به گزارش خبرگزاری بسیج از سپاه تهران بزرگ؛ پیرامون مساله ی "جنگ نرم" و مولفه های مهمی که در تشکیل آن نقش حیاتی دارند، به مطالبی اشاره خواهیم کرد:
جنگ، عنصری است که از ابتدای وجود بشر با وی همراه بوده است. این فرایند قدیمی در طول تاریخ اشکال مختلفی به خود گرفته است و از شکلی به شکل دیگر و با استفاده از ابزار جدید تر، به روز رسانی شده است. یکی از قدیمی ترین و در عین حال تکامل یافته ترین اشکال جنگ، جنگ روانی یا همان جنگ نرم است.
جنگ در معنی منحصربهفرد خودش دارای دو گونهاست:
جنگ فیزیکی
جنگ روانی
جنگ فیزیکی امری کاملاً شناخته شدهاست و لازم نیست در موردش بیشتر گفته شود ولی معنی جنگ روانی در دیدگاههای بسیاری از مردم ناشناخته ماندهاست. تاریخچه جنگ روانی را میتوان به سالها پیش و تمدنهای اولیه ی بشر بازگرداند. به زمان جنگها و مبارزات قبایل و افراد با یکدیگر که علاوه بر عملیات جنگیدن (فیزیکی) از اداها و نمودهای خاصی نیز برای ترساندن حریف استفاده میکردند. بی شک بشر این فن را از طبیعت عاریه گرفته و به گسترش آن پرداختهاست. طبیعت که شامل موجودات غریزی پیرامون انسان میشود، با به کاربردن قوانین ساده در دل همدیگر رعب و وحشت ایجاد میکردند تا از نابودی خود جلوگیری کنند. جنگ فیزیکی و روانی در بیشتر جنبهها با هم تفاوت دارند ولی در کل اگر بخواهیم آن ها را درست بررسی کنیم، جنگ روانی و جنگ فیزیکی در وجود دشمن با یکدیگر یکسانند. زیرا وجود دشمن (همان نابود کننده ی طبیعی) موجبات انسجام گروه یا دستهها را فراهم میکند تا در برابر دشمن فرضی ایستادگی کنند. ولی در کل جنگ روانی بخشی از جنگ فیزیکی میباشد.
تعریف جنگ نرم:
تعریف جنگ نرم Soft Warfare در جبهه مقابل جنگ سخت Warfare Hard است و تعريف یکسانی كه مورد پذيرش همگان باشد ندارد.
تئوريسين دانشگاه ملي جنگ آمريكا جنگ نرم را اینگونه تعریف کرده است: استفاده طراحي شده از تبليغات و ابزارهاي مربوط به آن، براي نفوذ در مختصات فكري دشمن با توسل به شيوه هايي كه موجب پيشرفت مقاصد امنيت ملي مجري مي شود.
در جای دیگر آمده: جنگ نرم، استفاده دقيق و طراحي شده از تبليغات و ديگر اعمالي است كه منظور اصلي آن تاثيرگذاري بر عقايد، احساسات، تمايلات و رفتار دشمن، گروه بي طرف و يا گروه هاي دوست است به نحوي كه براي برآوردن مقاصد و اهداف ملي پشتيبان باشد.
و اما تعریف جنگ نرم از دیدگاه مقام معظم رهبری «مدظله العالی» عبارت است از:
جنگ نرم ؛ یک تهاجم فرهنگی؛ بلکه یک شبیخون؛ غارت و قتل عام فرهنگی است. ( 22 تیر 1371)
جنگ نرم؛ جنگ اراده ها و عزم ها؛ سیاست ها و تدبیرهاست. ( 23اسفند 1378)
جنگ نرم؛ یعنی ایجاد تردید در دل ها و ذهن های مردم. ( 4 آذر 1388)
جنگ نرم؛ یعنی جنگ به وسیله ابزارهای فرهنگی و پیشرفته امروزی. (4 آذر 1388 )
جنگ نرم؛ یعنی جنگ به وسیله نفوذ؛ دروغ و شایعه پراکنی. ( 4 آذر 1388)
جنگ نرم؛ یعنی تهاجم به مرزهای ایمانی؛ عقیدتی و فرهنگی. ( 22 اردیبهشت 1388)
جنگ نرم؛ جنگی است برای ناامید ساختن مردم از مبارزه. ( 15 اردیبهشت 1372)
بنابراين جنگ نرم را مي توان اینگونه تعریف کرد که اقدامات نرم رواني و تبليغاتی رسانه ها كه جامعه هدف را بدون درگيري و استفاده از زور به شكست وا مي دارد. به عبارت دیگر جنگ نرم مترادف اصطلاحات بسياري در علوم سياسي و نظامي مي باشد. در علوم نظامي از واژه هايي مانند جنگ رواني يا عمليات رواني استفاده مي شود و در علوم سياسي مي توان به واژه هایی چون براندازي نرم، تهديد نرم، انقلاب مخملين و اخيراً به واژه انقلاب رنگين اشاره كرد. در تمامي این اصطلاحات، هدف مشترك، تحميل اراده گروهي بر گروه ديگر با استفاده از راه هاي غیر نظامي است.
تاریخچه جنگ روانی:
آشنائی انسان با پدیده اثرگزاری روانی و كاربرد آن در عرصههای مختلف زندگی، بویژه در جنگها و فعالیتهای سیاسی، درتاریخ كهن بشر ریشه دارد. «لاین برگر» پیشینه جنگ روانی را در 1254 سال قبل از میلاد در جریان جدالهای «كیدون» در برابر «میدیانیتها» ذكر میكند. نخستین كسی كه اصطلح جنگ روانی را بكار برد مورخ و تحلیلگر نظامی بریتانیایی بنام «فولر» بود كه در سال 1920م چنین اصطلاحی را وارد فرهنگ لغات كرد. این اصطلاح در ژانویه 1940م برای اولین بار وارد ادبیات آمریكا شد و اولین بار در پیوست فرهنگ بینالملل «وبستر» بكار رفت.
«رونالد پروس» 18 واژه معادل برای جنگ روانی ذكر كرده كه گروهها و افراد مختلف بكار میبرند. برخی از آنها عبارتند از: جنگ افكار، جنگ اعصاب، جنگ سیاسی، جنگ تبلیغاتی، جنگ كلامی، مبارزه اطلاعاتی، جنگ كلمه و عقیده. برخی جنگ سرد را نیز مرادف با این اصطلاح میدانند؛ اما گروهی این دو را متفاوت با همدیگر قلمداد كردهاند و قائلند كه اگر تبلیغات برای پیشبرد عملیان نظامی باشد، جنگ روانی است و اگر برای پیشبرد اهداف سیاسی متكی به قدرت نظامی باشد، جنگ سرد است.
نمونههای تاریخی فراوانی در استفاده از این نوع جنگ وجود دارد. استفاده یونانیون از «اسب تراوا» در تصرف تراوا را میتوان از این جمله برشمرد. سازمانهای نظامی نیز بطور وسیع در جنگهای جهانی اول و دوم به شدت این جنگ را مورد استفاده قرار دادهاند.
عرصهها و ابزارهای جنگ نرم:
رسانه ( کتاب –مطبوعات – نشریات – رادیو-اینترنت – خبرگزاریها )
ادبیات ( داستان –شعر – رمان – طنز )
بین الملل( دیپلماسی – سازمانهای بینالملل – عملیات روانی سفارتخانهها اپوزیسیون خارج از کشور )
هنر ( فیلم – هنرهای تجسمی – تئاتر – موسیقی )
تاكتیك های جنگ نرم در رسانهها:
1- برچسب زدن: مانند تروریسم – بنیادگرایی– حقوق بشر
2- تلطیف و تنویر:از تلطیف و تنویر (مرتبط ساختن چیزی با كلمهای پر فضیلت) استفاده میشود تا چیزی را بدون بررسی شواهد بپذیریم و تصدیق كنیم.
3- استفاده از نمادهای مذهبی و یا ملی و انتساب به اشخاص و جریانهایی كه مورد احترام تودههای عمومی مردم هستند تاكتیك انتقال نامیده میشود. در این تاكتیك از ابزارهای گوناگون از جمله طنز، كاریكاتور، داستان كوتاه، شعر و موسیقی و... استفاده میشود.
4- تصدیق: حمایت اشخاص معروف (سیاستمداران، هنرمندان، ورزشكاران، دانشمندان و...) و گروههای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی از فردی یا جریانی تصدیق نامیده میشود.
5- شایعه: هر شایعه در برگیرنده بخش قابل توجهی از واقعیت میتواند باشد (تاكتیك تسطیح در شایعهسازی) ولی ضریب نفوذ آن بستگی به درجه ابهام و اهمیت آن دارد. در واقع هر چقدر شایعه پیرامون مسائل «مبهم» و«مهم» باشد همان مقدار ضریب نفوذ آن افزایش مییابد.
6- كلی گویی: تاكتیك كلی گویی، تاكتیكی است كه سعی میشود ذهن مخاطب متوجه حواشی و شاخ و برگ نشده و در رابطه با هسته مركزی پیام، حساسیت نداشته و آن را بدون بررسی و كنكاش بپذیرد كه به همین دلیل برخی این تاكتیك را «بی حس سازی مغزی» نیز مینامند.
7- دروغ بزرگ: بدین معنی كه پیامی را كه به هیچ وجه واقعیت ندارد، بیان می كنند و مدام بر «طبل تكرار» می كوبند تا ذهن مخاطب آن را جذب كند.
8- پاره حقیقت گویی: بخشی از خبر نقل و بخشی را نقل نمیكنند. خبر هنگامی كامل است كه عناصر خبری در آن، به شكل كامل مطرح شوند.در تاكتیك «پاره حقیقت گویی» حذف یكی از عناصر به عمد صورت میگیرد و بیشتر اوقات عنصر«چرا» حذف میشود.
9- انسانیت زدایی و اهریمن سازی: در این تاكتیك با استفاده از برچسب زنی صفات منفی به حریف از جمله دزد، قاتل، دروغگو و... به توجیه حملات و تهاجمات علیه رقیب میپردازند.
10- ارائه پیشگوییهای فاجعه آمیز: ارائه اخبار و آمارهای آلوده به دروغ از وضعیت سیاسی، اقتصادی كشور و فاجعه آمیز بودن آینده كشور در صورت تداوم وضع موجود، ذیل این تاكتیك تعریف میشود كه شعار «تغییر» نیز در این رابطه از سوی یكی از نامزدها پیگیری میشد.
11- قطره چكانی: اطلاعات و اخبار در زمانهای گوناگون و به تعداد بسیار كم و به صورتی سریالی ولی نامنظم در اختیار مخاطب قرار میگیرد تا مخاطب نسبت به پیام مربوطه حساس شده و در طول یك بازه زمانی آن را پذیرا باشد.
12- حذف (سانسور): در این تاكتیك با حذف بخشی از خبر و نشر بخشی دیگر به ایجاد سوال و مهمتر از آن ابهام میپردازند و بدین ترتیب زمینه تولید شایعات گوناگون خلق میشود.
13- جاذبههای جنسی: استفاده از نمادها و «مانكن ها» و همچنین از گویندگان خبری با ظاهری فریبنده ضمن جذب مخاطب، موجب ارتقاء سطح اثرپذیری پیام و غفلت از هسته مركزی و ادبیات آن میشود.
14- ماساژ پیام: پیام با انواع تاكتیكها ماساژ داده میشود كه از آن مفهوم و مقصودی خاص برآید.
15- ایجاد تفرقه و تضاد: مهمترین هدف این تاكتیك، ایجاد گسست بین مردم و نظام سیاسی است كه باعث تزلزل و تنزل اعتماد عمومی مردم نسبت به پذیرش رژیم سیاسی میشود. این تاكتیك به شدت مورد توجه بنگاههای خبرپراكنی و استكبار جهانی در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران است و در چند ماهه اخیر بر شدت بهرهگیری از آن افزودهاند.
16-ترور شخصیت: در زمانی كه نمیتوان و یا نباید فردی مورد ترور فیزیكی قرار گیرد با استفاده از نظام رسانهای و انواع تاكتیكها به ترور شخصیت میپردازند.
17- تكرار: برای زنده نگه داشتن اثر یك پیام با تكرار زمان بندی شده، سعی میكنند این موضوع تا زمانی كه مورد نیاز هست زنده بماند. در این روش با تكرار پیام، سعی در القای مقصودی معین و جا انداختن پیامی در ذهن مخاطب دارند.
18- توسل به ترس و ایجاد رعب: متخصصان جنگ نرم، ضمن تهدید و ترساندن مخاطبان به طرق مختلف به آنان چنین القاء میكنند كه خطرات و صدمههای احتمالی و حتی فراوانی بر سر راه آنان ممكن كرده است و از این طریق، آیندهای مبهم و توام با مشكلات و مصائب برای افراد ترسیم میكنند.
19- مبالغه: با اغراق و بزرگ نمایی یك موضوع، سعی در اثبات یك واقعیت دارد. كارشناسان جنگ روانی، از این فن در مواقع و وقایع خاص استفاده میكنند.
20- مغالطه: شامل گزینش و استفاده از اظهارات درست یا نادرست، مشروح یا مغشوش و منطقی یا غیرمنطقی است، به این منظور كه بهترین یا بدترین مورد ممكن را برای یك فكر، برنامه، شخص یا محصول ارائه داد.
متخصصین جنگ نرم، مغالطه را با «تحریف» یكسان میدانند. این روش، انتخاب استدلالها یا شواهدی است كه یك نظر را تایید میكند و چشم پوشی از استدلالها یا شواهدی كه آن نظر را تائید نمیكند.
اصول و روشهای مقابله با جنگ نرم:
اما چه کار کنیم تا بتوانیم با بهره گیری از ساز و کارهای مختلف از اعمال تهدیدات نرم پیشگیری کنیم و یا از دامنه اثرات اجتماعی فرهنگی و سیاسی آن ها را کاست و یا از میان برد.
براي مقابله با جنگ نرم، نخست بايد ويژگيهاي اين نوع جنگ را آناليز كرده و خوب بشناسيم و بدانيم كه جنگ نرم با جنگ سخت، چه تفاوتهايي دارد. آنچه در جنگ سخت مورد هدف قرار ميگيرد، جان انسانها، تجهيزات، امكانات و بناهاست كه معمولا در اين مواقع با استفاده از همين مسائلي كه مورد هدف قرار گرفته است، افكار عمومي عليه دشمن فعال ميشود، در حالي كه در جنگ نرم آن چه هدف قرار ميگيرد، افكار عمومي است.
براي دستيابي به اين هدف، بايد بيش از گذشته رسانهها را مورد توجه قرار دهيم و افكار عمومي داخلي و جهاني را نسبت به دروغپردازي رسانههاي خارجي، آگاه كنيم.
اين دو مهم فقط با تقويت رسانههاي خودي و تلاش براي بينالمللي كردن اين رسانهها، ميسر است. ديپلماسي رسانهاي در سياست خارجي هر كشور به دو صورت تحقق مييابد؛ يكي مديريت رسانهها توسط سازمانهاي ديپلماتيك رسمي كشور و ديگري به صورت خودجوش و در راستاي سياستهاي كلان كشورها.
هر ملت و كشوري داراي منابع قدرت نرم است كه شناسايي و تقويت و سازماندهي آن ها مي تواند براساس يك طرح جامع تبديل به يك فرصت و هجوم به دشمنان طراح جنگ نرم شود. به عنوان مثال، منابع قدرت نرم در ايران را مي توانيم «ايدئولوژي اسلامي»، «قدرت نفوذ رهبري»، «حماسه آفريني ها» و «درجه بالاي وفاداري ملت به حكومت» برشمریم.
در یاداشت دوم، به مبانی نظری تهدیدات نرم و راهکارهای مقابله با آن از دیدگاه مقام معظم رهبری "مدظله العالی" خواهیم پرداخت.