درس هایی که باید از اغتشاش ها آموخت

کم کم تعداد دیگری از رهگذران با دیدن این صحنه به جمع آنها اضافه شدند تا اینکه جمعیت زیادی اطراف مرد اولی جمع شد و همه سرها رو به بالا به دنبال جوانی که می خواهد خود کشی کند می گشتند، در این میان یک نفر به پلیس 110 زنگ زد و اعلام کرد: آقا برسید که الان یک جوان به خاطر مشکلات خانوادگی، بیکاری و بدهکاری می خواهد خود را از ساختمان 20 طبقه پایین بیندازد.

دقایقی بعد، مرد اولی که به آسمان نگاه می کرد، دهانش را باز کرد و عطسه محکمی زد و گفت: آخیش راحت شدم!! جمعیتی که اطراف او جمع شده بودند، تازه فهمیدند که ماجرا از چه قرار است.

 اصولا اغلب مردم ما کنجکاو هستند و هر صحنه دعوا، تصادف و حادثه ای را می بینند، به تماشا می ایستند. بسیاری از ترافیک های خیابان های ما هم به همین خاطر است و به محض تصادف جزئی دو وسیله نقلیه همه رانندگان حتی آنهایی که مدت های طولانی پشت ترافیک مانده اند وقتی که خودشان به محل وقوع تصادف می رسند توقف می کنند تا صحنه را کارشناسی کنند و اینگونه می شود که ترافیک طولانی ایجاد می شود؛ اگر صحنه تصادف، به زد و خورد طرفین بکشد رهگذران و رانندگان یک صحنه نمایش زنده اکشن را از دست نمی دهند و باید تا پایان دعوا از نتیجه درگیری مطلع شوند.

فیلترینگ فضای مجازی و فروکش کردن فتنه

در صحنه های اغتشاش و شلوغی هایی که چند برهه در کشور اتفاق افتاد، عده ای با ایجاد تجمعات غیر قانونی سناریوی اغتشاش را رقم می زنند و به تبع آن عده ای دیگر برای تماشای آنها در صحنه می ایستند، کم کم عده ای دیگر به جمع آنها اضافه می شوند و عده ای همیشه کنجکاو جمعیت را کنار می زنند و جلو می روند تا از ماجرا سر در بیاورند. در میان این افراد کم نیستند افراد جیب بر و شرور که از آب گل آلود کیف پول مردم را به جیب خود می زنند و یا اراذل و اوباشی که سرشان درد می کند برای مداخله   و کت کاری و به رخ کشیدن زور و بازویشان؛ با افزایش جمعیت در صحنه فاز اصلی اغتشاش کلید می خورد؛ عده ای از همه جا بی خبر هم که از مشکلات و نا مرادی روزگار گله مند بوده و منتظر جرقه ای برای تخلیه هیجانات خود هستند به جمع آنها اضافه می شوند و در یک چشم بر هم زدن اتاق فرمان این سناریو بیانیه های خود را در فضای مجازی منتشر و فیتیله آتش معرکه را بالا می کشند و به ناگاه در یک چشم بر هم زدن همه چیز به هم می ریزد.

  نکته مهم اینجاست که به محض فیلتر شدن فضای مجازی به منظور کنترل امنیت کشور و قطع شدن ارتباط آمران اغتشاشات در خارج با عوال نفوذی در داخل کشور، از جمله روسای جمهور آمریکا، رژیم اشغالگر فلسطین، مسئول اتحادیه اروپا، شبکه های معاند فارسی زبان، سلطنت طلبان و بسیاری از مخالفان نظام اسلامی که مخالفت خود را به طور علنی اعلام و از اغتشاشات حمایت می کنند، این تحرکات مذبوحانه و آتش فتنه فروکش کرده و خاموش می شود.

 اهمیت توجه به مردم در فرمایشات بنیانگذار جمهوری اسلامی

  امام رحمته الله علیه بارها در مورد اهمیت توجه به مردم سخنان مهمی ایراد فرمودند که این بیانات در صحیفه امام در 22 جلد گردآوری شده است. ایشان تاکید داشتند که:

« مردم ولی نعمت ما هستند»

«وقتی حکومت عادلانه شد، حکومت در خدمت مردم شد، سایه این حکومت بر قلوب مردم است؛ و یک همچو حکومتی می‌تواند حکومت کند.»

« وقتی پایه حکومت بر دوش یک ملت نبود و بر قلب یک ملت نبود، اینها نمی‌توانند یک حکومتی باشند.»

«شما کاری نکنید که مردم از شما بترسند. شما کاری بکنید که مردم به شما متوجه بشوند. شما کاری بکنید که مردم مَحبّت به شما بکنند؛ پشتیبان شما باشند. اگر مردم پشتیان یک حکومتی باشند، این حکومت سقوط ندارد؛ اگر یک ملت پشتیان یک رژیمی باشند؛ آن رژیم از بین نخواهد رفت.»

« جدّیت بکنید که با مردم رفتارتان خوب باشد. اینها بندگی خدا هستند. با اینها رفتارتان خوب باشد. همه جا، همه کس، همه مردم با هم، جدیت بکنند که همه با هم خوب باشند؛ یک محیط برادری ایجاد بشود. »

«ملت ایران امروز برای همین معنی که اسلام را زنده کند، و احکام اسلام را زنده کند، قیام کرده است؛ و قیامی کرده است که در تاریخ اسلام، در تاریخ ایران، سابقه ندارد. مردم مردمِ الهی هستند، مُسلم هستند، قیامِ للهِ کردند، برای خاطر حق قیام کردند.»

« حکومتهای طاغوتی از ملتها جدا هستند و به ملتها فرمانروایی می‌کنند و ملتها هم از آنها جدا هستند. تفرقه از شیطان است و وحدت کلمه و اتحاد از رحمان است. وقتی که شما الهی شدید، رحمانی شدید، توجه به خدا داشتید، دنبال او دیگر تفرقه حاصل نمی شود، اختلاف حاصل نمی شود.»

 «رژیمهای سلطنتی و طاغوتی هر جا که هستند، وضع رژیم این طور اقتضا می‌کرد که با یک تشریفاتی و با یک هیاهویی مردم را از خودشان رم بدهند، بترسانند و لهذا مردم پشتیبان نبودند.»

  «حکومت اسلام اداره‌اش برای رفاه مردم است، نظامش برای رفاه مردم است، رئیس جمهورش برای رفاه مردم است، نخست وزیرش برای رفاه مردم است، و محیط، محیط مَحبّت؛ مَحبّت اگر همه اسلامی باشند، خوفی از چیزی نیست.»

 « با تحقق اسلام همه قشرها در رفاه زندگی می‌کنند؛ و برای آخرتشان هم تهیه می‌بینند وقتی با مردم خوبی کردید، مَحبّت کردید، خدمتگزار مردم بودید، وقتی که بروید شب منزل، آرامش برای قلبتان هست؛ وجدانتان ناراحت نیست کاری بکنید که دل مردم را به دست بیاورید. پایگاه پیدا کنید در بین مردم. وقتی پایگاه پیدا کردید، خدا از شما راضی است؛ ملت از شما راضی است؛ قدرت در دست شما باقی می‌ماند، و مردم هم پشتیبان شمایند.»

انقلاب اسلامی حاصل خون بیش از 200000 شهید است

مردم انقلاب اسلامی را با خون دل به دست آوردند و این آرامش را به راحتی به دست نیاورده اند که بخواهند به راحتی با نفوذ تعدادی منافق انگشت شمار از دست بدهند. در دوران دفاع مقدس ۲۱۷ هزار ارتشی، ۲ میلیون و ۱۳۰ هزار نیروی بسیجی به همراه ۲۰۰ هزار نیروی سپاه، شهربانی و ژاندارمری در مقابل تجاوز دشمن ایستادند.

سرهنگ مجتبی جعفری، جانشین بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس ارتش در شهریور ماه سال 93 اعلام کرد: از میان ۱۹۰ هزار شهید جنگ تحمیلی، ۱۶ هزار نفر در جریان بمباران مناطق مسکونی و بقیه در جبهه‌های نبرد شهید شدند.

 تعداد شهدای بسیجی ۸۵ هزار و ارتشی ۴۸ هزار نفر بودند. بیش از ۳۳ هزار دانش‌آموز و بیش از ۳۵۰۰ دانشجو هم طی این هشت سال به شهادت رسیدند. روحانیت نیز با ۳۳۱۷ شهید «به نسبت تعداد جمعیت خود ۱۲ برابر اقشار دیگر در این جنگ شهید داده است.» در این دوران ۸۸ مسیحی، ۱۸ کلیمی و ۹ زرتشتی در دفاع از خاک میهن شهید شدند و ۲ هزار تبعه غیرایرانی نیز با حضور در جبهه‌ها به شهادت رسیدند.

۶۷۲ هزار جانباز و ۴۲ هزار آزاده به عنوان یادگاران دوران دفاع مقدس از افتخارات مردم ایران در جنگ نابرابر در مقابل بیش از 60 کشور جهان است.

 در این جنگ طبق برآوردهای اولیه بیش از یک هزار میلیارد دلار به ایران خسارت وارد شد. سازمان ملل میزان خسارت وارده به ایران را حدود ۲۰۰ میلیارد دلار برآورد کرده است. عراق با این رقم خسارت موافقت نکرد و در ‌‌نهایت با کارشناسی‌های انجام شده میزان نهایی خسارت وارده به ایران ۹۷ میلیارد دلار تعیین شد.»

 در آغاز جنگ، ایران ۱۷۴۰ تانک داشت، در حالی که عراق از ۲۷۰۰ تانک برخوردار بود. در پایان جنگ تعداد تانک‌های ایران به ۱۰۰۰ عدد کاهش یافته اما تانک‌های عراقی به ۴۵۰۰ تانک رسیده بود.

 در آغاز جنگ تعداد هواپیماهای ایران ۴۴۵ فروند و برای عراق ۳۳۲ فروند بود. در پایان جنگ، این آمار برای ایران به ۶۵ فروند کاهش و برای عراق به بیش از ۵۰۰ فروند هواپیما افزایش پیدا کرد. تعداد هلیکوپترهای ایران در سال‌های نخستین جنگ ۵۰۰ فروند و برای ارتش عراق ۴۰ فروند بود که این آمار در پایان جنگ برای ایران ۶۵ فروند و برای عراق ۱۵۰ فروند بود.

تعداد نیروهای ایرانی در اوایل جنگ بیش از ۳۶۵ هزار نفر و نیروهای عراقی ۲۰۰ هزار نفر بودند. در پایان جنگ، شمار نیروهای ایران به حدود ۴۰۰ هزار و تعداد نیروهای عراق به بیش از یک میلیون نفر رسیده بود.

در طول جنگ ۲۴۷ نیروی نظامی از کشورهای مصر، سودان، تونس، مراکش، اردن، فلسطین، هند، امارات، لیبی، موریتانی، سومالی، نیجریه و الجزایر توسط نیروهای ایرانی به اسارت گرفته شدند.

در دوران دفاع مقدس ۴۰ کشور عضو غیردائم شورای امنیت شدند و در مجموع ۳۲۰ رای در مورد جنگ از سوی آنان داده شد که حتی یک رای هم به نفع ایران نبود.

تعداد شهدای جنگ هشت ساله ایران و عراق پیش از این در برخی آمار رسمی منتشر شده، بیش از ۲۰۰ هزار نفر برآورد شده بود. سردار محمد سوداگر، رئیس پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس در سوم مهر ۱۳۹۰ گفته بود «کل شهدای ما در جنگ ۸ ساله ۲۱۸ هزار نفر بود.» امیر سرتیپ رسول بختیاری، رئیس سابق دفتر مطالعات و تحقیقات جنگ ارتش هم در مهرماه ۱۳۹۰ مجموع شهدای جنگ با عراق را «۲۱۹ هزار نفر» اعلام کرده بود که ۱۷۳ هزار نفر در مناطق عملیاتی و ۱۶ هزار نفر در بمباران‌های شهری شهید شده بودند. آمار ۱۶ هزار شهید بمباران مناطق مسکونی، با آماری که سرهنگ جعفری ارائه داده، مطابقت دارد، هر چند در رقم کل شهدا تفاوت آشکاری دیده می‌شود. علاوه بر آن سرتیپ بختیاری «بر اساس آمارهای دقیق تهیه شده توسط بنیاد شهید کشور» گفته بود استان اصفهان با ۲۲۶۲۶ نفر رتبه اول را در زمینه تقدیم شهید دارد که با توجه به جمعیت آن زمان استان از هر ۱۴۶ نفر اصفهانی یک نفر در جنگ شهید شده‌اند.

   شهید باکری: بعد از جنگ رزمندگان امروز به 3 دسته تقسیم می شوند

سردار شهید حمید باکری، قائم مقام لشکر 31 عاشورا در زمان جنگ اعلام کرد: بعد از جنگ رزمندگان امروز به 3 دسته تقسیم می شوند «دعا كنيد كه خداوند شهادت را نصيب شما كند، در غير اين صورت زماني فرا مي‌رسد كه جنگ تمام مي‌شود و رزمندگان امروز سه دسته مي‌شوند:

1: دسته‌اي كه به مخالفت با گذشته خود برمي‌خيزند و از گذشته خود پشيمان مي‌شوند. 2: دسته‌اي كه راه بي‌تفاوتی را بر مي‌گزينند و در زندگي مادي غرق مي‌شوند.

3: دسته‌اي كه به گذشته خود وفادار مي‌مانند و احساس مسئوليت مي‌كنند كه از شدت مصایب و غصه‌ها دق خواهند كرد.

بنابراین از خداوند بخواهيد با رسیدن به شهادت از عواقب زندگي پس از جنگ در امان بمانيد، چون عاقبت دو دسته اول ختم به خير نخواهد شد و جزو دسته سوم ماندن هم بسيار سخت و دشوار خواهد بود.»

 مهاجرت مهاجرانی به بریتانیا

با مروری بر وصیت نامه شهید باکری می بینیم که بسیاری از مدیران و افراد سرشناس به سرنوشت گروه اول و دوم دچار شده اند از جمله سید عطاءالله مهاجرانی نویسنده و سیاست‌مدار، نمایندهٔ مردم شیراز در دوره اول مجلس شورای اسلامی، معاون پارلمانی نخست وزیر در دوران نخست وزیری میر حسین موسوی، معاون پارلمانی رئیس جمهور در دوران ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی، عضو شورای سیاستگذاری صدا و سیما و همچنین وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در دورهٔ اول ریاست‌جمهوری محمد خاتمی و عضو هیئت علمی گروه تاریخ دانشگاه تربیت مدرس هم اکنون در لندن سکونت دارد.

فارغ از چرایی مهاجرت مهاجرانی به بریتانیا، خدا را شکر که حق نمک انقلاب را در یک جا ادا کرد. او در تاریخ ۹ دی ۱۳۹۶در صفحه توئیتر خود نوشت: «BBC و VOA با شور و هلهله و تشويق تظاهرات ايران را پوشش مى‌دهند. اگر كشور و ملت ايران را مى‌شناختند در می‌يافتند كه موج بی‌ريشه فرو می‌نشيند.»

مهاجرت خاوری به خاور دور

  محمود رضا خاوری مدیرعامل بانک ملی ایران که برای ریا و تزویر در جلسات مختلف چفیه مقدس بسیج را که نماد ایثار و فداکاری است بر دوش خود می انداخت تا اذهان عمومی را نسبت به مردمی بودن خود فریب دهد. او هم هفته اول مهر ۱۳۹۰ به بهانه «مشکلات عصبی و بیماری مزمن» از مقام خود استعفا داد و به کشور کانادا که تابعیت آن را داشت گریخت .

خاوری توسط دادگاه انقلاب ایران به اتهام اخلال در نظام اقتصادی به ۲۰ سال حبس و بابت دریافت رشوه به ۱۰ سال محکوم شده‌ است.

با اینکه در گذشته، نام خاوری در لیست افراد تحت تعقیب اینترپل وجود داشت ولی از اواسط مهر ۱۳۹۵ ، نام خاوری به عنوان یک شخص در حال تعقیب در وب‌سایت اینترپل مشاهده نمی‌شود.

هنرمندانی که به سکوی پرتاب خود خیانت کردند  

سید محمد حسینی، مجری، شومن و بازیگر ایرانی، از ابتدای شروع به کار در شبکه تهران تا سال ۱۳۸۴ مجری این شبکه بود.  

حسینی پس از مصاحبه با برنامه پارازیت در دی ماه ۱۳۸۹ و حمایت از جنبش سبز، در صفحه فیس بوک خود با پخش ویدئوهایی از اعتراضات جنبش سبز در ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ و یک اسفند ۱۳۸۹ حمایت کرد. 

او در سال ۱۳۸۴، در اوج معروفیت و محبوبیت، آن هم‌ زمانی که سالهای متوالی توسط مردم بعنوان بهترین شومن ایران انتخاب شده بود از ایران خارج شد و هم اکنون در ایالات متحده آمریکا زندگی می کند.

 حسینی ادعا دارد سرگروه و لیدر اپوزسیونی است که دارای ۳۰ میلیون نفر طرفدار است. از چالش های وی به چالش فحش که هدفش صفحات افراد سیاسی است و چالش سنگ که باعث جنجال هایی در ایران شده است می توان اشاره کرد.  در پی دعوت طرفداران و مردم به این چالش از سوی او، افرادی به خسارت زدن به برخی از ساختمان های عمومی مانند بانک‌ها و همچنین مسجد جوادالائمه در شرق تهران اقدام نمودند. 

چالش بعدی، چالش آتش بوده است . بطور مثال در یکشنبه شب ۵ آذر ۱۳۹۶ عده ای از طرفداران وی اقدام به آتش زدن ساختمان باشگاه پرسپولیس نمودند. این شخص که سکوی پرتاب وی زادگاهش ایران بوده، به وطن خود خیانت می کند و باعث تحریک عده ای سست عنصر در بر هم ریختن آرامش و امنیت کشور می شود.

آیت الله‌هایی که به خاطر انقلاب فرزندانشان را دادگاهی کردند

تاریخ انقلاب از دادگاههایی روایت‌ دارد که فرزندان گرفتار تیغ عدالت پدر شده اند.

 بیانیه ای که آیت الله خزعلی در اعلام برائت از رفتار و کردار فرزندش مهدی منتشر کرد، برخوردهای آیت الله جنتی، آیت الله حسنی، آیت الله محمدی گیلانی با فرزندان گمراه شده شان از جمله وفاداری این آیت الله ها به انقلاب است.

 امام جمعه ارومیه: من در مورد انقلاب با هیچ شخصى حتی پسرم شوخی ندارم

آیت الله حسنی امام جمعه ارومیه در خاطراتش درباره فرزند بزرگش رشید که به گروههای منحرف ملحق شده بود می نویسد: " جایش را شناسایى کردیم. در کمیته انقلاب تهران با آیت‌الله مهدوى‌کنى تماس گرفتم و گفتم: یک موردى هست، چند نفر مسلح بفرستد. نگفتم پسرم است..... گفتم اگر مقاومت یا فرار کند، بزنید، نگذارید فرار کند و اگر هم تسلیم شد، دستگیر کنید و به کمیته تحویل بدهید. آنها رفتند و او را دستگیر کردند."

او ادامه می دهد: "رشید را بعد براى بازجویى و محاکمه به تبریز انتقال دادند. او چون محل فعالیت‌هایش آذربایجان بود در این شهر محاکمه و به اعدام محکوم شد و بلافاصله حکم اجرا گردید…»

آیت الله حسنی می نویسد: « من در مورد انقلاب با هیچ شخصى ولو پسرم باشد، شوخى ندارم و با هیچ احدى در این مورد عقد اخوتى هم نبسته‌ام. هنوز هم اگر یکى از فرزندانم بر ضدانقلاب و رهبرى خداى ناکرده فعالیت کند، همان کارى را خواهم کرد که با رشید کردم."

آیت الله محمدی گیلانی حکم اعدام برای دو فرزندش صادر کرد  

روایت برخورد آیت الله محمدی گیلانی با دو فرزند خود نیز از عجایب انقلاب است. آنجا که پای انحراف از مبانی اسلام باشد، فرزند، گرفتار تیغ عدالت پدر می شود. آیت الله محمد محمدی گیلانی که بعد از انقلاب به دستور امام ریاست دادگاههای انقلاب را بر عهده گرفته بود در خرداد سال 1360 فرزندان خود را در جمع تعدادی زیادی از منافقین می یابد که در بلواها و آشوب های آن مقطع دستگیر شده بودند. آیت الله شخصا محاکمه فرزندان را انجام می دهد.

 محمدرضا سرشار، پژوهشگر و نویسنده، در سایت شخصی خود درباره ایت الله گیلانی می نویسد:« چنین مشهور بود که دو تن از پسرانش را به سبب فعالیتهای ضد انقلابی ،شخصا به اعدام محکوم کرد و هنگامی که استنکاف ماموران تحت امر خود را از اجرای این حکم، لابد از نظر خودشان مهیب - دید ، برخاست تا به دست خود این حکم را اجرا کند.و تنها در این هنگام بود که آن ماموران برای آنکه پسرانی به دست پدر خود اعدام نشوند به ناچار تن به اجرای این احکام دادند»

  آیت الله جنتی برای اعدام پسرش 40 روز روزه می گیرد

محمد حسین جنتی فرزند آیت الله جنتی نیز از نمونه هایی بود که در اوایل انقلاب در جریان یک درگیری کشته شد. روایت است که آیت الله جنتی نذر کرده بوده که اگر پسرش حسین جنتی که فراری است و روند انقلاب را قبول ندارد دستگیر یا اعدام شود 40 روز روزه شکر بگیرد.

 بیانیه آیت الله خزعلی در برائت از فرزند

روایت برخورد غضبی پدران با فرزندان تنها به اوایل انقلاب برنمی گردد. سی سال پس از انقلاب هم می توان چنین برخوردهایی را در بین مسئولان نظام یافت.

آیت الله ابوالقاسم خزعلی رئیس بنیاد بین المللی غدیر در سال 88 درباره اظهارات و عملکرد فرزندش مهدی گفته بود: «از نزدیکان و خویشاوندان‌مان دوری و برائت می‌جوئیم اما از آرمان‌های خود و انقلاب دست بر نمی‌داریم».   

مهدی خزعلی فرزند آیت الله خزعلی پس از انتخابات به دلیل رفتار و رویکردی که نسبت به نظام داشت مورد غضب پدر واقع شد. آیت الله خزعلی سال 88 در بیانیه ای با استناد به آیاتی از قرآن مجید اشاره کرد که خداوند سبحان به ما تنبه می‌دهد اگر اولادتان با خدا و رسول کنار نیامدند از آنها احتراز کنید و آنها را دوست نداشته باشید. او در بیانیه اش نوشت:«مدت مدیدی است پسرم مهدی خزعلی از راه مستقیم منحرف شده درست در خط مقابل قرار گرفته هر چه نصحیت می‌کنم و برای هدایتش متوسل به اولیای خدا می‌شوم اثر نمی‌کند. با بعضی از علمای بزرگ صحبت کردم، فرمود دست نگه دار شاید به راه بیاید. دیگر کاسه صبرم لبریز شده، دیگر با او صحبت نمی‌کنم و حرف‌های نامناسب او را بر نمی‌تابم. ملت انقلابی عزیز همیشه در صحنه ما بدانند او از ما جدا هست و هر چه از من نقل کند، نپذیرند. با من ارتباطی ندارد ولی الان هم دعا می‌کنم خداوند به او توفیق دهد که از راه انحرافی که پیش گرفته است برگردد و گرنه خداوند مقتدر، اسلام و انقلاب و امام و رهبر و رئیس جمهور و مسلمین عزیز را از شر او مصون و محفوظ بفرماید».

 دوستداران نظام از فرزند خود گذشتند؛ آیا مسئولان از دنیا طلبی و رفاه می گذرند؟

  با توجه به شرایط و سرونوشتی که فراریان از کشور در خارج کشور دارند و با توجه به شرحی که از وفاداری روحانیون به نظام و انقلاب گذشت، در سال های اخیر شاهد فسادهای کلان اقتصادی از سوی مسئولان و مدیران ارشد و بعضا نزدیکان و فرزندان آنها موسوم به آقا زاده ها در کشور بوده ایم که منشاء اغتشاش ها و آشوب های اخیر نیز بی ربط به این قضایا نبوده و نیست چرا که شاه کلید تجمعات، گرانی، بیکاری و تبعیض آشکار بین مسئولان و مردم است.

  تخلفات مالی بزرگ از فاضل خداداد تا بابک زنجانی

 در سال‌های اخیر، خبرهای زیادی از کلاهبرداری‌ها و اختلاس‌های گوناگون در رسانه‌ها مطرح شده است تا جایی‌که با وجود مختومه شدن پرونده بعضی از این اختلاس‌ها، ارقام نجومی جابه جا شده و اختلاس ها از یاد هیچ یک از مردم ایران نخواهد رفت.

 فاضل خداداد، اولین مختلس تاریخ انقلاب

فاضل خداداد اولین مختلس اقتصاد ایران است که به پای چوبه دار رفت. وی در دهه ۷۰ به همراه مرتضی رفیق دوست متهم به اختلاس ۱۲۳ میلیارد تومانی از بانک صادرات شد. گفته می‌شد که فاضل خداداد توانسته بود با چک تضامنی به مبلغ ۱۵۰ میلیون تومان از بانک صادرات وام کلان بگیرد و بعد از دوست شدن با مرتضی از بانک صادرات اختلاس کنند.

خداداد کارمند ساده بانک صادرات بوده است اما به گفته محسن رفیق دوست برادر مرتضی، خانواده خداداد در واردات و فروش میوه فعالیت داشته‌اند و کل میدان تره‌بار قدیم تهران متعلق به پدر خداداد بوده است. بعد از بازگشت خداداد پرونده‌ای در دادگاه به ریاست غلامحسین محسنی اژه‌ای تشکیل شد و بعد از بررسی اسناد اختلاس، فاضل خداداد به اعدام و مرتضی رفیق دوست به حبس ابد محکوم شد.

غلامحسین کرباسچی

 در اواسط دهه ۷۰ غلامحسین کرباسچی شهردار تهران به اتهام اختلاس به پای میز محاکمه رفت و در تاریخ ۷۷/۱/۱۵ به اتهام اختلاس و نقض صریح قانون بازداشت شد.

سرانجام به استناد ماده ۴۷ قانون مجازات اسلامی- رای نهایی صادرشد و وی به دو سال حبس و ده سال انفصال از خدمات دولتی و پرداخت جزای نقدی و استرداد وجوه محکوم و در اغلب موارد اتهامی تبرئه شد.

شهرام جزایری، مختلس دستفروش!

شهرام جزایری اما مختلس معروفی است که فعالیت خود را از دستفروشی شروع کرده بود در سال ۸۱ و در سن ۲۹ سالگی به اتهام اختلاس دستگیر شد. ایجاد و تأسیس حدود ۵۰ شرکت مختلف بازرگانی، کسب اعتبار موهوم از طریق مانورهای متقلبانه، برداشت ۳۸ میلیارد و ۱۰ میلیون ریال به دفعات مختلف و پرداخت آن به اشخاص به عنوان رشوه، جعل اسناد اعلام کرد. تبانی در معاملات دولتی، اغوای مسؤولان بانک‌ها، تسهیل و دریافت ارز، عدم به کارگیری تسهیلات در امر صادرات و واردات و ایجاد رکود در امر صادرات واردات، تهیه پیمان نامه‌های غیر قانونی و اخذ مقادیر قابل توجهی از این طریق از جمله کیفرخواست نماینده مدعی العموم است.

 در جریان این اختلاس‌ها بود که مشخص شد بسیاری از چهره‌های سیاسی و آقازاده‌ها از جزایری رشوه گرفته‌اند. شهرام جزایری در این دادگاه به ۲۷ سال حبس محکوم شد.

وی که در ۲ اسفند ۸۵ موفق به فرار شده بود، در ۲۷ اسفند‌‌ همان سال توسط ماموران در یکی از روستاهای عمان شناسایی و دستگیر و در روز ۲۸ اسفند به ایران بازگردانده شد. وی بعد از بازگشت به ایران در حکمی مجدد به ۱۱ یازده سال حبس تعزیری، رد مبلغ ۴۸ میلیون و ۶۰۰ هزار و ۱۸۵ دلار آمریکا به بانک ملی ایران و صندوق ضمانت صادرات، پرداخت جزای نقدی معادل دو برابر مبلغ فوق‌الذکر (۹۷ میلیون و ۲۰۰ هزار و ۳۷۰ دلار آمریکا) به صندوق دولت جمهوری اسلامی ایران و محرومیت از فعالیت بازرگانی در بخش صادرات و واردات و نیز محرومیت از اخذ هرگونه تسهیلات بانکی اعم از ریالی و ارزی به مدت ده سال محکوم شد.

در دی ماه سال گذشته اما خبر رسید که شهرام جزایری پس از یازده سال از زندان آزاد شده است. او بعد از آزادی از زندان گفت: معتقد است تنها مجرمی است که از بالا‌ترین مرجع قضایی دیوانعالی حکم خوش‌حسابی گرفته ‌است وادامه داد: اثرات رفتارهای اقتصادی من در ‌‌نهایت به جامعه می‌رسد و در فرصت مناسب درباره آن‌ها هم اطلاع‌رسانی می‌کند.

عباس کوتول و ماجرای فرودگاه پیام

عباس تقی‌زاده معروف به عباس کوتول نام فردی است که در جریان اختلاس فرودگاه پیام متهم شد. اوفعالیت تجاری خود را از سیگارفروشی شروع کرد. پرونده وی همزمان با جریان استات اویل در رسانه‌ها مطرح وجنجال ساز شد. وی در سال ۸۱ اقدام به تشکیل و هدایت باندی از کارکنان گمرک و فرودگاه کرد که با کوتاه‌ترین زمان بتواند کالاهای قاچاق خود را از گمرکات مختلف بویژه گمرک فرودگاه پیام ترخیص و در سطح شهر توزیع کند.

نامبرده با اجاره روزانه ۳-۲ فروند هواپیمای ۱۵ تنی و یک فروند هواپیمای یک تنی از فرودگاه پیام بدون ارزیابی و بازبینی گمرک و با تبانی تعدادی از عوامل گمرکی اقدام به ورود کالاهای قاچاق در سطح گسترده می‌کرد.

سرانجام پس از ماه‌ها کش و قوس، حکم نهایی «عباس تقی‌زاده»، مشهور به عباس کوتول صادر شد. بر اساس اعلام رسمی مجتمع قضایی امور اقتصادی (مجتمع قضایی تخصصی مفاسد اقتصادی) عباس تقی‌زاده فرزند میرزا علی از لحاظ پرداخت رشوه به سه سال حبس تعزیری، سه سال اقامت اجباری در طبس و سه سال محرومیت از هرگونه واردات وصادرات و مراجعه به گمرکات کشور و ضبط کلیه اموال و وجوه حاصل از ارتشا و پرداخت چند ده میلیارد تومان در حق گمرک و صندوق دولت محکوم شد. از وضعیت حال او اطلاعاتی در دست نیست.

 اختلاسی بزرگ با ۱۳ صفر

سال ۹۰ بود که درمیان کش و قوس میان دولت دهمی‌ها و مجلس که هر روز تخلفات تازه‌ای را از دولت دهم رونمایی می‌کرد، محمود احمدی‌نژاد دولت خود را پاک دست‌ترین دولت تاریخ خواند اما هنوز مدت زمان زیادی از سخنان رئیس دولت دهم نگذشته بود که یکی از سایتهای خبری پرده از اختلاسی در سیستم بانکی برداشت که هنوز بعد از بیش از ۳ سال و با اعدام مه آفرید خسروی متهم اصلی پرونده هنوز هم ورد زبان هاست.

این در حالی است که محمودرضا خاوری مدیرعامل بانک ملی مهره اصلی این پازل بود که به کانادا فرار کرد و هنوز نیز در این کشور حضور دارد.

 این اختلاس که از طریق بانک صادرات کشف شد، در ‌‌نهایت منجر به لغو مجوّز بانک آریا و دستگیری مه آفرید خسروی و افراد دیگری شد.

در این اختلاس همچنین بانک ملی، بانک سامان، بانک سپه، بانک صنعت و معدن و بانک پارسیان از جمله بانک‌های درگیر بودند.

در جلسات دادگاه فساد بانکی همچنین نام چندین تن از مدیران دولتی برده شد که می‌توان به وزیر سابق راه و ترابری، معاون وزیر صنایع، قائم مقام سابق بانک مرکزی، معاون سابق وزیر اقتصاد، وزیر سابق صنایع، معاون سابق وزیر راه و ترابری و برخی از نمایندگان مجلس اشاره کرد و در ‌‌نهایت هم پرونده این اختلاس با اعدام مه آفرید به نوعی مختومه شد.

اختلاس بیمه ایران و پرونده معاون اول

هنوز امضای حکم اختلاس گران ۳ هزار میلیاردی توسط قاضی سراج خشک نشده بود که اختلاس بیمه از میان پرونده‌های قوه قضاییه سر برآورد و سخنگوی قوه قضاییه نام یکی از دولتی‌های رده بالا را در این پرونده تایید کرد.

آن فرد هم کسی نبود جز محمد رضا رحیمی، معاون اول رئیس دولت دهم که از مدت‌ها قبل نامش در پرونده اختلاس بیمه ایران که به حلقه فاطمی شهرت یافته بود توسط الیاس نادران و جمعی دیگر از نمایندگان مجلس هشتم مطرح شده بود.

دادستانی تهران روز شنبه ۱۴ دی ۱۳۹۲ با انتشار بیانیه‌ای اعلام کرده بود که از محمدرضا رحیمی تحقیق به عمل آمده و در حال حاضر با صدور قرار وثیقه‌ مناسب و تأمین آن، آزاد است. جلسه اول محاکمه رحیمی نیز شنبه ۳ خرداد ۱۳۹۳ برگزار شد.

سرانجام نیز در بهمن ماه سال ۹۳، محمدرضا رحیمی معاون اول دولت قبل به ۵ سال و ۹۱ روز حبس، دو میلیارد و ۸۵۰ میلیون تومان رد مال و یک میلیارد تومان جزای نقدی محکوم شد و هم اکنون در زندان اوین به سر می‌برد.

بابک زنجانی و تخلفات اقتصادی

در این میان، بابک زنجانی نام دیگری است که به تخلفات اقتصادی شهرت دارد. او که خود را بسیجی اقتصادی می‌نامید، از سال ۹۱ در محافل سیاسی، ورزشی، هنری و تجاری حضور پررنگی پیدا کرد، برای رسیدن به اهداف خود با افراد خاص در دولت دهم ارتباط برقرار کرد. در ۸ سال گذشته برخی از افراد که در مسند قدرت بودند تصمیم گرفتند با واسطه و یا بدون واسطه او را جذب کنند.

 بابک زنجانی در مهمانی‌های آشکار و پنهان در کیش و کشورهای دیگر، شمال، جنوب کشور و یا باغ‌ها و ویلا‌های اطراف تهران شرکت می‌کرد.

 هر از گاهی نیز در جلسات مدیران و معاونین برخی از وزارتخانه‌ها، سازمان‌ها و شرکت‌های دولتی از جمله (وزارت نفت، سازمان تأمین اجتماعی؛ شرکت‌های شستا، دو باشگاه ورزشی، دفا‌تر هواپیمایی و سینمایی، انبوه‌سازی مجتمع‌های مسکونی و تجاری و...) به عنوان سرمایه‌گذار یا پیمانکار طرح‌های صنعتی، عمرانی، ورزشی و فرهنگی حضور پیدا می‌کرد و از این طریق سعی در کسب سود مالی داشت.

سرانجام در پاییز سال گذشته شایعه بدهی چندین میلیاردی بابک زنجانی در جامعه مطرح شد و پس از مدتی این شایعه در گزارش کمیسیون اصل ۹۰ به حقیقت پیوست و وزیر نفت نیز بدهی دومیلیارد دلاری او را تأیید کرد. به این ترتیب بود که این میلیادر معروف درروز ۹ دی سال ۹۲ با حکم بازپرس دادسرای عمومی و انقلاب بازداشت و به‌ اوین انتقال یافت .

 منبع: امروزفردا را بسازیم

طي همين 5 سال اخير آنقدر پرونده هاي اختلاس و تخلفات اقتصادي پُر و پيمان داشتيم که تعداد و حجم مالي آنها از تمام آنچه طي سه دهه قبل رخ داده بود بيشتر است.

دهه 70 شمسي پرونده اختلاس 123 ميلياردي فاضل خداداد روي بورس بود و تا مدتها همه از آن صحبت ميکردند. دهه 80 با پرونده شهرام جزايري در ذهن همه مانده. اما دهه 90هنوز به نيمه نرسيده به اندازه تمام سه دهه قبل دستي پُر از پرونده هاي اقتصادي و فساد مالي دارد. اختلاس سه هزار ميلياردي در سال 90 افشا شد، کمي بعد پرونده فساد نفتي و بابک زنجاني پيش کشيده شد و حالا نوبت به فيشهاي حقوقي نامتعارف رسيده. مي توانيم به فهرست دهه 90 ماجراي اختلاس بيمه ايران، تخلفات سعيد مرتضوي در تامين اجتماعي و حتي پديده شانديز را اضافه کنيم.

 رسوايي فيش هاي حقوقي مديران

بازيگران اصلي: بيمه مرکزي، پســت بانک، وزارت بهداشــت، رضا صفدر حسيني)رئيس صندوق توسعه ملي(، علي صدقي)مديرعامل سابق بانک رفاه کارگران(، بانک تجارت، بانک صادرات، صندوق قرض الحسنه مهر و جمعي از مديران دولتي و غير دولتي کشور

اصل ماجرا

انتشار فيش حقوقي مديران ارشد بيمه مرکزي نشان مي داد فقط سه نفر از آنها روي هم ماهانه 180 ميليون تومان حقوق مي گيرند. با توجه به بالا بودن نرخ بيکاري، حقوق زير يک ميليون تومان قراردادهاي موقت کار و شــرايط سخت حاکم بر اقتصاد کشور خيلي واضح بود که جامعه نسبت به اين اعداد و ارقام نجومي حساسيت نشان بدهد.

 کمي بعد مشخص شد مديران و کارمندان پست بانک هم پاداشهاي کلان به مناسبت اعياد و ايام مختلف بين خودشان تقسيم کردند. عينا اين سناريو براي اعضاي هيات مديره چند بانک و دستگاه ديگر هم افشا شد.

افشاي حقوق 57 ميليون توماني صفدر حسيني رئيس صندوق توسعه ملي به علاوه دريافت بالغ بر 300 ميليون وام با سود 4 درصد سيلي محکمي به دولت بود. از طرفي مشخص شد علي صدقي مدير عامل بانک رفاه کارگران هم در روزهاي پاياني سال 94 بالغ بر 230 ميليون تومان به عناوين مختلف دريافت کرده.

در روزهاي اول مديران سعي داشتند با بهانه هايي مثل اينکه حقوق ها تجميع شده، چند ماه بوده و جعلي است و ... ماجرا را توجيه کنند. اما با ادامه دومينوي افشاگري ها مشخص شد اين روال بر اکثر بانک هاي کشور حاکم بوده. رسانه هاي منتسب به دولت يازدهم که مي ديدند اين ماجرا ابزاري براي فشار سياسي بر حسن روحاني شده هم شروع به افشاگري درباره حقوق مديران دولت قبل کردند.

محمود احمدي نژاد به مديران ارشد خود با اعطاي نشانه هاي مختلف بين 50 تا 100 سکه هديه داده بود که جزئيات آن با ذکر اسامي دريافت کنندگان سکه ها منتشر شد. روزنامه ايران نوشت مهرداد بذرپاش مديرعامل وقت سايپا هم در سال 87 و 88 به همراه چهار عضو ديگر هيات مديره 600 ميليون به خودشان پاداش دادند که به نرخ امروز رقمي حدود يک ميليارد و 600 ميليون تومان مي شود.

سرنوشت پرونده

چند مدير ارشد دولتي برکنار شدند يا در آستانه برکناري قرار گرفتند. منتقدان سياسي دولت که در روزهاي اول رسوايي فيش هاي حقوقي را ابزار مناسبي براي فشار بر دولت مي دانستند حالا موضع نرمتري پيدا کردند و به اين نتيجه رسيدند اين ماجرا ممکن است آسيب هاي عميق تري از رقابت هاي سياسي به کشور بزند.

منبع: سایت سفیدک

با مروری بر اتفاقات گذشته متوجه می شویم که کلید این ناآرامی ها از زمان اختلاس های مختلف در بانک ها، حقوق های نجومی، پولشویی ها و بی عدالتی هایی که منشاء بسیاری از آنها مسئولان و مدیران ارشد و مطرح کشور بوده اند، آغاز شد. اعتباری که خشت به خشت روی هم گذاشته می شود تا یک بنا ساخته شود، به ناگاه با یک حرکت برخی مدیران فروریخت و زمزمه نارضایتی مردم به گوش می رسید.  

در روزهای آخرین ماه سال 95 هم چکش کاری نمایندگان مجلس شورای اسلامی برای تصویب افزایش 60 درصدی حقوق مدیران دولتی در افکار عمومی دست‌به‌دست می‌شد، که "مجلس حقوق نجومی برای مدیران دولتی را، قانونی کرد"؛ به دنبال موج ایجاد شده در سطح کشور، مجلس مصوبه جنجالی را پس گرفت و عقب‌نشینی کرد.

  اهالی بهارستان با اصلاح ماده 38 مصوبه قبلی خود تصویب کردند که «مجموع پرداختی ماهانه مقامات، مدیران و کارکنان دستگاه‌های موضوع ماده 5 قانون خدمات کشوری مصوب 8 مهرماه 1386 و ماده 35 این قانون، «حداکثر دو برابر حداکثر حقوق و مزایای مستمر قابل پرداخت به کارکنان» موضوع تبصره ماده 76 قانون مدیریت خدمات کشوری است.» نمایندگان در تبصره یک این ماده هم به شورای حقوق و دستمزد اجازه دادند که می‌تواند «با پیشنهاد رؤسای قوا، وزرا یا معاونان رئیس‌جمهور که ریاست دستگاه‌های اجرایی را بر عهده دارند و بالاترین مقام دستگاه‌های اجرایی، برای مشاغل تخصصی، مدیریتی، واحدهای عملیاتی و مناطق مرزی و محروم تا 60 درصد دریافت‌های موضوع این ماده علاوه بر سقف مقرر منظور کند.»

با این مصوبه مجلس، سقف حقوق و مزایای «مدیران» که پیش‌ازاین حداکثر 14 میلیون تومان در نظر گرفته شده بود، در صورت تأیید شورای حقوق و دستمزد و امضای رئیس‌جمهور، می‌تواند تا حدود 24 میلیون تومان نیز افزایش یابد.

 بعد از انتقاد شدید رسانه‌ها، مردم و بعضی از نمایندگان؛ عصر روز شنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۵ نمایندگان مجلس مصوبه جنجالی خود را پس گرفتند و سقف حقوقی مدیران ۱۲ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان تعیین کردند.

  لاریجانی صبح روز شنبه خطاب به افرادی که نسبت به مصوبه بی مبنا و بی‌اساس مجلس انتقاد کرده بودند گفت: من نمی‌خواهم نام بعضی از آقایانی که حرف‌هایی را مطرح کرده‌اند را بیان کنم؛به دلیل اینکه این افراد سابقه در مجلس دارند و دریافتی‌های آنان از مجلس مشخص است؛بنابراین آن‌قدر جانماز آب نکشند و بنده اطلاع دارم که چگونه بوده‌اند و من نمی‌خواهم بیش از این در رابطه با این موضوع صحبت کنم.

 سخن آخر:

 این بغض ها و زخم ها زمانی سر باز کرد که حقوق های نجومی چندین ماه نقل محافل بود و هر شب و هر روز خبری در مورد برگزاری جلسات دادگاه ها منتشر می شد اما هیچ اقدام جدی و خبری مبنی بر معرفی و محاکمه متخلفان صورت نمی گرفت و خبر حقوق های نجومی به یک پروسه تکراری و فرسایشی تبدیل شده بود.

در هفته های اخیر هم دکتر نیکبخت سخنگوی دولت با اظهار تاسف از اینکه مدیران دولتی با حقوق نزدیک به 17 میلیون تومان، از یارانه نقدی 45 هزار و 500تومانی هم نمی گذرند گفت: این افراد شایستگی مدیریت ندارند و باید برکنار شوند.

 همچنین  اختلاس منتسبان و نزدیکان مسئولان رده بالای دولت در برابر وعده هایی که برای ایجاد اشتغال مطرح می شد و گرانی های پی در پی کالاها بویژه محصولات خوراکی پر مصرف و کوبیدن بر طبل افزایش قیمت بنزین، آب، برق و گاز جرقه ای شد برای شعله ور شدن آتش اغتشاشات، اما خوشبختانه مردم همیشه در صحنه و هوشیار و انقلابی کشورمان به محض اینکه متوجه سازماندهی و برنامه ریزی غرب و بیگانگان برای به آشوب کشیدن و ضربه زدن به نظام پشت صحنه این تجمعات را هدایت و رهبری می کنند، به سرعت و به موقع عکس العمل نشان دادند و با حضور به موقع در صحنه و راهپیمایی میلیونی حماسه 9 دی را تکرار کردند. چون برای مردم مشخص شده بود که رمز اغتشاش، هدف قرار دادن اصل ولایت فقیه و ضربه زدن به استقلال و تمامیت ارضی کشور است، لذا با محکوم کردن دخالت بیگانگان در موضوعات داخلی کشور و نیز محکوم کردن اقدامات عده ای فرصت طلب و سود جو که برخی از آنها نیز عوامل بیگانه بودند و اقدام به تخریب اموال عمومی و مردمی کرده بودند، حمایت خود را ولایت اعلام کردند و به گوش جهانیان رساندند. کوتاه سخن اینکه مردم وفاداری خود را به کشور و نظام همیشه و در بدترین و سخت ترین شرایط اعلام کرده اند؛ حالا نوبت مسئولان است که از شعار ها کم کرده و بر عمل بیفزایند.

علی اشرف خانلری