گذشته از زمین، هوا و دریا یمن را مورد تجاوز قرار داده است. قرارداد فروش 110 میلیارد سلاح به عربستان که در خردادماه در سفر ترامپ به عربستان منعقد شد، بزرگ‌ترین حمایت واشنگتن از ریاض در جنگ یمن است. بنابراین درخواست ترامپ از عربستان برای محاصره یمن در نگاه اول نوعی تغییر موضع از سوی واشنگتن تعبیر می‌شود. اما این اقدام ترامپ چگونه تحلیل می شود؟ برای پاسخ به فهم دلایل این موضع‌گیری ترامپ، می‌توان سه سناریوی ممکن را در این زمینه بررسی کرد.

سناریوی اول: نمایشی بودن اقدام ترامپ

یگان موشکی یمن در 4 نوامبر با یک فروند موشک بالستیک برکان فرودگاه بین‌المللی ملک خالد در ریاض را هدف قرار داد. این اقدام «تهدیدی راهبردی» را متوجه ریاض کرد؛ چرا که افزایش برد موشک‌های یمن و عبور موشک های بالستیک برکان از سامانه های دفاعی ریاض باعث شد تا امنیت پایتخت عربستان هدف قرار بگیرد. به همین دلیل عربستان با هدف تشدید فشارها بر مردم یمن، محاصره زمینی، دریایی و هوایی این کشور را کامل کرد و بندر الحدیده را نیز به عنوان تنها راه ارتباطی یمن با دنیای خارج محاصره  کرد. این اقدام باعث شد که بیش از 7 میلیون بیمار یمنی در وضعیت وخیمی قرار بگیرند. به همین دلیل انتقادهای سازمان ملل و جامعه بین المللی نسبت به اقدامات عربستان در یمن افزایش پیدا کرد. اقدام پارلمان اروپا در ممنوع ساختن فروش سلاح به عربستان نیز باعث نوعی «تنگنای سیاسی» برای عربستان شده است. در چنین شرایطی دونالد ترامپ نیز با هدف مدیریت افکار عمومی نسبت به بحران یمن از لغو محاصره این کشور خبر داده است. در واقع ترامپ به دنبال آن است تا تلاش‌های سازمان ملل، گروه‌های حقوق بشری و همچنین نهادهای مردم نهاد در فشار وارد کردن بر عربستان در جهت لغو محاصره را «مصادره» کند. چرا که نتیجه این فشارها در نهایت به عقب‌نشینی عربستان منجر خواهد شد. بنابراین به نظر می‌رسد این درخواست ترامپ تنها نمایشی در جهت مدیریت افکار عمومی است.

سناریوی دوم: واکنش ترامپ در برابر پیروزی های انصارالله

پیروزهای اخیر انصارالله یمن در هدف قراردادن فرودگاه بین‌المللی ملک خالد در ریاض و تاسیسات هسته‌ای 30 میلیارد دلاری البراکه در ابوظبی باعث نوعی «تغییر راهبردی» در معادلات یمن شده است. علاوه بر این پایان فتنه صنعا و کشته شدن علی عبدالله صالح رئیس جمهور اسبق یمن نیز انصارالله را به عنوان تنها نیروی نظامی- سیاسی منسجم در شمال یمن تبدیل کرده است. برآیند این مسئله می‌تواند به معنای احتمال عقب‌نشینی عربستان از بحران یمن باشد. به همین دلیل ترامپ به دنبال آن است تا به نوعی ابتکار عمل را از انصارالله بگیرد و با تلاش برای لغو محاصره یمن، نسبت به بهبود وجهه آمریکا در مخالفت با جنایت‌های عربستان در یمن اقدام کند. در واقع در قالب این سناریو ترامپ سعی دارد پیش از عقب نشینی احتمالی عربستان، واشنگتن را به عنوان طراح پایان بحران یمن معرفی کند.

سناریوی سوم: معامله ترامپ با بن سلمان

عادی سازی روابط کشورهای عربی با اسرائیل یکی از مهم‌ترین طرح‌های دونالد ترامپ است. در یک سال گذشته که ترامپ به عنوان رئیس جمهور آمریکا مسئول سیاست خارجی این کشور شده است تلاش‌های عربستان برای نزدیکی به اسرائیل شدت گرفته است. در شرایط کنونی ترامپ به دنبال آن است تا روابط کشورهای عربی با اسرائیل را در مسیر عادی سازی قرار دهد. بنابراین ترامپ سعی دارد عربستان به عنوان یکی از مهم‌ترین کشورهای عربی به عنوان پرچمدار عادی سازی روابط معرفی شود. در این مسیر وی به دنبال آن است تا بن سلمان را از باتلاق یمن نجات دهد و بزرگ‌ترین مشکل و شکست سیاست خارجی ولیعهد جوان سعودی را به نوعی مدیریت کند. از این رو تلاش برای لغو محاصره یمن هرچند در ظاهر اقدامی علیه عربستان است؛ اما در حقیقت گام نخست ترامپ در جهت تلاش برای پایان بحران یمن نیز تعبیر می‌شود. نجات بن سلمان از باتلاق یمن نیز بدون هزینه نخواهد بود و وی باید نسبت به نزدیکی بیشتر ریاض و تل آویو اقدام کند. بنابراین اقدام اخیر ترامپ در جهت رفع محاصره یمن در این سناریو از یک طرف در جهت نجات بن سلمان و از طرف دیگر گامی در جهت عادی سازی روابط کشورهای عربی با اسرائیل است.

فرجام سخن

در کل درخواست ترامپ برای رفع محاصره یمن را می‌توان بازتابی از شرایط میدانی و سیاسی یمن دانست. چرا که از یک طرف جامعه جهانی در حال حرکت به سمت نوعی اجماع نسبی علیه بحران یمن هستند و ترامپ در جهت همراهی با این موج و با هدف ترمیم چهره آمریکا در بحران یمن از رفع محاصره یمن سخن گفته است.
 
از سوی دیگر پیروزی های انصارالله در برابر عربستان و امارات به ویژه کشته شدن علی عبدالله صالح به عنوان مجری فتنه اخیر صنعا تغییر راهبردی در معادلات یمن را سبب شده است و این مسئله جنگ یمن را بیش از هر زمانی به پایان خود نزدیک خواهد کرد. نتیجه این مسئله نیز پایان محاصره یمن خواهد بود بنابراین ترامپ سعی دارد تا پیش از عملی شدن این مسئله ، واشنگتن را متغیر اصلی در پایان دادن به محاصره یمن معرفی کند. اما شاید محتمل ترین سناریو در این مورد را تلاش ترامپ در جهت نجات بن سلمان از باتلاق یمن و در مقابل کسب حمایت عربستان از اسرائیل دانست. مسئله ای که با اقدام جدید ترامپ در معرفی کردن قدس به عنوان پایتخت اسرائیل اهمیت بیشتری پیدا کرده است.
 
انتهای پیام/ 
ارسال نظرات