یادداشت/
نوشتاری پیرامون جایگاه مدیریتی در شهرستان شاهرود
به گزارش خبرگزاری بسیج از شاهرود، گفتهاند که شرفالمکان بالمکین؛ ارزش هر جایگاه به کسی است که در آن قرار گرفته است. به عبارت دیگر، انسان است که به یک جایگاه ارزش میدهد. چنین نیست که خودبه خود و به محض این که کسی به هر دلیل یا علت حقیقی یا اعتباری در منزلی قرار گرفت، صاحب منزلت شود. ممکن است واجد مسوولیت آن جایگاه شود، اما خود اوست که با ارزش نهادن به گفتار و رفتار و عملکردش، هم خود واجد ارزش میشود و هم شان و منزلت و مسوولیت آن جایگاه را حفظ میکند یا دست کم به مسوولیتهای آن جایگاه آسیب نمیزند.
اگر از زاویه دیگری به موضوع نگاه کنیم، این همان ضرورت تناسب و تلائم بین مکان و مکین است...
فرد باید تناسب حداقلی با مسوولیتهای یک جایگاه در خانواده یا گروه یا سازمان یا اجتماع... داشته باشد. اگر آمادگی یا لیاقت یا ظرفیت پذیرش یک مسوولیت یا ادای وظایف مترتب بر یک موقعیت وجود ندارد، حضور فرد در آن جایگاه مصداق ظلم اجتماعی است، زیرا چیزی در موضع شایسته و متناسب خودش قرار نگرفته است...
مقدمه فوق را چندی پیش از قلم نویسندهای ناشناس خواندم. در تمام زمانی که این مقاله را میخواندم تصویر مدیران کشوری و استانی و شهرستان از جلوی چشمانم رژه میرفت. از روسای جمهور گذشته و فعلی گرفته تا نمایندگان مجلس. از استانداران ماضی و حاضر تا فرماندارانی که طی دو دهه گذشته به شاهرود آمده و رفته اند.
در مورد سطح کلان کشور و شیوه مدیریت ده دوازده سال گذشته حرف زیاد است، ولی من قصد پرداختن به آن را ندارم. در مورد خاص شاهرود متاسفانه در سالهای اخیر موجی از مدیران بی اختیار؛ ترسو و کوتاه قامت (از لحاظ فکری) بر مسند ادارات شهرستانی تکیه زده اند که علت اصلی عقب نگاه داشته شدن شهرستان هستند. دوست عزیزی میگفت: اگر چشمان کسی را ببندیم و سر فلکه شاهرود چند دور او را بچرخانیم؛ سپس او با همان چشمان بسته پنجاه نفر را تصادفی انتخاب نماید و آنها را جایگزین مدیران شهرستان بکنیم با ضریب خطای کمی ادارات ما از وضعیت موجودشان بهتر عمل خواهند کرد. سخن طنز ایشان پس از لبخندی کوتاه باعث احساس تلخی گزندهای در کام تمامی کسانی میشود که از نزدیک پیگیر مسائل مربوط به ادارات شهرستان شاهرود هستند.
نزدیک به یک دهه از اعطای عنوان پر طمطراق فرمانداری ویژه به شاهرود گذشته است. عنوانی که در ابتدا باعث شده بود بارقههایی از امید در جان مردمان شاهرود روشن شود. امیدی که سالها بود زیر سایه بی عدالتی در استان زیر خاکستری از یاس پنهان شده بود. تابلویی بزرگ بر سر در ساختمان فرمانداری شاهرود نصب شد که دلمان از دیدنش قنج میرفت. اما پس از آن چه شد؟
از فرمانداری ویژه تنها تابلویش به ما رسید و عنوان معاونت استاندار به فرماندار شاهرود. معاونت استاندار عنوان کوچکی نیست. در واقع عناوین بزرگ؛ انسانهای بزرگی را میطلبند تا بتوانند با توانایی هایشان از تمام ظرفیتها استفاده نمایند. حتی انسانهای بزرگ بدون این عناوین با کمک نخبگان و شایستگان؛ برای مردمانشان کارهای ماندگار و برای خودشان باقیات و صالحات بر جای میگذارند. اما انسان کوچک به دنبال افرادی میگردد که هیچگاه قدشان از او فراتر نرود.
کافیست یک بار در جلسه شورای اداری شهرستان شرکت نمایید و با مشاهده صدر تا ذیل آن؛ چیزی که من از نگاشتن آن معذورم را به چشم ببینید. حق شهرستان ما مدیرانی شایسته است نه کسانی که بر اساس رابطه با فلان وزیر و وکیل هر روز به رنگی در میآیند و مردم را پله ارتقای شغلی خود میکنند و با قربانی کردن حیثیت نظام و با توسل به غیر خدا دست از میز بر نمیدارند و مسند را به اهلش نمیسپارند.ای کاش استاندار جدید که چند روزیست سکان هدایت این دیار را به دست گرفته با گماردن «مکین»هایی شجاع؛ شرف از دست رفته «مکان»های مدیریتی شهرستتان را احیا نمایند. ان شا الله که با قرار دادن افراد نالایق، ناشایست و ناتوان در جایگاههای ارزشمند اجتماعی شأن و اعتبار این جایگاهها را زیر سئوال نبریم و با سپردن امانت به اهلش دل مردم را شاد نماییم. شایسته سالاری فارغ از عوام فریبی راه نجات میهن است.
علیرضا اسلامی
اگر از زاویه دیگری به موضوع نگاه کنیم، این همان ضرورت تناسب و تلائم بین مکان و مکین است...
فرد باید تناسب حداقلی با مسوولیتهای یک جایگاه در خانواده یا گروه یا سازمان یا اجتماع... داشته باشد. اگر آمادگی یا لیاقت یا ظرفیت پذیرش یک مسوولیت یا ادای وظایف مترتب بر یک موقعیت وجود ندارد، حضور فرد در آن جایگاه مصداق ظلم اجتماعی است، زیرا چیزی در موضع شایسته و متناسب خودش قرار نگرفته است...
مقدمه فوق را چندی پیش از قلم نویسندهای ناشناس خواندم. در تمام زمانی که این مقاله را میخواندم تصویر مدیران کشوری و استانی و شهرستان از جلوی چشمانم رژه میرفت. از روسای جمهور گذشته و فعلی گرفته تا نمایندگان مجلس. از استانداران ماضی و حاضر تا فرماندارانی که طی دو دهه گذشته به شاهرود آمده و رفته اند.
در مورد سطح کلان کشور و شیوه مدیریت ده دوازده سال گذشته حرف زیاد است، ولی من قصد پرداختن به آن را ندارم. در مورد خاص شاهرود متاسفانه در سالهای اخیر موجی از مدیران بی اختیار؛ ترسو و کوتاه قامت (از لحاظ فکری) بر مسند ادارات شهرستانی تکیه زده اند که علت اصلی عقب نگاه داشته شدن شهرستان هستند. دوست عزیزی میگفت: اگر چشمان کسی را ببندیم و سر فلکه شاهرود چند دور او را بچرخانیم؛ سپس او با همان چشمان بسته پنجاه نفر را تصادفی انتخاب نماید و آنها را جایگزین مدیران شهرستان بکنیم با ضریب خطای کمی ادارات ما از وضعیت موجودشان بهتر عمل خواهند کرد. سخن طنز ایشان پس از لبخندی کوتاه باعث احساس تلخی گزندهای در کام تمامی کسانی میشود که از نزدیک پیگیر مسائل مربوط به ادارات شهرستان شاهرود هستند.
نزدیک به یک دهه از اعطای عنوان پر طمطراق فرمانداری ویژه به شاهرود گذشته است. عنوانی که در ابتدا باعث شده بود بارقههایی از امید در جان مردمان شاهرود روشن شود. امیدی که سالها بود زیر سایه بی عدالتی در استان زیر خاکستری از یاس پنهان شده بود. تابلویی بزرگ بر سر در ساختمان فرمانداری شاهرود نصب شد که دلمان از دیدنش قنج میرفت. اما پس از آن چه شد؟
از فرمانداری ویژه تنها تابلویش به ما رسید و عنوان معاونت استاندار به فرماندار شاهرود. معاونت استاندار عنوان کوچکی نیست. در واقع عناوین بزرگ؛ انسانهای بزرگی را میطلبند تا بتوانند با توانایی هایشان از تمام ظرفیتها استفاده نمایند. حتی انسانهای بزرگ بدون این عناوین با کمک نخبگان و شایستگان؛ برای مردمانشان کارهای ماندگار و برای خودشان باقیات و صالحات بر جای میگذارند. اما انسان کوچک به دنبال افرادی میگردد که هیچگاه قدشان از او فراتر نرود.
کافیست یک بار در جلسه شورای اداری شهرستان شرکت نمایید و با مشاهده صدر تا ذیل آن؛ چیزی که من از نگاشتن آن معذورم را به چشم ببینید. حق شهرستان ما مدیرانی شایسته است نه کسانی که بر اساس رابطه با فلان وزیر و وکیل هر روز به رنگی در میآیند و مردم را پله ارتقای شغلی خود میکنند و با قربانی کردن حیثیت نظام و با توسل به غیر خدا دست از میز بر نمیدارند و مسند را به اهلش نمیسپارند.ای کاش استاندار جدید که چند روزیست سکان هدایت این دیار را به دست گرفته با گماردن «مکین»هایی شجاع؛ شرف از دست رفته «مکان»های مدیریتی شهرستتان را احیا نمایند. ان شا الله که با قرار دادن افراد نالایق، ناشایست و ناتوان در جایگاههای ارزشمند اجتماعی شأن و اعتبار این جایگاهها را زیر سئوال نبریم و با سپردن امانت به اهلش دل مردم را شاد نماییم. شایسته سالاری فارغ از عوام فریبی راه نجات میهن است.
علیرضا اسلامی
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
پر بیننده ها
آخرین اخبار