خبرهای داغ:
کد خبر: ۸۹۷۶۵۹۵
|
۲۸ دی ۱۳۹۶ - ۱۴:۴۰

همچون اسماعیل

به گزارش صالحین حوزه مقاومت شهید دقایقی ناحیه بهبهان، سردار سرلشکر شهید اسماعیل دقایقی در یک یادداشتی نوشته است: « از این به بعد من دیگر متعلق به شهر و خانه و این جا نیستم »

اگر کسی خود را متعلق به شهر و خانه و این جا نمی داند، نشانه این است که آزادگی پیشه کرده است؛ تعلقات مادی ندارد؛ در بند چیز خاصی نیست که دست و پایش را ببندد و نگذارد تصمیم بگیرد و نیز نشانه اینست که خود را متعلق به همه کس، همه چیز، همه جا می داند. فایده اش باید به همه برسد: این قرن و قرن های دیگر؛ این شهر و کشور و شهر و کشورهای دیگر و بقیه انسان های دیگر؛ یعنی مظهر بخشش و رحمت واسعه است.
اسماعیل دقایقی از آنان است که هرچه توقع دارد، از خود دارد نه دیگران؛ خود را بدهکار دیگران می داند نه طلبکار. اسلام عزیز که اسماعیل دقایقی تجسم عملی آنست، بر این دو گزاره اصرار ورزیده است :
اول اینکه هر کس مسئولیت خودش را به دوش خواهد کشید. نه شما را بابت کار دیگران مواخذه خواهند کرد نه دیگران را بابت کار شما و اگر دیگران کاری انجام نمی دهند، دلیل سلب مسئولیت از گردن شما نخواهد بود.
دوم اینکه در هر موقعیتی که هست، باید وظیفه ای به دوش بگیری. نباید لحظه ای بی کار بنشینی؛ مومن حقیقی را نباید ببینی مگر در خدمت یا کار یا آموختن یا عبادت؛ فراغت بال و بطالت احوال معنی ندارد.
اسماعیل دقایقی شب و روز نداشت. بوده در یک روز، صبح در یک شهر بوده، ظهر در شهری دیگر و شب در شهری دیگر. شب ها علی رغم خستگی اش، نیمه شب ها بر می خاست و نماز شب می خواند. اگر حین عملیات بود، در قایق، روی آب نماز شب می خواند. مجاهدین عراقی نقل کرده اند که اسماعیل دقایقی، فرمانده شان را دیده اند که نیمه شب به سرکشی چادرها می رفت. حتی دیده اند که به نظافت دستشویی می رفت. پوتین رزمندگان را واکس می زد و آنها را تمیز می کرد.
اسماعیل دقایقی ابتدا رشته آبیاری می خوانده ولی بعداً رشته علوم تربیتی می خواند. اوقات فراغت تابستان را بهره برده تا زبان انگلیسی بیاموزد. وقتی به معاونت یگان حفاظت می رسد، همزمان به تحصیل در حوزه علمیه می پردازد. اوقات فراغت خویش را قرآن می خوانده است؛ حتی فاصله منطقه تا منزل را کتاب می خوانده است.

این عاشق بی قرار را یک دم نمی بینی که آسوده نشسته باشد؛ یا در تحصیل یا در تهذیب یا در مبارزه. این عاشقان بی قرار وجودشان باز است نه بسته و آموخته اند هر جا هستند وظیفه ای به دوش بگیرند بر اساس دو معیار: وُسع خویشتن و موقعیت زمان و مکان.
همسر شهید اسماعیل دقایقی می گوید در نخستین جمله اش هنگام خواستگاری گفت: « من اهل زندگی عادی نیستم بلکه آدمی هستم که ممکن است امروز شما را عقد کنم و فردا فلسطین باشم، انتظار زندگی معمولی مثل دیگران از من نداشته باش »

به قلم دکتر میثم امانی

با اندکی استناد از کتاب بدرقه ماه

ارسال نظرات
پر بیننده ها